سایه در سرزمین آفتاب

1 تیر 1403 - خواندن 9 دقیقه - 175 بازدید

منتشر شده در مجله معمار، شماره 145

سایه در سرزمین آفتاب:

Shadow in the land of the sun

نورگیری مناسب از جداره ها برای فضاهای داخلی، نحوه ی محاسبه ی لوکس و لومن برای عملکردها و فضاهای مختلف، دوره های تخصصی نورپردازی و ... مفاهیمی هستند که رایج ترین مواجه ی ما با مقوله ی نور در سال های اخیر در محیط آکادمیک و حرفه ی معماری را به خود اختصاص داده اند؛ حال آنکه در این رویکرد بیشتر به جنبه های کمی موضوع توجه می شود تا جنبه های کیفی. در ژاپن اما بر خلاف ایران، نوع نگاه متفاوت است؛ تقلیل مساله ی نور به استاندارد صرف، بعید است با ذائقه ی ساکنان سرزمین آفتاب، که ظرافت در انتقال معانی، درنگ و تامل، شاخصه های اصلی فکری و اندیشه ی آنها محسوب می شود، سازگار باشد. نور و سایه مضامین مهمی هستند که همواره در متون کهن و ادبیات شرق و آسیا – تا جایی که از ادبیات ایران می دانیم - مورد توجه شاعران و اندیشمندان قرار گرفته و در قالب استعاره های گوناگون، حامل مفاهیم عمیقی در نوشته های ادبی بوده اند. جایگاه نور و سایه در نظر اندیشندان ایرانی بسیار قابل تآمل است. از یک سو سهروردی بنیان های فلسفه ی اشراق را بر مبنای مفهوم نور استوار ساخته و از سویی دیگر شاعران و متفکرانی چون حافظ، عطار، ابن یمین و ... با تکیه بر پیشینه ی ادبی و تاریخی این مضامین نزد ایرانیان کوشیده اند در قالب شعر و نثر، علاوه بر روایت داستان های زیبا، از معنای نهفته در آنها به منظور خلق اسطوره هایی مانند سیمرغ بهره ببرند. از طرفی دیگر نمود همزمان نور و سایه در آثار معماری و ادبیات ژاپنی نشان از تعمق آنان در متون کهن و توجه به بستر فرهنگ و طبیعت این سرزمین دارد چرا که توانسته اند این مولفه ها را به نحوی در فضاهای ساخته شده خود ساماندهی کنند که در انطباق کامل کالبدی و معنایی با جهان بینی ژاپنی باشد.




هدف در این جستار واکاوی معنایی و یا تبارشناسی مفهوم ادبی نور و سایه در ایران و ژاپن نیست اما اشاره ای گذرا می تواند سرآغازی برای شروع بحث باشد. سایه در ادبیات ایران به مانند و در مجاورت نور از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است؛ به نحوی که بالغ بر 20 معنی کنایی، مترادف و استعاری را می توان برای آن برشمرد که از میان آنها می شود به پناه، اثر، نفوذ، بزرگی، وهم و... اشاره کرد. سایه علاوه بر معنی مستقیم خود می تواند استعاره ای از مامن و خانه باشد، آنگونه که بیدل می گوید:

نیست آشوب حوادث بر بنای رنگ عجز

سایه را بی جا نسازد قوت سیلاب ها

گاه در غزل حافظ مصداق آسایش و فراغت است:

مرا در خانه سروی هست کاندر سایه ی قدش

فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم

و گاه مانند بیت جامی سایه خود به معنای نور است:

سایه ندیدت به زمین هیچ کس

نور بود سایه ی خورشید و بس

نمونه ها بی شک بیشمارند اما بدیهی است در ادبیات ایران، نور و سایه علاوه بر کارکرد نمادین، جنبه ای استعاری به خود می گیرند؛ برخلاف شعر ژاپن که جدای از معنای نمادین، جنبه ی تصویری، توصیفی و واقع گرایانه ی آنها پررنگ تر جلوه می کند.

فوکودا چییو نی[1] شاعر ژاپنی در هایکوی خود از نور اینگونه سخن گفته است:

باید به گدایی آب بروم

نور صبح

چشمه ام را تسخیر کرده است

تاکاهاما کیوشی[2] در هایکویی دیگر می نویسد:

