تحول دیجیتال کشاورزی در پرتو توانمندسازهای ضروری

28 دی 1401 - خواندن 12 دقیقه - 345 بازدید

امروزه حوزه کشاورزی و تأمین غذا با چالش‌های متعددی مواجه است. با عبور جمعیت جهان از مرز هشت میلیارد نفر در سال ۱۴۰۱شمسی/ ۲۰۲۲میلادی و پیش بینی افزایش جمعیت جهان تا ۹.۶ میلیارد نفر در سال ۱۴۲۹/ ۲۰۵۰، افزایش قابل توجهی در تقاضا برای غذا وجود خواهد داشت. در عین حال، دسترسی به منابع طبیعی مانند آب شیرین و زمین‌های زراعی مولد بطور فزاینده‌ای محدود می‌شود. بنا به آمارهای فائو،‌ با اینکه حجم تولید محصولات کشاورزی فعلی برای تغذیه مردم جهان کافی است، هنوز ۸۲۱ میلیون نفر از گرسنگی رنج می‌برند. از سوی دیگر فرآیندهایی مانند روند رو به رشد شهرنشینی نیز پیامدهای مهمی بر الگوهای تولید و مصرف مواد غذایی دارد. پژوهشگران معتقدند ظرفیت‌هایی که تحول دیجیتال می‌تواند در بخش کشاورزی ایجاد کند، ضامن تولید مواد غذایی کافی برای جمعیت جهان در دهه‌های پیش رو خواهد بود که در صورت مهیا بودن عوامل توانمندساز، مسیر تحول دیجیتال با موفقیت بیشتری پیموده خواهد شد.

در شرایط کنونی جهان توسعه بخش کشاورزی برای معیشت و اشتغال حیاتی است. آمارها می‌گوید اکنون بیش از ۵۷۰ میلیون مزرعه کوچک در سراسر جهان وجود دارد و کشاورزی و تولید مواد غذایی ۲۸درصد از کل نیروی کار جهان را در سال ۲۰۱۹ تشکیل داده است. از لحاظ تاریخی، کشاورزی در سده‌ها و حتی دهه‌های اخیر دستخوش تحولات جدی شده است؛ آنقدر که اکنون کارایی، بازده و سودآوری در تولید برخی محصولات کشاورزی به سطوحی رسیده است که تا چندی پیش رویایی بیش نبود. پیش‌بینی‌های بازار برای دهه آینده حاکی از آن است که «انقلاب کشاورزی دیجیتال» یا تحول دیجیتال کشاورزی جدیدترین تغییری خواهد بود که می‌تواند ما را مطمئن کند کشاورزی قادر به تأمین نیازهای غذایی جمعیت جهان در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهد بود.


شرایط تحول دیجیتال کشاورزی

شرایط مختلفی وجود دارد که تحول دیجیتال کشاورزی را در زمینه‌های مختلف شکل می‌دهد.

«شرایط پایه‌» حداقل شرایط لازم برای استفاده از فناوری است و شامل موارد زیر است: در دسترس بودن، اتصال، مقرون به صرفه بودن، فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و سیاست‌ها و برنامه‌های حمایتی (دولت الکترونیک) برای استراتژی‌های دیجیتال.

علاوه بر شرایط اولیه و پایه، عوامل توانمندساز مهمی وجود دارد که فرایند تحول دیجیتال کشاورزی را تسهیل می‌کند. در این رابطه سه عامل کلیدی عبارتند از:

استفاده از اینترنت، گوشی همراه و شبکه‌های اجتماعی در بین کشاورزان و ماموران آموزش و ترویج کشاورزی.

مهارت‌های دیجیتال در میان آحاد جوامع روستایی.

فرهنگ ترویج و تشویق نوآوری و کشاورزی دیجیتال.

با گسترش دسترسی به اینترنت پرسرعت و گوشی‌های همراه متصل به آن، ابزارهای دیجیتالی مانند اپ‌های موبایل، شبکه‌های اجتماعی، ابزارهای برقراری تماس‌های صوتی و تصویری از کانال اینترنت و پلتفرم‌های تعامل دیجیتال، ظرفیت قابل‌توجهی برای بهبود دسترسی به اطلاعات و خدمات‌دهی به ساکنان مناطق روستایی ایجاد کرده‌اند. بااین‌حال، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بخش قابل‌توجهی از کشاورزان دسترسی مناسبی به اینترنت و آشنایی چندانی با فناوری‌های دیجیتال و تسهیلات متناسب با آن‌ها ندارند.

