سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
361386 : Researcher ID نویسنده و پژوهشگر (محقق) مبانی جرم شناسی و روانشناسی Author and resear
187 یادداشت منتشر شدهورزش و گسترش آن ؟
انجمن روان شناسی بالینی کودک و نوجوان ایران
یکی از تفریحاتی که در دنیای کنونی مورد توجه کامل قرار گرفته است و با سرعت گسترش یافته مسئله ورزش است .

جوانان امروز در همه جای دنیا از ورزش به گرمی استقبال نموده اند و قسمتی از اوقات فراغت خود را در حرکات ورزشی یا تماشای فعالیت های ورزشکاران در مسابقات ورزشی می گذرانند و صاحب نظران عقیده دارند که ورزش در شرائط زندگی ماشینی علاوه بر جنبه ی تفریحی یک وظیفه ی بهداشتی است و برای حفظ سلامت افراد جامعه بخصوص جوانان و نوجوانان ضرورت خواهد داشت .
در ادوار گذشته و پیش از انقلاب صنعتی و ماشینی تمام افراد مردم کم و بیش فعالیت عضوی و حرکات بدنی داشتند و برای انجام کارهای روزانه دست و پا و عضلات خود را بکار می انداختند و نیروهای خود را در تلاش معاش مصروف می داشتند و بر اثر آن اعمال تطابقی بدن آنها منظم بود و در نتیجه سالم ، بانشاط و نیرومند بودند.

در دنیای کنونی صنعت ، مشاغل یدی و اعمال بدنی تقریبا از میان رفته است و کارهای سخت و پرزحمتی که دیروز با نیروی انسانی به وسیله ی دست و پا و عضلات انجام میشد اکنون همه ی آن کارها با سرعتی بیشتر و به مقداری زیادتر به وسیله ماشین انجام میشود و در نتیجه عضلات و اعصاب و دیگر قوای جسمانی افراد به مقدار کافی فعالیت ندارد و بر اثر آن توازن داخلی بدن مختل گشته و اعمال تطابقی از وضع طبیعی خود خارج شده است و این امر برای سلامتی انسان و نیرومندی آن بسیار زیانبخش است.

" در تمدن امروز گرچه تلاشهای عضلانی به یکباره از بین نرفته ولی خیلی کمتر از پیش شده و در بسیاری از موارد ، ماشین جای زندگی عادی را گرفته است ."
با حذف تلاشهای عضلانی در زندگی روزانه بدون آنکه خود متوجه باشیم سیستمهای عصبی احشائی را از تمرینهائیکه برای حفظ تعادل محیط داخلی لازم است محروم ساخته ایم .
میدانیم که عضلات هنگام کار اکسیژن و قند زیاد مصرف و حرارت ایجاد میکنند و مقداری اسید لاک تیک در جریان خون می ریزند و برای تطابق با این تغییرات ، بدن بایستی قلب و دستگاه تنفس ، کبد ، لوزالمعده و کلیه ها و غدد مترشحه عرق و سیستم مرکزی و سمپاتیک را بکار بیندازد ! امروز ما اعمال بدنی خود را فقط در برخی لحظات و بعضی از روزها به فعالیت وادار می نماییم و در غیر این موارد اعمال تطابقی ما در حال خمود باقی می ماند .
فقدان نظم داخلی سبب ترک تلاش ارادی می گردد و به افراط در آسایش و راحت طلبی در زندگی منجر می شود و در نتیجه اعمال تطابقی به حال خمود در می آید و تلاشهای دائمی عروق و اندامها و دستگاه عصبی که معرف مبارزه علیه گرسنگی و خواب و خستگی و تغییرات جو است ضایع می ماند . تلاش شرط اصلی پرورش بافتها و روان است "1
ورزش به مقدار قابل ملاحظه ای اعضای بدن را بفعالیت وامیدارند و به توازن قوای جسمانی کمک می کند .
حرکات ورزشی خلائی را که بر اثر ترک تلاشهای عضلانی بوجود آمده پر میکند و تا حدودی اعمال تطابقی بدن را تنظیم می نماید .
در دنیای کنونی صنعت و ماشین ، ورزش تا اندازه ای قابل توجه به جای کارهای عضلانی ، شخم زنی ، بیل زنی ، پیاده روی ، کشاورزی و دیگر اعمال بدنی مردم در روزگار گذشته است و خلاصه ورزش از طرفی یک عمل تفریحی نشاط آور و سرگرم کننده در ساعات فراغت است و از طرف دیگر وسیله ی موثری در حفظ سلامت بدن و نیرومندی جسم است .
سلامت و نیرویمندی بدن شرط اساسی هر پیروزی و موفقیت در زندگی بشر است . انسان کم تحرک ، بیمار و ناتوان نه قادر است به امور علمی و معنوی بپردازد و نه میتواند امور مادی و دنیوی خود را به درستی اداره کند . همانطور که گفته شد ، در زندگی ماشینی امروز که مردم به اندازه کافی فعالیت جسمانی و حرکات عضلانی ندارند و بر اثر اختلال اعمال تطابقی و ناموزونی تعادل داخلی ، سلامتشان در معرض خطر قرار گرقته است ناچار باید از حرکات ورزشی استفاده کنند و خود را به فعالیت وادار ند . دنیای کنونی برنامه ورزش را پیوسته برای تمام مردم گسترش میدهد و به صور مختلف آنان را در این راه تشویق می نماید.
در محیط مدارس و دانشگاه ها ورزش را الزامی نموده و جوانان را به انجام کارهای ورزشی ملزم ساخته است ، برای بزرگسالان نیز وسائل ورزش را مهیا نموده و همه جا در دسترس مردم قرار داده است تا عموم طبقات بتوانند خود را نیرومند کنند و از قوت و سلامت جسم برخوردار گردند . هر فیلسوفی باید مانند افلاطون ورزشکار باشد و اگر نباشد فلسفه ی او مورد شک و تردید است . نیچه میگوید : شرط اول هر انسان شریف آن است که حیوان کاملی باشد ، تعلیم و تربیت باید بر این اساس نهاده شود ، تربیت بدنی باید همسنگ تربیت ذهنی باشد .2
سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
انسان ناشناخته ص 220 _1
راه و رسم زندگی ص 36
لذت فلسفه ص 492 _2