جامعه در بستر ادبیات
جامعه در بستر ادبیات !
آثار ادبی،منابع بسیار ارزشمندی برای شناخت فرهنگ یک جامعه است.شاعران و نویسندگان، تاریخ را در قصه ها، رنج را در شعرها، زندگی را در مثل ها و متل ها،سیاست و کیاست را در لابه لای خطوط ادیبانه خود گفته اند و عشق و کینه، خوشی و ناخوشی، حمله و دفاع شکست و پیروزی، قهر و آشتی مردم ما را به رشته تحریر کشیده اند و از ادبیات آینه تمام نمایی از زندگی ما، تاریخ و فرهنگ و جامعه و خانواده و شخصیت و خلاصه اجتماعیات ما به دستمان داده اند.
اجتماعیات در ادبیات رشته ای است که از بطن جامعه خودی جوشید؛ رشته ای نبود که از غرب آمده باشد و راه و چاه علمی کار را به ما نشان بدهد، درختی بود که در خاک ادیب زای ایران و به ویژه در گلستان بی مانند شعر و ادب خودمان روییده بود.شعر، حکم و امثال طنز و کنایه،اسطوره ها و اندرزها، ارزش ها و باورها بستری است که مضامین اجتماعی در آن تجلی می یابد.
«بی شک ادبیات، ما را و ادبیات ما، تاریخ ما را میسازد»
از این روست که جلال آل احمد اعتقاد دارد «اصیل ترین اسناد تاریخ هر ملتی ادبیات است. مابقی جعل است¹»
¹(زمانی نیا،353:1363)
1401/12/3