ایجاد اکوسیستم کشاورزی دیجیتال مستلزم فراهم‌کردن محیط مناسبی برای رشد رفتارهای نوآورانه در بین کشاورزان است. در حال حاضر سرمایه‌گذاری و همکاری در پروژه‌های کشاورزی دیجیتال رو به افزایش است؛ استارت‌آپ‌ها سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی خوبی را جذب کرده‌اند و رسانه‌ها نیز سطوح اطلاع‌رسانی‌ درباره این موضوع‌ را ارتقا داده‌اند. در پیشبرد این فرایند، جوانان نقش کلیدی دارند. بخصوص اینکه سواد دیجیتال و ظرفیت ارائه راه‌حل‌های نوآورانه آن‌ها بیشتر از دیگر اقشار جامعه است. جوانان وقتی در برنامه‌ها و دوره‌های دیجیتالیِ مختلف شرکت‌ می‌کنند، به ظرفیت کاربردی و شیوه‌های پیاده‌سازی فناوری دیجیتال پی می‌برند.

استفاده از فناوری‌های دیجیتال در میان جوامع روستایی و کشاورزان

سواد و مهارت دیجیتال و سطح دسترسی به فناوری‌های مرتبط با آن، همگی بر میزان و کیفیت استفاده از نوآوری‌های دیجیتال تاثیرگذارند. با وجود این، اصلی‌ترین مؤلفه در بهره‌برداری از فناوری‌های دیجیتال، سطح دسترسی به اینترنت است.

تقریبا ۶۵ درصد از جمعیت جهان به اینترنت دسترسی دارند، اما در کشورهای در حال توسعه این دسترسی در مناطق مختلف کیفیت بسیار متفاوتی دارد. در کشورهای کمتر توسعه‌یافته دسترسی به‌مراتب کمتر و با کیفیتی پایین‌تر است. علاوه بر این، مناطق روستایی این کشورها در آخرین رتبه از نظر میزان و کیفیت دسترسی به اینترنت قرار دارند.

سطح تحصیلات و درآمد، عوامل تعیین‌کننده دیگری در نحوه (اگر دسترسی ممکن باشد) استفاده مردم از اینترنت هستند. آن دسته از افراد که تحصیلات عالی دارند، از سرویس‌های پیشرفته‌تر، مانند تجارت الکترونیک و خدمات مالی و دولتی آنلاین، بهره می‌برند. در مقابل، افراد با سطح تحصیلات پایین‌تر، معمولا اینترنت را ابزاری برای سرگرمی و برقراری ارتباط می‌دانند.

در مناطق روستایی بطور متوسط سطح تحصیلات و سواد به‌طورکلی، پایین‌تر از مناطق شهری است. بنابراین، گوشی‌های هوشمند بیشتر ابزاری برای مشارکت در شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی‌اند. این وضعیت، چالشی قابل‌توجه در برقراری برنامه‌های کشاورزی دیجیتال در بین جوامع روستایی است؛ زیرا اولین مرحله در تحول دیجیتال کشاورزی، میل داشتن به یادگیری فناوری‌های نوآورانه و پیشرفته است.

علاوه بر این موارد، در مناطق روستایی معمولا تعداد افراد کمتری گوشی همراه هوشمند دارند، میزان و کیفیت دسترسی به اینترنت پایین است و هزینه‌های متناظر با آن بالاست. درنتیجه، فرایند انتقال دانش در شبکه‌های اجتماعی در بین کشاورزان بسیار ضعیف‌تر و با اختلال بیشتر ممکن می‌شود.

مطمئنا، ایجاد شرایطی مناسب برای تبادل اطلاعات بین کشاورزان، امکان تصمیم‌گیری بهینه‌تر و درنتیجه بهبود در فعالیت‌های کشاورزی آن‌ها را فراهم می‌کند. همچنین، توسعه پایدار در بخش کشاورزی و محافظت از محیط‌زیست در گرو دسترسی کشاورزان به اطلاعات به‌روز و راهکارهای جایگزین است.

در حال حاضر، سطح انطباق فعالیت‌های کشاورزی با فناوری‌های دیجیتال نوین بسیار پایین است و کشاورزان امکان بهره‌گیری از برند‌ها و تجهیزات با خصوصیات متنوع را ندارند. بنابراین، حس نوآوری و آزادی عمل در برخورد با چالش‌ها از دریچه دیجیتال مفهوم چندانی نخواهد داشت. مهم‌تر اینکه، فقدان خدمات مشاوره مستقل برای حمایت کشاورزان در اتخاذ این تصمیمات، چالشی دوچندان در بهره‌گیری از ابزارهای فناورانه و تفکرات نوآورانه است.


