مریم فرجی
37 یادداشت منتشر شدهتروما در روان شناسی به چه معناست؟
تروما در روان شناسی به چه معناست؟
کلمه تروما در فارسی بسیار جا افتاده است.
تروما (trauma) ریشه یونانی دارد و به معنای زخم یا جراحت است
تروما در روان شناسی، تروما به تاثیر منفی و بدی که یک واقعه در یک فرد بر جای می گذارد اشاره دارد.
تروما و تاب آوری هر دو متداول هستند.
زنده ماندن از زلزله می تواند در یک نفر تاثیر به شدت منفی بگذارد و برایش تروماتیک باشد، اما در یک نفر دیگر تاثیر ملایم تری بگذارد و فرد زودتر از پیامدهای عاطفی و هیجانی ناشی از آن آزاد شود. در کتاب DSM-5 تروما را آسیب ترجمه نکرده اند زیرا به معنای آسیب نیست، بلکه به معنای "تاثیر آسیب" است.
از طرف دیگر، در صورت ترجمه trauma به "آسیب"، traumatology نیز باید آسیب شناسی ترجمه شود در حالی که آسیب شناسی ترجمه pathology است. علاوه بر آن، اصطلاح بسیار مهم traumatic brain injury، احتمالا چنین ترجمه می شود: جراحت مغزی آسیبی!
تعریف تروما به عنوان خود رویداد منفی و زخم و صدمه ناشی از آن (در معنای یونانی آن) می تواند تعریف خوبی باشد زیرا تروما می تواند هم جسم و هم روان را زخمی کند. اگر از شما بخواهیم به کلمه تروما فکر کنید، ممکن است در ذهنتان تصویری ازیک رویداد غیرعادی را تجسم کنید، مثلا طوفان، زلزله، یا فرو ریختن برج های دوقلو در نیویورک. اما تروما به هیچ عنوان یک رویداد نادر نیست و به همین دلیل، خبر اکثر تروماها به اخبار و روزنامه ها نمی رسد. در عمل همه مردم در زندگی خود حداقل یک ترومای بزرگ را تجربه می کنند.
تاب آوری و تروما متداول هستند
تروما ممکن است جمعی باشد و آن واکنش به یک حادثه تروماتیک یا آسیب ویرانگر مشترک است که در سطح اجتماعی اتفاق می افتد به گونه ای که زندگی خود و خانواده و عزیزان ودستان از این حادثه آسیب دیده و مختل باشددرمان تروما و ایجاد تاب آوری باید بخشی ضروری از برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی باشد. تروما را می توان به روش های مختلفی تعریف کرد، اما مهم ترین آن، تصور فرد از یک رویداد به عنوان عاملی تهدیدکننده برای خود یا دیگران است. رویدادی که منجر به تروما برای یک فرد می شود ممکن است توسط فرد دیگری به عنوان آسیب زا تجربه نشود.
تروما ممکن است سازمانی باشد و آن حادثه ای است که بر توانایی سازمان اثر میگذارد و می تواند به از دست دادن استعدادهای سازمانی منجر شود. و یا بنوعی دیگر آندسته از ضربات و شوکهایی است که به سازمان وارد می شود و معمولا این شوکها حاصل و دلیل آن بد کارکردی رکنی از ارکان یا چند رکن از ارکان یک سازمان است.
تروما چهار عنصر دارد:
رویدادی به شدت از پای درآورنده، زمین گیر کننده و استرس آمیز است و فرقی نمی کند بزرگ است یا کوچک. آنچه که اهمیت دارد میزان رنج و عذاب است که آن رویداد ایجاد می کند نه بزرگی آن. هرچیزی، از یک بیماری جدی و کشنده گرفته تا یک فاجعه طبیعی می تواند باعث ایجاد تروما شود.
تروما زندگی را به خطر می اندازد (زندگی شما یا یکی از عزیزانتان را).یک استثنا، ترومای ثانویه
(secondary trauma) است که می تواند در افسران پلیس، رانندگان آمبولانس، پرسنل پاسخ به بحران، تیم های جستجو و نجات و سایر کسانی که به هنگام وقوع یک بحران وارد عمل می شوند به وجود بیاید. گاهی اوقات، این افراد با چنان صحنه هایی از رنج و عذاب انسان ها مواجه می شوند که
نمی توانند به وظایف خود رسیدگی کنند. بنابر این، ممکن است تروما را تجربه کنند هر چند جان خودشان یا جان عزیزانشان به خطر نیفتاده است.
تروما غیر منتظره است. معمولا، تروما (تصادف اتومبیل، تهاجم فیزیکی یا تجاوز جنسی، یا فاجعه طبیعی) درست زمانی روی می دهند که اصلا انتظار و آمادگی آن را ندارید.
رویدادی است که باعث ایجاد ترس، درماندگی، یا وحشت می شود. یک رویداد فاجعه آمیز، فی النسه، همیشه نمی تواند فرد را تروماتیزه کند. اگر احساس می کنید که بر آنچه در حال وقوع است تا اندازه ای کنترل دارید، هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ هیجانی، ممکن است از حادثه صرفا با چند جای زخم روانی (psychic scars) بیرون بیاید.
تکرار می کنیم: خود آن رویداد نیست که تروما را تشکیل می دهد، این که آن رویداد چگونه در شما تاثیر می گذارد است که تروما را می سازد. در یک تصادف رانندگی، ممکن است فقط شما تروماتیزه بشوید و سایر سرنشینان اتومبیل، حتی اگر جراحت بیشتری از شما داشته باشند، ممکن است تروماتیزه نشوند یا شدت تروماتیزاسیون آنها به شدت شما نباشد.
به طور خلاصه، تروما عبارت است از یک رویداد خطرناک و شوکه کننده که جسم و روح شما را می لرزاند و باعث می شود نگران جان و امنیت خود، یا جان و امنیت عزیزان خود شوید. تروما تمام مکانیسم های دفاعی شما را در هم می شکند و احساس ایمنی و امنیت شما را خرد می کند.