تفاوت های اصلی در الگوهای اعتیاد به الکل بین مردان و زنان

الکلیسم در زنان می تواند پیامدهای منفی جدی داشته باشد. مصرف الکل در زنان اثرات سریع تر و شدیدتری دارد، زیرا زنان درصد چربی بیشتر و آب کمتری در بدن خود دارند و پردازش الکل در بدن آنها بیشتر طول می کشد

زنان اغلب به پیشنهاد همسر و دوستان و اعضای خانواده شروع به مصرف الکل نموده و به دودسته احساسات منفی (احساس غم، یکنواخت بودن زندگی وعدم هیجان) احساسات مثبت (حس خنده و خوشحالی، جذابیت و در دسترس بودن مشروب) اشاره کرده اند که سبب گرایش آن ها به مصرف الکل شده است(هاشمیانفر و همکاران ، 1400) مولفه های هیجان خواهی و تاب آوری، میزان مصرف الکل را در افراد تحت تاثیر قرار می دهد( فتحی و همکاران ، 1398).

مطالعات نشان داده اند که مصرف بیش از حد الکل در زنان می تواند باعث افزایش سطح تستوسترون و استرادیول شود. از آنجایی که تستوسترون تا حدی قدرت میل جنسی را در زنان کنترل می کند، این امر می تواند یک دلیل فیزیولوژیکی برای افزایش علاقه به رابطه جنسی در زنان باشد.

مشاهدات در سراسر جهان نشان میدهد مردان بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد به الکل هستند، تقریبا 20٪ از مردان بزرگسال سوء مصرف یا وابستگی به الکل را تجربه می کنند این در مقایسه با حدود 5-6٪ از زنان بالغ اگرچه زنان کمتر به اعتیاد به الکل مبتلا می شوند، اما به دلیل تفاوت های فیزیولوژیکی بیشتر در معرض عواقب سلامتی آن هستند(کیلانسیک ، 2010).

همچنین، مصرف الکل در زنان می تواند به رفتارهایی مانند تنش در نقش های خانوادگی و در موارد حاد، حتی به انحراف جنسی منجر شود.

 تجارب زنان پس از مصرف مشروب الکلی شامل احساس باخت و عقب افتادن از مسیر زندگی، احساس پشیمانی و پوچی و رفتارهایی چون عربده کشی، عدم تعادل، هرزه گویی، از دست دادن هوشیاری و افتادن به کام خشونت است

بنابراین، مصرف الکل در زنان می تواند پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی منفی داشته باشد و باید با آموزش و پیشگیری از گرایش زنان به الکل مقابله کرد.

ادبیات تحقیق در مورد اعتیاد به الکل زنان چندین جنبه های خاصی از این بیماری را مورد توجه قرار داده است از جمله تفاوت در الگوها و علت شناسی در مقایسه با مردان، و همچنین زیر گروه های متمایز بر اساس عواملی مانند نژاد، طبقه اجتماعی-اقتصادی، و اختلالات روانی قبلی. 

 بنظر میرسد زنان الکلی تمایل بیشتری به الکلیسم والدین دارند و به احتمال زیاد در پاسخ به استرس های محیطی مانند طلاق یا مرگ در خانواده، به شدت شروع به الکل می کنند یا بعبارت دیگر االکلی بودن بیشتر به زنان به ارث میرسد

 مطالعات نشان میدهد که زنان تمایل دارند در سنین بالاتر نسبت به مردان به مشروب خوار حرفه ای تبدیل شوند و اغلب دارای شخصیت آشفته تری هستند.

همچنین اعتیاد به الکل در زنان با اعتماد به نفس پایین و سردرگمی نقش جنسی مرتبط است.

نکته شایان توجه اینکه زنان الکلی یک گروه همگن نیستند و بر اساس عواملی مانند نژاد، طبقه اجتماعی-اقتصادی و اختلالات روانی قبلی قابل تفکیک هستند. - تحقیقات زیر گروه های متمایزی را شناسایی کرده است، از جمله آنهایی که سابقه دیسمنوره یا یائسگی دارند، و آنهایی که دارای اختلالات خاص زنان مانند سقط خودبه خودی مکرر و حتی ناباروری هستند.

