( پارانوئید ) غرور فطری یا بیماری ( پارانوئیا )

16 دی 1402 - خواندن 7 دقیقه - 900 بازدید

انجمن علمی بیماری های مغز و اعصاب ایران



 گذشته از امراض جزئی ابراز شخصیت ، امراض فکری اساسی تری وجود دارد . یکی از آنها بیماری ( پارانوئیا ) است که علامت آن ( منم منم ) کردن بسیار است و زندگی اجتماعی را غیر ممکن میسازد .


طفل پارانوئیاک از همان اوان تولد دارای اخلاقی مخصوص به خود است که او را به وضع مخصوصی اصلاح ناپذیر میسازد ، از قبیل غرور فطری که بر اثر خودخواهی بر تمام تمایلاتش غلبه دارد . رشد فوق العاده حس خودخواهی و خود پرستی ، بی اعتنائی که از حساسیت فوق العاده شروع میشود و حتی ممکن است به فکر آزار دگران منتهی گردد . 

لحنی که معلول منطق غلط او است و خطر این حالت در اینجا است که طفل پارانوئیاک همواره بر این منطق شکست ناپذیر غلط متکی است و از آن صرفنظر نمی کند . در ذهنش اشیاء و موجودات به صورت کاملا غلطی نقش بسته که گوئی در اشعه منکسری دیده شده است . قیافه و رفتار طفل پارانوئیاک کاملا معلوم است ، صورتش گرفته و سرد و سخت و غالبا عصبانی است ، لبانش باریک و کشیده ، نگاهش ثابت و سرد و زمانی که مات میشود به هیچ وسیله نمی توان وی را از این حالت بیرون آورد . 

شخصیتش غیر قابل تاثیر و تاثر است و این حالت انجماد روحی که اغلب به خوبی نمایان است معرف او است چه ، وضع و حالتش نیز مانند عضلات صورتش بی حرکت و بی نشاط می ماند . طفل کاملا خود را میگیرد و چنان رفتار میکند که گوئی در حال حمله است و به همه چیز بی اعتنا است . تمام اینها نشانه ی شخصیتی است که ممکن است در هم بشکند ولی تغییر نکند و خود را تغییر ندهد . در حرکت اش سریع است و از اوان کودکی کوس استقلال می زند و سعی میکند راه زندگیش را به تنهایی بپیماید . بعضی اوقات این گونه اطفال به جوامعی که حس خودخواهی آنها را ارضاء نکرده و آنان را رنجانده است اعلان جنگ میدهند و چون اشخاصی ناراضی و خطرناکند در اطراف خود سبب خرابی های هولناک می شوند .


نوجوان پانزده ساله بسیار زیبا و متفرعن و بی اعتنائی که تمام وقت خود را وقف اندازه گیری مواد منفجره می نمود و یک روز مقداری از آن گردها را منفجر کرد و باعث آتش سوزی گردید از این قبیل اطفال بود .؟ آیا میتوانید حدس بزنید مقصودش از این عمل چه بود؟ آری او میخواست دنیا را منفجر سازد . تمام دنیا را به معنی اعم و این جملات خود اوست و این هدف بزرگ نشانه ای از اخلاقش میباشد . 

پارانوئیا بیماری روانی نادری است که به صورت تدریجی پیشرفت نموده و مزمن می شود و از علائم مشخصه این بیماری وجود یک رشته از هذیانهای گزند و آسیب یا بزرگ منشی است که با وجود ابهام و پیچیدگی در عین حال کاملا منطقی به نظر می رسد. محتوای این هذیانها ثابت و پایدار پرده و به قسمت های دیگر شخصیت بیماری که ظاهرا هنوز سالم به نظر می رسند آسیب و صدمه ای وارد نمی کند . شخصیت پارانوئید در روابط خود با اشخاص دیگر زیادتر از اندازه حساس ، زودرنج ، ظنین ، حسود ، خشن ، یک دنده اند . 

دکتر علی اکبر سیاسی در کتاب روانشناسی شخصیت مرقوم داشته اند که : شخصیت های پارانوئید اقسامی دارند ولی تقریبا بر وجود همه ی آنها توهم حکمفرماست بیمار پارانوئید گاه می پندارد که همه در صدد آزارش هستند ، زهر در غذایش می ریزند ، می خواهند او را بکشند ، بدن خود را از لاستیک یا چوب ... میدانند گاه حس داخلی او بسیار ضعیف می شود و احیانا از کار می افتد و در این حال او چنین می پندارد که از دنیا رخت بربسته و واقعا مرده است . بیماری میگفت : یقین دارم که مرده ام و در قبر هستم گاه برای اینکه مطمئن شود که نمرده است به وسائلی متشبث می شود. مکرر بدن خود را لمس میکند ، مدتی در برابر آینه خود را می نگرد ؛ گاه اشیاء تیزی به بدن خود فرو میبرد یا عضوی را قطع می کند...گاه دچار بلندپروازی و خودبزرگ بینی است خیال می کند مبتکر کارهایی است و اختراعات یا کشفیاتی کرده است و به شرح و بیان آن می پردازد . خود را دارای ثروتی هنگفت یا مقامی عالی می داند واقعا خیال می کند شاه است ، یا احیانا خدا است .خیال می کند ماموریت دارد به اصلاح مردمان بپردازد و آنها را به راه راست هدایت کند و رستگارشان سازد . توضیحات و بیانات بیمار ظاهری معقول و منطقی دارند .

دکتر علی اکبر سیاسی در کتاب روانشناسی شخصیت مرقوم داشته اند که : شخصیت های پارانوئید اقسامی دارند ولی تقریبا بر وجود همه ی آنها توهم حکمفرماست بیمار پارانوئید گاه می پندارد که همه در صدد آزارش هستند ، زهر در غذایش می ریزند ، می خواهند او را بکشند ، بدن خود را از لاستیک یا چوب ... میدانند گاه حس داخلی او بسیار ضعیف می شود و احیانا از کار می افتد و در این حال او چنین می پندارد که از دنیا رخت بربسته و واقعا مرده است . بیماری میگفت : یقین دارم که مرده ام و در قبر هستم گاه برای اینکه مطمئن شود که نمرده است به وسائلی متشبث می شود. مکرر بدن خود را لمس میکند ، مدتی در برابر آینه خود را می نگرد ؛ گاه اشیاء تیزی به بدن خود فرو میبرد یا عضوی را قطع می کند...گاه دچار بلندپروازی و خودبزرگ بینی است خیال می کند مبتکر کارهایی است و اختراعات یا کشفیاتی کرده است و به شرح و بیان آن می پردازد . خود را دارای ثروتی هنگفت یا مقامی عالی می داند واقعا خیال می کند شاه است ، یا احیانا خدا است .خیال می کند ماموریت دارد به اصلاح مردمان بپردازد و آنها را به راه راست هدایت کند و رستگارشان سازد . توضیحات و بیانات بیمار ظاهری معقول و منطقی دارند 


چه میدانم ؟ تربیت اطفال دشوار ص 33

چه میدانم ؟ بلوغ ص 91

سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی