حنانه عبدالمالکی
1 یادداشت منتشر شدهنقش روانشناسی بهداشت حرفه ای در پیشگیری و ارتقای سلامت شغلی
استرس شغلی: مفهوم، عوامل و پیامدها با جزئیات
تعریف عملیاتی: استرس شغلی زمانی رخ می دهد که تقاضاهای محیط کار (مانند حجم کار، فشار زمانی، پیچیدگی وظایف) از توانایی ها یا منابع در دسترس فرد (مانند مهارت ها، حمایت اجتماعی، اختیار تصمیم گیری) فراتر رود.
عوامل ایجادکننده (استرسورها) با مثال:
1. عوامل مرتبط با محتوای شغل:
· بار کار کمی: حجم کاری بیش از حد در زمان محدود.
· مثال: یک طراح گرافیک که باید در یک هفته، ده پروژه مختلف را با جزئیات زیاد تحویل دهد.
· بار کار کیفی: پیچیدگی و دشواری وظایف.
· مثال: یک جراح مغز و اعصاب که یک عمل بسیار پیچیده و پرریسک را انجام می دهد.
· ابهام نقش: عدم وضوح در وظایف و انتظارات.
· مثال: کارمند جدیدی که شرح شغل مشخصی دریافت نکرده و نمی داند مسئولیت هایش دقیقا چیست.
2. عوامل مرتبط با زمینه سازمانی:
· فرهنگ سازمانی رقابتی و بی اعتماد: حاکمیت روابط سلسله مراتبی شدید و ترس از بیان اشتباهات.
· مثال: سازمانی که در آن خطاهای کاری به شدت تنبیه می شود و کارکنان از گزارش مشکلات خودداری می کنند.
· عدم امنیت شغلی: ترس از تعدیل نیرو یا از دست دادن شغل.
· مثال: کارکنان یک شرکت خصوصی در دوران رکود اقتصادی که هر لحظه انتظار دریافت حکم اخراج را دارند.
پیامدهای تفصیلی استرس مزمن:
· فرسودگی شغلی: یک سندرم ناشی از استرس مزمن که با سه بعد تعریف می شود:
1. خستگی عاطفی: احساس تهی شدن و فرسودگی منابع هیجانی.
· مثال: یک معلم که پس از سال ها تدریس در کلاس های شلوغ، دیگر احساس انرژی و اشتیاقی برای ارتباط با دانش آموزان ندارد.
2. مسخ شخصیت: پاسخ منفی، بی عاطفه و بدبینانه نسبت به مراجعان یا همکاران.
· مثال: یک متصدی امور مشتریان که پس از ماه ها برخورد با شکایت ها، مشتریان را به صورت "شماره" می بیند و با آن ها به شکل مکانیکی رفتار می کند.
3. کاهش احساس موفقیت فردی: تمایل به ارزیابی منفی از خود در محیط کار.
· مثال: یک مهندس نرم افزار که با وجود انجام پروژه های موفق، دائما احساس می کند کارهایش بی ارزش و ناکافی است.
· پیامدهای سازمانی: افزایش حضورگرایی (حضور فیزیکی بدون بهره وری)، کاهش نوآوری، افزایش خطاهای کاری و افزایش نرخ ترک خدمت.
---
رویکردهای پیشگیری سه سطحی با مثال های اجرایی
سطح اول: پیشگیری اولیه (هدف: حذف/کاهش عامل خطر در منبع)
· اقدامات ساختاری و سازمانی:
· طراحی شغل غنی شده: افزایش اختیار، تنوع مهارت و بازخورد معنادار.
· مثال: یک شرکت تولیدی به جای محدود کردن کارگر خط مونتاژ به یک حرکت تکراری، او را در چرخه کامل ساخت یک قطعه کوچک مشارکت می دهد و نتایج کیفیت کارش را به او نشان می دهد.
· ایجاد سیستم عدالت رویه ای: شفافیت در تصمیمات مدیریتی مانند ارتقا و پاداش.
· مثال: انتشار معیارهای شفاف و عینی برای ترفیع رتبه در یک سازمان دولتی و ایجاد کمیته بررسی اعتراضات.
· برنامه های یکپارچه مدیریت استرس سازمانی: انجام ارزیابی خطرات روانی-اجتماعی به صورت دوره ای با پرسشنامه های استاندارد و تشکیل تیم های کاری برای حل مشکلات شناسایی شده.
سطح دوم: پیشگیری ثانویه (هدف: تقویت توانایی مقابله فرد)
· آموزش مهارت های روانی-اجتماعی:
· مثال: برگزاری کارگاه مدیریت خشم و ارتباط موثر برای رانندگان حمل و نقل عمومی که در معرض تعارض با مسافران هستند.
· مثال: آموزش تکنیک های ذهن آگاهی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) به مدیران میانی برای بهبود تمرکز و تنظیم هیجان در جلسات پرفشار.
· برنامه های غربالگری سلامت روان: استفاده از ابزارهای کوتاه و معتبر برای شناسایی زودهنگام کارکنان در معرض خطر و ارجاع به موقع آنان به خدمات مشاوره.
سطح سوم: پیشگیری سطح سوم (هدف: درمان و بازتوانی)
· مداخلات تخصصی:
· مثال: اجرای برنامه بازگشت تدریجی به کار برای کارمندی که پس از یک دوره افسردگی اساسی تحت درمان قرار گرفته است. در این برنامه، ساعات کار، حجم وظایف و سطح فشار به تدریج و تحت نظارت روانشناس بالینی افزایش می یابد.
· مثال: ایجاد سرویس مشاوره داخلی یا خارجی محرمانه (EAP) برای ارائه خدمات رواندرمانی کوتاه مدت به کارکنان.