تویی تو

[ابوسعید ابوالخیر]
اسرارالتوحید - حکایت: شیخ ابوسعید قدس الله روحه العزیز گفت کی صد پیر از پیران در تصوف سخن گفته اند اول همان گفت کی آخر، عبارت مختلف بود و معنی یکی کی التصوف ترک التکلف و هیچ تکلف ترا بیش از تویی تو نیست، چون به خویشتن مشغول گشتی ازو باز ماندی. (1)
***
[یزدانپناه عسکری]
مهم ترین نکته این حکایت در کلام شیخ بیان شده «هیچ تکلف ترا بیش از تویی تو نیست » و شیخ اشاره به رفع خود مهم بینی و ترک نفس که ریشه ریشه ها است و عامل تمام خواسته ها است، دارد. و شیخ همیشه این شعر بسیار زیبا را بیان می کرده ، که در تایید این داستان است :
تا با تو تویی ترا بدین حرف چکار- کاین آب حیات است ز آدم بیزار (2)
تو = خود انرژتیک که از نظر نحو زبانی ناچاریم به آن اشاره کنیم.
تویی = منیت و نفس.
آب حیات = تجرید ، معرفت ، شناخت ، صیقل پیوند با روح.
آدم = کسی که شکل انسانی دارد و تسخیر شده نفس قرین است.
معنی شعر:
تا وقتی که جد و جهدت تغییر نکرده است و تصمیمات خود را بر پایه «خودمهم بینی» و« دلسوزی به حال خود» و « نفس » می گیری راه به جایی نخواهی برد . و حتی اگر کامل ترین شناخت و معرفت بر فرد عرضه شود، نخواهد فهمید.
_______
1- اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید تالیف محمد بن منور ابی سعد بن ابی طاهربن ابی سعید میهنی ،بخش اول مقدمه ، تصحیح و تعلیقات دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی – تهران : انتشارات آگاه 1385 ص 200
2- چشیدن طعم وقت ( مقامات کهن و نو یافته بو سعید )، مقدمه ، تصحیح و تعلیقات محمد رضا شفیعی کدکنی – تهران سخن 1385، ص 53 4:15 12:281 16:428