روانکاوی در شنوایی هنری جهان پیچیده امروزی

8 خرداد 1403 - خواندن 2 دقیقه - 836 بازدید

امروزه سازمانها در تمامی جوامع به طور گسترده ای بوجود آمده اند.در این راستا جامعه برای بقای خود نیازمند تشکیلات یا سازمان ها است.ما در جامعه خود مصنوعات پیچیده بسیاری داریم که به عینیت بخشیدن و بروز تشکیلاتی که مورد نیاز است و با ارزش تلقی میشود کمک میکند.این یک نوع از تحلیل است که بر نوعی از امور اجتماعی که معانی ذهنی برای آن اهمیت دارد مناسب است. افراد با بیرون ریختن فراورده های ذهنی خود آن ها را بوجود می آورند.مثلا وقتی که موسیقی را گوش میدهیم بدون توجه به اساس و تنوع آن به بعد پدیدار شناسی آن توجه نموده ایم اما وقتی که به تفسیر آن و شناخت موسیقی و چگونگی ارتباط آن با نواحی مختلف کشورمان میپردازیم آنگاه در بعد هرمونوتیک به آن توجه میکنیم.(دکتر قجری 1403).جوامع بدوی مصنوعات اندکی دارند و سازمان جامعه تا اندازه زیادی باید از طریق اعمال گذرا و و شیوه تعامل مردم با یکدیگر خود را نشان دهد.شاید موسیقی چارچوب منحصر به فردی برای کمک به حافظه گروهی فراهم میکند که انسانها در آن چارچوب و از طریق ساماندهی زمانی صدا و ایما.ساختار معرفت و روابط اجتماعی خود را بیان میکنند.آوازها اشعار و اقوال سازمان یافته از جهت ریتمی گنجینه عمده معرفت در جوامع بدوی فاقد سواد را شکل میدهند. به نظر میرسد علت آن است که یادسپاری ترتیبات سازمان یافته ای از این دست سهل تر از نوع نثری است که در جوامع واجد سواد در کتابها به کار میرود.بنابراین تفکر فلسفی من بر این است که ما را در جهانی خصومت آمیز بدنیا می آورند بی آنکه از ما اجازه بگیرند در حالی که گوش سپردن به آوای مرگ تنها راه فرار ما از این بازی پیچیده زندگی است.