موفقیت ورزشی
آمادگی مهارتی در الگوهای سنتی عملکرد ورزشی به توانایی ورزشکار در اجرای دقیق، پایدار و آگاهانه مهارت های فنی و تصمیم های تاکتیکی در شرایط رقابتی اشاره دارد (Davids et al., 2008). با این حال، بروز موثر این مهارت ها در میدان مسابقه تنها زمانی ممکن است که تصمیم های مدیریتی و راهبردی مناسب اتخاذ شده و شرایط لازم برای انتقال مهارت از محیط تمرین به رقابت فراهم شود. از این منظر، در مدل چهارضلعی موفقیت ورزشی، بعد «راهبرد رقابتی» نقش لایه تنظیم گر کلان را ایفا می کند. این بعد شامل اقداماتی مانند طراحی محیط تمرین، انتخاب سطح مناسب رقابت، برنامه ریزی توالی مسابقات، تحلیل حریفان و تعیین دسته وزنی بهینه است؛ تصمیم هایی که امکان بروز مطلوب مهارت های تاکتیکی را در شرایط واقعی فراهم کرده و خطر افت عملکرد ناشی از فشار روانی، خستگی یا ناهماهنگی محیطی را کاهش می دهند.
برای مثال، ورزشکاری که قصد حضور در مسابقات بین المللی دارد، در صورتی که پیش از رویداد اصلی در رقابت هایی با سطح و شرایط مشابه شرکت کند، مهارت های تاکتیکی خود را با فشار و پیچیدگی واقعی مسابقه تطبیق می دهد. این تجربه سبب می شود تصمیم گیری های او سریع تر، دقیق تر و کارآمدتر شده و توانایی اجرای مهارت های فنی در موقعیت های واقعی افزایش یابد.
یافته های پژوهشی نیز نشان می دهند که انتخاب درست سطح رقابت، دسته وزنی و نوع حریفان تمرینی می تواند نقش مستقیمی در موفقیت نهایی ورزشکار داشته باشد. برای نمونه، Reale و همکاران (2017) گزارش کردند که تغییرات اندک در وزن مسابقه در رشته های رزمی ممکن است نتایج رقابتی را به طور چشمگیری دگرگون کند. این نتیجه از منظر مدل چهارضلعی نشان می دهد که حتی در صورت برخورداری از آمادگی روانی، فیزیولوژیکی و مهارتی مطلوب، یک تصمیم مدیریتی نادرست—مانند انتخاب وزن یا زمان مسابقه نامناسب—می تواند احتمال شکست را افزایش دهد، در حالی که تصمیم راهبردی صحیح ممکن است شانس موفقیت را حتی با عملکرد نسبی پایین تر تقویت کند.
بر این اساس، مدل چهارضلعی با افزودن بعد «راهبرد رقابتی» چارچوبی جامع تر برای تحلیل و مدیریت عملکرد ارائه می کند. این مدل تاکید دارد که تصمیم های مدیریتی از جمله کنترل بار تمرین، زمان بندی مسابقات، مدیریت خواب و سفر، انتخاب سطح رقابت و تعیین دسته وزنی، به همان اندازه ابعاد روانی، فیزیولوژیکی و مهارتی در موفقیت ورزشی نقش آفرین اند. در واقع، راهبرد رقابتی حلقه اتصال میان علوم ورزشی و تصمیم عملی بوده و امکان بهینه سازی شانس موفقیت ورزشکار در شرایط واقعی رقابت را فراهم می سازد.