سماع وجود

[محی الدین ابن عربی]
نخستین علمی که برای عالم بالله حاصل گشت، علم سماع «به ایقاع من الله» بود و گفت: «کن» - به معدومی که نبوده – پس علم اوزان در میزان ظاهر گشت و جز انسان نیست، لذا به صورت حق ظاهر گشت و « فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر – قمر/55» فرود آمد، در این صورت امامت، علامت است و خلافت، ضیافت، بنابراین به علم اسماء فرشته زمین و آسمان را حایز گشت، و به «جوامع الکلم» احاطه علمی به حکم پیدا کرد، پس او حکیم محیط است – بدانچه که آن را مرکب و بسیط استحقاق دارد – پس در انفساح نعره کشید و به اتصال وصال یافت، و آغاز وجد در ایجاد کرد و ثبوتش را به سبب دیدگان گواهان از موطنش تحرک داد، و در واقع گواهانی جز اسمایی که احکامشان از آنها تکون یافته بود و آثارشان به سبب آنها از وی ظاهر شده بود نبود، پس وجود به سماع است و شهود به وجود.(1)
***
[یزدانپناه عسکری]
سماع وجود ، تابش و پرتو درخشان نور آگاهی در میزان بر اسما حق است.
_____________
1 - فتوحات مکیه، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383، جلد 16، صفحه 87 (34)
[اول علم حصل للعالم بالله علم السماع بالایقاع من الله فقال کن لمعدوم لم یکن فظهر عین الاوزان فی المیزان و لیس سوی الانسان فظهر بصوره الحق و نزل عند ملیک مقتدر فی مقعد صدق و کانت الامامه علامه و الخلافه ضیافه فبعلم الاسماء حاز ملک الارض و السماء و بجوامع الکلم احاط علما بالحکم فهو الحکیم المحیط بما یستحقه المرکب و البسیط فساح فی الانفساح وصال بالاتصال فاخذ الوجد فی الایجاد و تحرک عن موطن ثبوته لا عین الاشهاد و ما ثم اشهاد الا الاسماء التی تکونت احکامها عنه و ظهرت آثارها به منه فبالسماع کان الوجود و بالوجود کان الشهود. (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (اربع مجلدات)، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج4 ؛ ص330 ، 331)]
