روابط انسانی و رفتار سازمانی در آموزش عالی: چالش ها و الزامات انسان محوری در عصر فناوری های نوین

27 آذر 1404 - خواندن 3 دقیقه - 42 بازدید

در دهه های اخیر، آموزش عالی در سطح ملی و بین المللی با تحولات گسترده ای مواجه شده است که ساختارها، کارکردها و شیوه های مدیریت دانشگاه ها را دستخوش تغییر کرده است. در این میان، توجه به ابعاد انسانی سازمان های آموزشی، به ویژه روابط انسانی و رفتار سازمانی، به یکی از محورهای اساسی پژوهش های حوزه آموزش عالی تبدیل شده است. دانشگاه ها به عنوان سازمان هایی دانش محور، بیش از هر نهاد دیگری به کیفیت تعاملات انسانی، اعتماد سازمانی و الگوهای ارتباطی اثربخش وابسته اند.

روابط انسانی در سازمان های آموزشی، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری محیطی پویا، انگیزشی و یادگیرنده ایفا می کند. پژوهش ها نشان می دهد که کیفیت روابط میان مدیران، اعضای هیئت علمی و کارکنان، بر متغیرهایی نظیر رضایت شغلی، تعهد سازمانی، کاهش تعارضات و ارتقای عملکرد آموزشی و پژوهشی تاثیر معناداری دارد. در مقابل، ضعف در روابط انسانی می تواند منجر به کاهش سرمایه اجتماعی، افزایش مقاومت سازمانی و افت کیفیت تصمیم گیری در دانشگاه ها شود.

هم زمان با این تحولات، گسترش فناوری های نوین، به ویژه هوش مصنوعی و نظام های مبتنی بر داده، چشم انداز جدیدی را پیش روی آموزش عالی قرار داده است. اگرچه این فناوری ها فرصت های قابل توجهی برای بهبود فرآیندهای آموزشی، پژوهشی و مدیریتی فراهم کرده اند، اما استفاده از آن ها بدون توجه به ابعاد انسانی و اجتماعی سازمان ها می تواند پیامدهای ناخواسته ای به همراه داشته باشد. ازاین رو، چگونگی ادغام فناوری های نوین در بستر روابط انسانی و رفتار سازمانی دانشگاه ها، به مسئله ای اساسی تبدیل شده است.

مرور ادبیات نشان می دهد که بخش قابل توجهی از پژوهش های انجام شده در حوزه آموزش عالی، به بررسی پیامدهای فناورانه و ساختاری تغییرات اخیر پرداخته اند، درحالی که تحلیل نظام مند روابط انسانی در چارچوب رفتار سازمانی و در پیوند با تحولات نوین کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این خلا پژوهشی، ضرورت بازاندیشی در الگوهای مدیریت و تعاملات انسانی در دانشگاه ها را برجسته می سازد.

بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه روابط انسانی در رفتار سازمانی آموزش عالی و تحلیل نقش آن در مواجهه با تحولات نوین، به ویژه در بستر فناوری های جدید، تدوین شده است. این پژوهش می کوشد با رویکردی تحلیلی، ضمن برجسته سازی اهمیت روابط انسانی، چارچوبی مفهومی برای تقویت انسان محوری در سازمان های آموزش عالی ارائه دهد. انتظار می رود یافته های این مقاله بتواند به غنای ادبیات نظری حوزه آموزش عالی کمک کرده و برای سیاست گذاران، مدیران دانشگاهی و پژوهشگران این حوزه، دلالت های کاربردی به همراه داشته باشد.