عماء

عماء
[سید عمادالدین نسیمی]1
از نقش و صفت، نام و نشانی نتوان یافت - آنجا که کند شعشعه ی ذات تجلی
ذرات جهان را همه در رقص بیابی - آن دم که شود پرتو خورشید هویدا
***
[مولانا]2
این جهان نیست چون هستان شده - و آن جهان هست بس پنهان شده
***
[ابن عربی]3
عماء اصل اشیا و موجودات و تمام صورت ها می باشد.
از آن جمله: صورت تمام عالم و ترتیب طبقاتش از حیث روح و جسم و بالا و پایین است.
***
[یزدانپناه عسکری]
فیض و صدور فیض، کیهانی از فیضان فیوضات Emanations ،باران انوار اثیری فیوضات الهی ، عماء، زیر بنای ادراک جهان پیرامون
______
1 - عرفات العاشقین و عرصات العارفین - تقی الدین محمد اوحدی حسینی دقاقی بلیانی (۹۷۳–۱۰۴۰) مشهور به اوحدی بلیانی –جلد هفتم-ص4347
دیوان اشعار فارسی ،سید عمادالدین نسیمی،تصحیح: سید احسان شکر خدا و نرگس سادات. مقدمه: دکتر حسین محمد زاده صدیق.
2 - مثنوی معنوی ، جلال الدین محمد بن محمد مولوی به تصحیح رینولد نیکلسون – تهران : هرمس 1386، دفتر دوم
3 - فتوحات مکیه جلد دوازدهم ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1387- صفحه 393 و 404