حمایت نابجای والدین از دانش آموز در برابر تنبیه و تشویق معلم: پیامدهای تربیتی و روان شناختی
چکیده
تعامل میان خانه و مدرسه نقش تعیین کننده ای در رشد تحصیلی و شخصیتی دانش آموزان دارد. یکی از چالش های رایج در نظام های آموزشی، حمایت بی جای والدین از دانش آموز در برابر تنبیه یا تشویق معلم است؛ حمایتی که بدون بررسی دقیق رفتار دانش آموز و منطق تربیتی معلم صورت می گیرد. هدف این مقاله بررسی پیامدهای روان شناختی و تربیتی حمایت افراطی والدین در مقابل نظام تقویت (تشویق و تنبیه) معلم است. با اتکا به نظریه های یادگیری، خودتنظیمی و مسئولیت پذیری، نشان داده می شود که حمایت بی جا می تواند کارکرد تربیتی تشویق و تنبیه را تضعیف کرده و به کاهش مسئولیت پذیری، افت خودکنترلی و شکل گیری نگرش های نادرست تحصیلی در دانش آموز منجر شود. نتایج مقاله بر ضرورت هماهنگی والدین و معلمان در فرایند تربیت تاکید دارد.
واژگان کلیدی: حمایت والدین، تشویق و تنبیه، روان شناسی تربیتی، مسئولیت پذیری، خودتنظیمی
مقدمه
تشویق و تنبیه از ابزارهای سنتی اما موثر در مدیریت کلاس و هدایت رفتار دانش آموزان محسوب می شوند. در روان شناسی تربیتی، این ابزارها زمانی کارآمد هستند که در چارچوبی منصفانه، هدفمند و آموزشی به کار روند. با این حال، در سال های اخیر، پدیده ای رو به گسترش مشاهده می شود که در آن والدین، بدون تحلیل دقیق موقعیت، در برابر تنبیه یا حتی عدم تشویق فرزند خود از سوی معلم موضع گیری می کنند. این حمایت بی جا، اگرچه با نیت محافظت از دانش آموز صورت می گیرد، اما می تواند پیامدهای تربیتی ناخواسته ای به همراه داشته باشد.
تشویق و تنبیه در چارچوب روان شناسی تربیتی
بر اساس نظریه های یادگیری، تشویق و تنبیه ابزارهایی برای شکل دهی رفتار هستند. در دیدگاه رفتارگرایی، پیامدهای رفتار نقش مهمی در تکرار یا حذف آن دارند (, 1953). در این چارچوب، تشویق موجب تقویت رفتار مطلوب و تنبیه موجب کاهش رفتار نامطلوب می شود، به شرط آنکه به صورت متناسب و آگاهانه اعمال شوند.
مفهوم حمایت بی جای والدین
حمایت بی جا به وضعیتی اطلاق می شود که والدین:
بدون بررسی شواهد، رفتار دانش آموز را توجیه می کنند مسئولیت خطا را به طور کامل متوجه معلم یا نظام آموزشی می دانند مانع تجربه پیامدهای طبیعی رفتار توسط دانش آموز می شوند
این نوع حمایت معمولا با سبک فرزندپروری سهل گیرانه یا بیش حمایتی همراه است.
تعارض میان حمایت بی جا و نظام تقویت معلم
زمانی که معلم، بر اساس قواعد کلاس، دانش آموزی را تنبیه یا تشویق می کند، در واقع در حال ارسال پیام تربیتی مشخصی است. حمایت بی جای والدین می تواند این پیام را خنثی کند. پیامدهای این تعارض عبارت اند از:
تضعیف اقتدار تربیتی معلم ایجاد سردرگمی هنجاری در دانش آموز یادگیری اجتناب از مسئولیت از طریق فرافکنی کاهش اثربخشی تشویق و تنبیه به عنوان ابزار آموزشی پیامدهای روان شناختی برای دانش آموز
از منظر رشد روان شناختی، تجربه پیامد رفتار یکی از ارکان شکل گیری خودتنظیمی است. زمانی که دانش آموز به طور مداوم از پیامدهای رفتارش مصون بماند، احتمال بروز پیامدهای زیر افزایش می یابد:
کاهش مسئولیت پذیری فردی ضعف در خودکنترلی و تنظیم هیجان افزایش رفتارهای مطالبه گرانه شکل گیری نگرش «من مقصر نیستم» در موقعیت های تحصیلی
بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، کودکان از طریق مشاهده و تجربه پیامدها یاد می گیرند (, 1986). حذف این پیامدها، فرایند یادگیری را مختل می کند.
نقش والدین در حمایت تربیتی موثر
حمایت تربیتی موثر با حمایت بی جا تفاوت اساسی دارد. والدین می توانند بدون تضعیف نقش معلم:
با فرزند خود درباره علت تنبیه یا عدم تشویق گفت وگو کنند مسئولیت رفتار را به خود دانش آموز بازگردانند در صورت وجود خطای واقعی، از مسیر تعامل محترمانه با مدرسه پیگیری کنند
این رویکرد به دانش آموز می آموزد که حمایت به معنای فرار از مسئولیت نیست، بلکه به معنای یادگیری از خطاست.
پیامدهای آموزشی برای معلمان و نظام مدرسه
زمانی که حمایت بی جای والدین به الگوی غالب تبدیل شود، معلمان ممکن است:
از اعمال تشویق و تنبیه اجتناب کنند دچار فرسودگی شغلی شوند احساس بی عدالتی و بی اثربودن نقش تربیتی را تجربه کنند
در نتیجه، کیفیت تعامل آموزشی و تربیتی در کلاس کاهش می یابد.
نتیجه گیری
حمایت والدین از دانش آموز، زمانی سازنده و تربیتی است که در راستای رشد مسئولیت پذیری و خودتنظیمی او باشد. حمایت بی جا در برابر تنبیه یا تشویق معلم، اگرچه ممکن است از سر دلسوزی صورت گیرد، اما در بلندمدت می تواند به تضعیف یادگیری، کاهش مسئولیت پذیری و اختلال در نظام تربیتی مدرسه منجر شود. هماهنگی میان والدین و معلمان، شرط اساسی تربیت سالم و اثربخش دانش آموزان است.
منابع
Bandura, A. (1986). Social foundations of thought and action: A social cognitive theory. Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.
Skinner, B. F. (1953). Science and human behavior. New York, NY: Macmillan.
Baumrind, D. (1991). The influence of parenting style on adolescent competence and substance use. Journal of Early Adolescence, 11(1), 56–95.
Pintrich, P. R. (2003). A motivational science perspective on the role of student motivation in learning and teaching contexts. Journal of Educational Psychology, 95(4), 667–686.