مهارت‌های دیجیتال در میان جوامع روستایی

دیجیتالی کردن نیاز به مهارت‌های دیجیتال را ایجاد می‌کند. بویژه، افرادی که محورهای اصلی جوامع در استفاده از تجهیزات دیجیتال، درک و تحلیل نتایج و توسعه برنامه‌ها و اپلیکیشن‌‌ها هستند، نقش کلیدی در تحول دیجیتال کشاورزی دارند. این مهارت‌ها فراتر از سواد و مدارک تحصیلی پایه، تحلیل داده و فناوری‌های ارتباطاتی را شامل می‌شود. در مناطقی که افراد این مهارت‌ها را ندارند، آموزش باید به سرعت ایجاد شود و کیفیتش بهبود یابد. فناوری اطلاعات و ارتباطات به سرعت در حال توسعه است؛ بنابراین، شیوه‌ها و امکانات آموزشی مرتبط با آن‌ها نیز باید با سرعتی مشابه متحول شود.

درنتیجه، همزمان با سرمایه‌گذاری در فناوری، سرمایه‌گذاری در مهارت‌ها و انتقال دانش مرتبط با آن نیز ضروری است. این واقعیت برای تمام کشورها با هر سطح از توسعه الزامی خواهد بود. با این حال کشورهایی که زیرساخت‌های آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات را دارند و به ابزارهای دیجیتال و اینترنت پرسرعت نیز دسترسی دارند، مطمئنا سطح مهارت دیجیتال پیشرفته‌تری خواهند داشت و شرایط بهبود این مهارت‌ها را سریع‌تر فراهم می‌کنند.

تحول دیجیتال کشاورزی، ساختارهای سنتی در بازار کار و ماهیت فعالیت‌ها را دگرگون خواهد کرد. این تحول نقش کشاورزان و کارآفرینان کشاورزی را از نو تعریف کرده و مجموعه مهارت‌های موردنیاز در بخش کشاورزی را به شکل بنیادی متحول می‌کند.

همچنین، تحول دیجیتال نحوه و مکان کار افراد را تغییر می‌دهد و احتمالا، به دلیل تفاوت در ماهیت و استفاده از فناوری‌های دیجیتال، بر کشاورزان زن و مرد تاثیر متفاوتی خواهد گذاشت. مناطق روستایی در روند کسب مهارت‌های دیجیتال از بیشتر حوزه‌های دیگر عقب مانده‌اند (شکل ۱). اکنون به یک مدل برای آموزش مهارت‌های دیجیتال به کشاورزان نیاز داریم که به آن‌ها امکان استفاده از فناوری‌های دیجیتال در بخش‌های مختلف حرفه کشاورزی را بدهد.


فرهنگ نوآوری و کارآفرینی در کشاورزی دیجیتال

کارآفرینی کشاورزی دیجیتال به تحول شیوه کسب‌وکار کنونی به انواعی با سطوح بالاتر در بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال و خلق ایده‌های نوین در کارآفرینی اطلاق می‌شود. چنین کارآفرینی‌ای شاخصه‌های زیر را دارد:

استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای بهبود عملیات تجاری.

خلق مدل‌های تجاری جدید (دیجیتالی) و تعامل با مشتریان و ذی‌نفعان از طریق کانال‌های نوین و دیجیتال.

در سراسر جهان روند صعودی کارآفرینی کشاورزی دیجیتال به چشم می‌خورد. بویژه، راه‌اندازی استارت‌‌آپ‌های دیجیتال با حوزه فعالیت کشاورزی و غذا با هدف خلق ایده‌های جدید و بهره‌گیری حداکثری از فناوری، در حال افزایش است.

در کشاورزی مدرن، کشاورزان طرح‌های تجاری خود را تدوین می‌کنند، به دنبال جذب سرمایه‌های کلان هستند، در برنامه‌های شتاب‌دهنده دولتی مشارکت دارند و به کنفرانس‌های علمیِ مرتبط می‌روند. بخصوص جوانان تمایل بیشتری برای اتخاذ رویکردهای دیجیتال و ریسک‌های مدیریتی دارند. برای مثال، سال ۱۳۹۲/ ۲۰۱۳ در ایتالیا بیش از ۱۲هزار استارت‌آپ کشاورزی (با رویکرد دیجیتال) را زنان و مردان ۲۵تا ۳۰ ساله ایجاد کرده‌اند.

اکنون کشورهای توسعه‌یافته در اتخاذ این رویکردهای فناوری‌محور پیشگام هستند؛ با وجود این، کشورهای کمتر توسعه‌یافته‌ای مانند رواندا، زامبیا، ترکیه و ارمنستان نیز به‌صورت جدی به‌دنبال بهره‌گیری از این فرصت‌های ایجاد‌شده در عصر دیجیتال هستند.

چالش‌های مسیر کارآفرینی کشاورزی دیجیتال

کارآفرینی، رویکرد امیدوارکننده‌ای برای توسعه و تجارت در جوامع روستایی است. برای مثال، آفریقا بخش کشاورزی وسیع و ظرفیت بازار فوق‌العاده‌ای دارد. در اواخر سال ۱۳۹۶/ اوایل سال ۲۰۱۸میلادی، ۸۲ استارت‌آپ دیجیتال در نقاط مختلف آفریقا به فعالیت‌های کارآفرینی در بخش کشاورزی مشغول بودند. بیشتر از ۵۰ درصد این استارت‌آپ‌ها فعالیت خود را از سال ۱۳۹۵/ ۲۰۱۶ شروع کرده بودند.

با وجود رشد سریعِ فناوری‌های دیجیتال در بخش کشاورزی، راهکارهای فناوری ارتباطات در این حوزه همچنان در مقیاس‌های کوچک پیاده‌سازی می‌شود. شرکت‌ها و بخصوص استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های کوچک و متوسط، امکان توسعه قابل‌توجه دامنه فعالیت‌های خود را ندارند. یکی از اصلی‌ترین چالش‌ها، نبود راهنمایی جامع و کاربردی برای کارآفرینان در اتخاذ استراتژی‌های مقیاس‌پذیر در بازارها و مناطق کمتر تحول‌یافته است.

برای تشویق کارآفرینی کشاورزی دیجیتال، شرکت‌ها باید به دنبال آموزش نیروی کار ماهر با تخصص‌های مرتبط با فناوری‌های دیجیتال باشند. چنین فعالیتی باید شامل اتخاذ شیوه‌های نوین در کشف استعدادهای جدید، برنامه‌های آموزشی برای ارتقای سطح دانش و مهارت آن‌ها و تلاش برای حفظ این نیروی ماهر باشد.

آموزش، مهم‌ترین عامل در تسریع نوآوری و تحول دیجیتال کشاورزی است. دولت‌ها باید رویکرد سه‌جانبه‌ای برای تحقیق و توسعه(R&D) و آموزش نوآوری به افراد ایجاد کنند. بویژه، این رویکرد باید شامل عناصر زیر باشد:

سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه.

تقویت تحقیق و توسعه بومی و همکاری با ائتلاف گسترده‌ از شرکا به‌منظور طراحی برنامه‌ای جدید در بخش آموزش مهارت‌های دیجیتال به دانش‌آموزان، دانشجویان و سایر اقشار جامعه.

تاکید بر ابزارهای آموزش الکترونیک، یادگیری عملی، تفکر انتقادی.

ارتقای سطح سواد دیجیتال و مهارت‌های نرم‌افزاری.

کارآفرینان جوان نقش حیاتی در دیجیتالی‌کردن فرایندهای کشاورزی بازی می‌کنند. انگیزه اصلی استارت‌آپ‌هایی که از مناطق با جمعیت‌های کم سرچشمه می‌گیرند، غالبا کمک به جوامع و مناطقی است که در آن‌ها بزرگ‌شده‌اند. این جوانان به پشتیبانی عاطفی و مالی برای پیشرفت نیاز دارند.

درنهایت، وجود فرهنگ کارآفرینی معمولا به تولید ناخالص داخلی (جی‌دی‌پی) یا موقعیت جغرافیایی یک کشور وابسته نیست. دسترسی به تجارت الکترونیک و پلتفرم‌های دیجیتال، فعالیت‌های کارآفرینی دیجیتالی را برای همگان ممکن می‌کند. با وجود این، خلق فرهنگ کارآفرینی کشاورزی دیجیتال یک فرایند سیاسی و عملیاتی بلندمدت است که با آموزش مناسب شروع می‌شود. بخصوص، به محیطی نیاز است که در آن ریسک‌پذیری، روابط مبتنی بر اعتماد بین ذی‌نفعان، فرصت‌های سرمایه‌گذاری، خدمات حرفه‌ای، اکوسیستم دیجیتال پایدار، وجود فضایی باز در خلق و اشتراک نوآوری و دسترسی به مهارت‌های مرتبط، فراهم شود