تغییر سطح آگاهی

3 تیر 1403 - خواندن 2 دقیقه - 211 بازدید



[مولانا جلال الدین محمد بلخی]

غزل 1855

1- چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون

دلم را دوزخی ، سازد دو چشمم را کند جیحون

2- چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید

چو کشتی ام در اندازد میان قلزم پرخون

3- زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد

که هر تخته فرو ریزد ز گردش های گوناگون

4- نهنگی هم بر آرد سر خورد آن آب دریا را

چنان دریای بی پایان شود بی آب چون هامون

5- شکافد نیز آن هامون نهنگ بحر فرسا را

کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون

6- چو این تبدیل ها آمد نه هامون ماند و نه دریا

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی چون

7- چه دانم های بسیار است لیکن من نمی دانم

که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون

***

[یزدانپناه عسکری]

چندین لایه تغییر سطح آگاهی و حرفی برای گفتن و توصیف آن عظمت نیست .

ابوالعباس قصاب در سماع پیوسته این بیت ها گفتی : در دیده دیده دیده ای بنهادیم - ناگه بسر کوی جمال افتادیم/ و آن را ز ره دیده غذا می دادیم - از دیده و دیدنی کنون آزادیم . (عین القضات همدانی - تمهیدات)