توان ادراک

[محیی الدین بن عربی]
خداوند آفریدگانش را بنا بر طبع ذاتی که به آن ها عطا فرموده است، گروه بندی می کند. بنابراین او روح عالم هستی، شنوایی، بینایی، و دست آن است. از طریق او عالم هستی می شنود، از طریق او می بیند، از طریق او حرف می زند، از طریق او می گیرد، از طریق او می دود، چون: «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم». این قضیه را کسانی می دانند که با کردارهای نیکوی نوافل به خداوند نزدیک می شوند، همان گونه که در اخبار نبوی الهی در صحیح آمده است: وقتی عبد با کردارهای نیکوی نوافل به او نزدیک می شود، خداوند او را دوست می دارد، و چون او را دوست می دارد، می فرماید، «من شنوایی، بینایی، و دست او می شوم.» در نسخه دیگری، «برای او من شنوایی، بینایی، و تایید کننده می باشم.» (1)
***
[یزدانپناه عسکری]
شناخت تمامیت خویشتن با افزونی بهره توان و قوه درک.«ان القوه لله جمیعا – البقره/165»
« و من اللیل فتهجد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا – الاسراء/79»
__________________________________
1 - [فیقسمها علی خلقه بحسب ما فطرهم الله تعالی علیه فهو سبحانه روح العالم و سمعه و بصره و یده فبه یسمع العالم و به یبصر و به یتکلم و به یبطش و به یسعی اذ لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و لا یعرف هذا الا من تقرب الی الله بنوافل الخیرات کما ورد فی الصحیح من الاخبار النبویه الالهیه فاذا تقرب العبد تعالی الیه بالنوافل احبه و اذا احبه قال الله تعالی فاذا احببته کنت سمعه و بصره و یده و فی روایه کنت له سمعا و بصرا و یدا و مویدا (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (اربع مجلدات)، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج3 ؛ ص67 ، 68 ؛ ترجمه به انگلیسی: ویلیام چیتیک، ترجمه فارسی: حسین مریدی)]
