«شوراهای شهر؛ پارلمان های محلی در تقاطع قانون، کارآمدی و آینده نگری»

2 آذر 1404 - خواندن 4 دقیقه - 99 بازدید

«شوراهای شهر؛ پارلمان های محلی در تقاطع قانون، کارآمدی و آینده نگری»


شوراهای اسلامی شهر در نظام حکمرانی محلی ایران با هدف مشارکت مستقیم مردم در اداره امور اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی و رفاهی شکل گرفته اند؛ ماموریتی که ریشه در ضرورت پرهیز از تمرکزگرایی، کاهش تبعیض و افزایش نقش مردم در تصمیم سازی های محلی دارد. قانون اساسی و قوانین پایین دستی، شوراها را به عنوان نهادی نظارتی، سیاست گذار و هماهنگ کننده معرفی کرده اند؛ نهادی که باید همانند یک «پارلمان محلی» مسیر توسعه شهری را از طریق تصمیم گیری جمعی، نظارت بر شهرداری و هدایت برنامه های عمرانی و اجتماعی مدیریت کند. با وجود این چارچوب نسبتا روشن، عملکرد شوراهای شهر در سال های گذشته نشان داده است که فاصله معناداری میان «کارکردهای قانونی» و «کارنامه واقعی» آنان وجود دارد.

از نظر قانونی، شوراها وظیفه دارند بر برنامه و بودجه شهرداری نظارت کنند، طرح های توسعه شهری را تصویب نمایند، نیازهای محلی را رصد کرده و در جهت عدالت اجتماعی، توسعه متوازن و بهبود کیفیت زندگی شهروندان اقدام کنند. همچنین باید الگوی مشارکت پذیری را تقویت کرده و پل ارتباطی میان شهرداری و جامعه شهری باشند. اما واقعیت آن است که بسیاری از شوراها به دلیل کاستی های ساختاری، کمبود تخصص، نبود آموزش های حرفه ای، مداخله گری سیاسی، ناپایداری مدیریت شهری و محدودیت اختیارات اجرایی، نتوانسته اند نقش واقعی خود را ایفا کنند. در برخی دوره ها، شوراها بیش از آنکه محل گفت وگوی کارشناسی باشند، به عرصه رقابت های سیاسی، اختلافات درونی و حتی منازعات شخصی تبدیل شده اند؛ موضوعی که نه تنها چهره این نهاد مردمی را مخدوش کرده، بلکه اعتماد عمومی را نیز کاهش داده است.

نبود نظام ارزیابی عملکرد، ضعف در برنامه ریزی مبتنی بر داده، وابستگی شهرداری ها به درآمدهای ناپایدار و فقدان شفافیت کافی نیز کارآمدی شوراها را با چالش جدی مواجه کرده است. در حالی که شورا باید هدایت گر توسعه پایدار شهر باشد، در عمل گاه از تحولات مدیریتی و فناوری های نوین عقب می ماند و به جای ایفای نقش راهبردی، درگیر مسائل اجرایی خرد و روزمره می شود.

با این حال، آینده شوراهای شهر را نباید در سایه این ضعف ها محدود کرد. افزایش سطح سواد حکمرانی اعضا، تدوین سازوکارهای شفافیت، تقویت نقش نظارتی به جای مداخله در اجرا، بهره گیری از فناوری های نوین شهر هوشمند، ارتباط ساختارمند با دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، و ایجاد نظام نامه های تخلف زدایی می تواند نگرشی تازه به کارکرد شوراها بدهد. آینده این نهاد آن گاه تضمین می شود که شوراها از «محل تصمیم گیری شخصی» به «مرکز سیاست گذاری عمومی» تبدیل شوند و از رویکردهای کوتاه مدت به برنامه ریزی بلندمدت مبتنی بر داده های واقعی حرکت کنند.

شوراهای شهر اگر بتوانند جایگاه قانونی خود را بازتعریف کرده و از ظرفیت مشارکت مردمی، تخصص گرایی و حکمرانی داده محور بهره بگیرند، می توانند دوباره به نهادی موثر در آبادانی شهرها تبدیل شوند؛ نهادی که نه تنها بر مسیر توسعه نظارت می کند، بلکه چشم انداز آینده شهر را ترسیم و از منافع عمومی در برابر تصمیمات ناپایدار محافظت می نماید. آینده توسعه شهری در گرو شوراهایی است که مسئولیت پذیر، شفاف، تخصص محور و به روز باشند؛ شوراهایی که بتوانند از چالش های گذشته درس بگیرند و با رویکردی نوین، مدیریت شهری را در مسیر پیشرفت پایدار هدایت کنند.