سایه ها روی دیوار

به ناگهان بلند شدند

و روی دیوار نماندند


مثال های بیان شده در ادبیات ژاپن در مورد سایه و نور نشان دهنده ی ارزش آنها نزد هنرمندان و متفکران ژاپنی است اما در بررسی اجمالی که در مورد این مفهوم در منابع متعدد صورت گرفت، یک نقطه ی اشتراک وجود داشت؛ بیشتر کسانی که در حیطه ی موضوعات مرتبط با مفهوم سایه در ژاپن تحقیق کرده اند، ارجاعات فراوانی به کتاب در ستایش سایه های جونیشیرو تانیزاکی داده اند. چه زمانی که صحبت از نقاشی باشد، چه شعر، و یا اتاق چای در معماری مورد مطالعه قرار گیرد همواره صحبت از مکاشفه در راز سایه های تانیزاکی به میان آمده است. آراتا ایسوزاکی در نقدی[3] که به فرانک لوید رایت نوشته معتقد است که رایت جدای از علاقه ی شخصی به کتاب چای اکاکورا[4]، در برداشت مفهوم تهینگی دچار اشتباه شده است. لوید رایت همخوانی مفهوم تهینگی با ایده هایش درباره ی فضای درونی را تاییدی برای خود بشمار آورده که حاصل آن اغتشاش فرهنگی است زیرا برخلاف نظر مردمان سایر کشورها، ژاپنی ها این بنا را ژاپنی نمی دانند. با توجه به نور زیاد در فضاهای درونی این هتل ایسوزاکی در ارجاعی که به کاکرد نور و سایه از دیدگاه تانیزاکی می دهد به این نکته اشاره می کند که معماری ژاپن از گذشته به واسطه ی اقلیم پر باران، تحت سیطره ی سایه ها بوده است و مردم این منطقه به نور کم عادت دارند. ساخت سکونتگاه در ژاپن اینگونه آغاز می شود که ابتدا سایه بانی گسترده می شود و زیر آن خانه بنا می شود. « و از این رو چنین شد که زیبایی اتاق ژاپنی وابسته به دگرگونی سایه ها باشد، سایه های سنگین در رویارویی با سایه های سبک – اتاق ژاپنی هیچ چیز دیگری ندارد[5]».



در معماری ژاپن، نور از طریق سایه بانی به عمق 2 الی 3 متر فیلتر و پس از آن از طریق صفحه ای به نام شوجی[6] وارد فضای داخلی می شود. شوجی یک قاب چوبی شبکه ای است که با کاغذهای ژاپنی پوشیده شده است. نور افقی تابیده شده از طریق شوجی جذب شده و به صورت ضعیف شده و یکدست وارد فضای داخلی می شود. فضایی که بیشترین تاثیر را از شوجی می گیرد اتاق چای است؛ به طوری که در این اتاق هیچ نوری بجز روشنایی وارد شده از طریق شوجی قابل پذیرش نیست. اتاق چای جایی است که ذهن و بدن از جریان روزانه زمان جدا می شود تا ذهن در دنیایی دیگر سیر کند. در مراسم رسمی چای، میزبان و مهمانان در فضایی کوچک - که می تواند تا 4 ساعت به طول بیانجامد - با هم وقت می گذرانند. در فضایی که نور و سایه در هم تنیده شده اند مراسم چای برگزار شده و تنها چیزی که باعث می شود گذر زمان احساس شود تغییرات نور و سایه است. با شروع مراسم چای خوری، نور از بالاترین نقطه در وسط پنجره ی ضلع جنوبی شروع به تابیدن می کند و با گذر زمان در عصرگاه، پرتو نارنجی فام ظهور می کند. در این مراسم، تغییرات روشنایی و ارتفاع سایه ها جلوه ای شبیه به ساعت به مراسم می بخشد. یک نمونه خوب از تاثیرات نور و سایه، «اتاق چای طلایی» است که توسط تویوتومی هیده یوشی[7]ساخته شد. ابعاد این اتاق که به صورت پیش ساخته و متحرک طراحی شده، به اندازه ی 3 تاتامی است. دیوارها با ورقه های طلا پوشیده شده و از لوازم زراندود چای در این اتاق استفاده شده است. از نظر بسیاری از مورخان، این ایده بلند پروازانه و پر خرج بود اما هیده یوشی نظر متفاوتی داشت و معتقد بود: در واقع، وقتی شما با طلای زیاد احاطه می شوید، حس شما نسبت به ماهیت مادی طلا از بین رفته و بنابراین، در پایان، آنچه احساس می کنید فقط نور و سایه است.





معماران ژاپنی با اتکا به مفاهیم استخراج شده از ادبیات خود و با توجه به شرایط اقلیمی و سرزمینی شان توانسته اند نور و سایه را در همزیستی دقیقی بکار ببرند در حالی که علی رغم ارجاعات فراوان ادبی و فکری در زمینه ی سایه، به نظر می رسد در ایران عناصری مانند ساباط، ایوان و ... بیشتر عملکرد و جنبه ی اقلیمی داشته اند و اگر اینگونه نبوده، مطالعه و تحلیل درستی در این مورد صورت نگرفته است. سایه در معماری دیروز و امروز ایران، بر خلاف ژاپن، آنگونه که شایسته ی بار معنایی اش باشد مورد توجه قرار نگرفته و کشف رمز و راز سایه ها، درسی است که می توان از مردمان سرزمین آفتاب آموخت.



[1] از نخستین و معدود شاعران زن پیشامدرن ژاپن که در قالب هایکو سروده هایی از او به جا مانده است. (Fukuda Chiyo-ni)

[2] شاعر ژاپنی بین سال های 1874- 1959 (Takahama Kyoshi).

[3] بنگرید به معمار 122، « کتاب چای، فرانک لوید رایت، و حس فضای ژاپنی»، نوشته آراتا ایسوزاکی، ترجمه رضا امیر رحیمی.

[4] Okakura Kakuzō

[5] برای مطالعه بیشتر بنگرید به کتاب در ستایش سایه ها، جونیشیرو تانیزاکی، ترجمه رضا امیر رحیمی، موسسه نشر معمار، 1397.

[6] Shoji

[7] یکی از نامدارترین سامورایی های تاریخ ژاپن که توانست در دوران جنگ های داخلی به واسطه ی تلاش برای متحد کردن اقوام، به مقام مشاور ارشد امپراتور برسد.