راز تجلیات حق تعالی

[محی الدین ابن عربی]
راز منازل و یا تجلیات حق تعالی در صور
اما راز منزل و منازل: و آن ظهور حق است به تجلی در صور آنچه که جز خودش است، و اگر تجلی او بر هر چیزی نبود، شیئیت آن شیء ظاهر نمی گردید، خداوند می فرماید: انما قولنا لشیء اذا اردناه ان نقول له: کن !، یعنی: سخن ما به هر چیزی – وقتی اراده ی وجودش را کنیم – این است که بدو گوییم: باش! (40 – نحل)، اینکه فرمود: وقتی اراده ی وجود آن را کردیم، این عبارت از توجه الهی برای ایجاد آن چیز است، سپس فرمود: بدو گوییم: باش! نفس شنیدن آن شیء مر خطاب حق را، عبارت از تکون آن شیء است.(1)
***
[یزدانپناه عسکری]
سماع: درک تمامیت انفسی، تجلی در قلب و فرمان حق است « انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون - یس :82 »، تکون شیء، قصد و هدف و وجه به تجلی حق در وحدت «کن» است.
_____________
1 - فتوحات مکیه، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383، جلد دو ، صفحه 344 ، 345 (159/3)
- [(سر المنازل او تجلیات الحق فی الصور) و اما سر المنزل و المنازل، فهو ظهور الحق بالتجلی فی صور کل ما سواه. فلو لا تجلیه لکل شیء، ما ظهرت شیئیه ذلک الشیء. قال تعالی: انما قولنا لشیء اذا اردناه ان نقول له: کن! فقوله: اذا اردناه- هو التوجه الالهی لایجاد ذلک الشیء.- ثم قال: ان نقول له: کن!- فنفس سماع ذلک الشیء خطاب الحق (هو) تکون ذلک الشیء. فهو بمنزله سریان الواحد فی منازل العدد: فتظهر الاعداد الی ما لا یتناهی، بوجود الواحد فی هذه المنازل. و لو لا وجود عینه فیها، ما ظهرت اعیان الاعداد، و لا کان لها اسم. و لو ظهر" الواحد" باسمه، فی هذه المنزله، ما ظهر لذلک العدد عین. فلا یجتمع عینه و اسمه، معا، ابدا ... فیقال: اثنان، ثلاثه، اربعه، خمسه، الی ما لا یتناهی. و کل ما اسقطت واحدا من عدد معین، زال اسم ذلک العدد، و زالت حقیقته. ف" الواحد"، بذاته: یحفظ وجود الاعداد، و باسمه: یعدمها. (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه - عثمان یحیی، 14جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1994 م. ج3 ؛ ص193، 194 (159/3)]