 نکته دیگری که در مورد زنان الکلی باید مورد توجه واقع شود این است که دختران و زنان اغلب از پیش آگهی مناسب و آموزشی بازدرانده برخوردار نبوده اند 

بنظر میرید اغلب زنان پیش آگهی ضعیف و اثربخشی درمانی پایینی دارند که ممکن است به دلیل عدم تحقیق در مورد نیازها و ویژگی های خاص آنها باشد.

 از قرار تحقیقات آتی باید بر بهبود روش های درمانی و پرداختن به چالش های منحصربه فرد زنان معتاد به الکل، مانند تاثیر تغییر نقش های اجتماعی و ویژگی های زیرگروه های مختلف تمرکز کند. 

ارتباط بین نوشیدن زیاد و تنش قبل از قاعدگی و همچنین تاثیر عدم تعادل هورمونی بر اعتیاد به الکل نیز از موضوعاتی است که نیاز به مطالعه بیشتری دارد.

تفاوت های اصلی در الگوهای اعتیاد به الکل بین مردان و زنان عبارتند از:

 1. شروع و پیشرفت: زنان زودتر از مردان به اختلال مصرف الکل (AUD) مبتلا می شوند، با پیشرفت سریع تر این اختلال. - شیوع اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) در زنان بیشتر از مردان است.

 2.الگوهای نوشیدن : مردان به طور کلی بیشتر از زنان الکل مصرف می کنند، هم از نظر دفعات و هم از نظر مقدار - زنان به دلیل محتوای کمتر آب بدن و نسبت چربی به آب بیشتر، غلظت الکل خون (BAC) بالاتری را تجربه می کنند که منجر به افزایش خطر آسیب در سطوح پایین تر نوشیدن می شود

 3. درمان و کمک جویی: زنان در مقایسه با مردان کمتر به دنبال کمک و حمایت یابی برای AUD هستند، با نسبت بیشتری از زنان که اصلا به دنبال درمان نیستند متاسفانه زنان برای جستجوی مراقبت با موانع منحصر به فردی از جمله مقرون به صرفه بودن و در دسترس بودن درمان، و همچنین شیوع بالاتر سابقه سوء استفاده جنسی و جسمی در طول زندگی مواجه هستند. زنان به دلیل انگ اجتماعی کمتر به دنبال کمک برای اعتیاد به الکل هستند و اغلب کمتر توسط شرکای خود تشویق می شوند که به دنبال کمک باشند همچنین زنان مبتلا به الکلیسم بیشتر احتمال دارد که مشکلات مربوط به خانواده را تجربه کنند و از داروهای روانگردان استفاده کنند که می تواند در خطر ابتلای آنها به اعتیاد نقش داشته باشد.

 4. پیامدهای سلامتی: زنان در معرض خطر بیشتری برای مشکلات سلامتی مرتبط با مصرف الکل هستند، مانند بیماری کبد، کاردیومیوپاتی و سرطان سینه - زنان بیشتر در هنگام کناره گیری و استرس، عاطفه منفی را تجربه می کنند که می تواند به عود بیماری کمک کند

 5. عوامل اجتماعی و فرهنگی: هنجارهای سنتی مردانه می تواند به مصرف بیش از حد الکل در بین مردان کمک کند، در حالی که انتظارات و هنجارهای اجتماعی ممکن است به طور متفاوتی بر الگوهای نوشیدن زنان تاثیر بگذارد

مصرف الکل زنان ممکن است بیشتر تحت تاثیر توانایی آنها در مقابله با احساسات منفی باشد که می تواند عامل مهمی در رفتار نوشیدن آنها باشد[5]. این تفاوت ها نیاز به رویکردهای مناسب برای درک و پرداختن به اعتیاد به الکل را در مردان و زنان و همچنین اهمیت در نظر گرفتن چالش ها و عوامل منحصربه فردی را که به اعتیاد به الکل زنان کمک می کنند، برجسته می کند.

خاتمه کلام اینکه عوامل اجتماعی به طور متفاوتی بر اعتیاد به الکل در مردان و زنان تاثیر می گذارند، به طوری که مردان به دلیل انتظارات اجتماعی بیشتر در معرض مشروبات الکلی قرار می گیرند و زنان به دلیل هنجارهای اجتماعی مردسالارانه و نقش های جنسیتی، در برابر تاثیرات منفی اعتیاد به الکل خو آسیب پذیرتر هستند خشونت خانگی تاثیر منفی قابل توجهی بر تاب آوری زنان در روابط وابسته به الکل دارد(Sreekumar،2016).