ترکیب هماهنگی و همکاری میان کارکنان در سازمان

10 خرداد 1403 - خواندن 4 دقیقه - 817 بازدید

ما میتوانیم همکاری را به عنوان فرآیند به اشتراک گذاری ایده ها تعریف کنیم. این به دو یا چند نفر که دارای مهارت های هماهنگ کننده هستند، فرصتی می دهد تا دانش، مهارت و تجربه خود را به اشتراک بگذارند.این تعامل، درک مشترکی را برای طرفین درگیر ارائه می کند و معنای مشترکی را در مورد موضوعی ایجاد می کند که هیچ یک از طرفین به طور جداگانه آن را نداشتند. همکاری منجر به ایجاد چیزی می شود که وجود نداشته است.با این حال، همکاری موفق با مجموعه ای از چالش ها همراه است. اصلاح اهداف متضاد که مشخصه هر تیمی است یکی از این چالش هاست.برای اینکه طرف های همکار با هم کار کنند، تصمیم گیری از دیدگاه مشارکتی انجام می شود که به هر یک از طرفین مسئولیتی می دهد. این تضمین می کند که هیچ یک از طرفین مسئول تمام نظارت ها و تصمیم گیری ها نیستند.همکاری یکی دیگر از جنبه های مهم در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک است. همکاری مستلزم گرد هم آمدن طرف هایی است که منافع یکسانی از نظر ترکیب منابع، ظرفیت ها و شایستگی ها در تلاش برای دستیابی به منافع متقابل برای دستیابی به اهداف دارند.استفاده مشترک از تلاش ها در فرآیندهای مختلف مانند تولید یا توزیع منجر به منفعت مشترک می شود. در هر سازمانی افراد، بخشها و امثال آن متفاوت است که مجموعا سازمان را تشکیل می دهند. برای اینکه این واحدهای مختلف کارآمد کار کنند باید نوعی هماهنگی وجود داشته باشد.بدون هماهنگی، واحدها با هم تداخل پیدا می کنند و افزونگی ایجاد می کنند. همچنین ممکن است نوعی تفکیک واحدها ایجاد شود و در چنین مواردی بهره وری بسیار کاهش یابد. هماهنگی برای اطمینان از اینکه هر واحد دارای اهداف تعیین شده ای است که باید در مهلت از پیش تعیین شده به دست آید، عمل می کند.به این ترتیب، کار از یک واحد به واحد دیگر بدون تاخیر یا همپوشانی از نظر استفاده از منابع و تخصیص زمان جریان می یابد. برای دستیابی به کارایی، نباید تلاش های مضاعف صورت گیرد، زیرا این امر از نظر منابع، زمان و ارزش پولی پرهزینه است.بنابراین باید برای جلوگیری از آن تلاش کرد. این امر تنها با به کارگیری شیوه های هماهنگی مناسب امکان پذیر است. برنامه ریزی استراتژیک یک فرآیند حیاتی برای همه سازمان ها و کشورهایی است که به دنبال رشد اقتصادی هستند. این امر به این دلیل است که اداره کارآمد این سازمان ها به شدت به برنامه استراتژیک اجرا شده وابسته است. یک برنامه استراتژیک شامل همکاری و هماهنگی خواهد بود.برای اینکه تیم های مختلف متخصصی که یک سازمان را تشکیل می دهند تا با هم کار کنند، باید تخصص خود را به عنوان یک تیم کنار هم بگذارند. هیچ یک از طرفین تیم نسبت به دیگری برتری ندارند و از این رو باید با هم همکاری کنند.هر یک از طرفین باید مسئولیتی را بر دوش داشته باشند و تا حد معینی که با استفاده از رویکرد مشارکتی به دست می آید، کنترل خود را اعمال کنند.ثانیا، انواع و مقادیر مختلفی از منابع به تیم های مختلف اختصاص داده شده است. این منابع همراه با توانایی های کارکنان باید برای دستیابی به اهداف مشترک ترکیب شوند. بنابراین، همکاری بین اعضای تیم حیاتی است.اعضا با اعتماد و احترام گرد هم می آیند. در نهایت برای اینکه برنامه راهبردی اجرایی شود باید همه واحدها یعنی تیم ها و منابع با هم هماهنگ باشند. باید طرح بندی سازمان یافته ای از رویه ها وجود داشته باشد که باید دنبال شود بدون آن تلاش های تکراری، هدر رفت منابع و افزونگی در بین واحدها وجود خواهد داشت.