حکمرانی تهی مغزان معادل ضرر دیدن از منابع کشور بجای منفعتی که می توانست رفاه و آسایش همگانی بوجود آورد.
در کشوری که حکمرانی، استثنایست؛ وضعیت کشور هم استثنایی خواهد بود نیروی نظامی قرار است بحران آب را حل کنند، ملایان بالای منیر درخواست غنی سازی اورانیوم را دارند گویی در پای منقل که می نشینند، اورانیوم غنی شده بجای تریاک و... مصرف می کنند و چنان از غنی سازی دم می زنند که انگار درد خماری اورانیوم، تنشان را به خارش انداخته است مداحمان، وزیر می شود، افراد بی منطق, قاضی می شوند، خطیبان جمعه, آمار اسرای خلبان اسرائیلی را به مردم می دهند؛ اقتصاد و محیط زیست و... در دست نیروهای نظامی و سپاه است، قوه قضائیه کشور، یک نفر را بعنوان اختلاسگر معرفی کرده تا سر دسته دزدان، لو نرود و بعد از گذشت زمانی نچندان دور، بعنوان جایزه سکوت او، همان اختلاسگر را بعنوان سرمایه کشور معرفی می کنند؛ قرار است کاخ سفید را حسینه کنند در حالیکه در خود کشور روز به روز جوانان دین گریزتر می شوند؛ راهکارشان برای ترغیب جامعه به افزایش زاد و ولد این است که اگر مردم خودشان اقدام نکنند، خود ورود کنند تا جمعیت زیاد شود!!!!!بخاطر حکمرانی غیر عاقلانه با بحران آب مواجه ایم و وقتی هم باران می بارد بخاطر نبود زیر ساخت و اندیشه و عملکرد صحیح در مورد آب بندها و... سیل می آید و آنچه را هم که وجود داشته با خود می برد؛ ما ملتی هستیم که بخاطر مدیران و مسئولان استثناییمان؛ حتی نمی دانیم باید آرزوی باریدن باران را داشته باشیم یا نباریدن باران را !!!!، ملایان ما دوای درد بارش باران را حجاب می دانند؛ وزیر بهداشت یک دولت مالش را بعنوان جایگزین فیزیوتراپی توصیه می نماید، وزیر دیگر به تعداد چاههای مستراح و افتتاح آن افتخار می نماید؛ برخی مسئولان از دیوار سفارت آمریکا بالا می روند و فرزندانشان در آمریکا؛ همان که بلاد کفر می خوانندش، جولان می دهند؛ چهل و اندی سال است که جمعه اخر ماه رمضان را روز قدس نامیده ایم و شعار نابودی اسراییل را سر داده ایم و اکنون فرماندهانمان از ترس کشته شدن توسط اسرائیل، تلفن همراه، همراهشان نیست؛ مسئولان به اصطلاح اندیشمندمان بجای راه حل مناسب برای رفع تحریم و تورم ، از صفرهای ریال می زنند؛ چرا که فکر می کنند اگر مردم روی اسکناس و یا پیامک تراکنش بانکی، صفر کمتری ببینند کمتر دچار استرس خواهند شد و مشکلاتشان حل می شود؛ حکمرانان هروقت می خواهند با دوول خارجی سخن بگویند سخنانشان را از طرف ملت می زنند اما وقتی ملت، کف خیابان، خودش می خواهد حرفی بزند و حق طلبی کند؛ ارازل و اوباش و اغتشاشگر نامیده می شود و مجازات حرف زدنشان گاهی به سنگینی اعدام است!!! خلاصه به جبر زمان و مکان در کشوری پر از منابع هستیم که از بد روزگار، زمانی در این کشور زندگی می کنیم که حکمرانانمان بجای مغز در سرشان محتوای روده بزرگ گاو و گوسفند است !!! در نتیجه منابع و ظرفیت های کشورمان با چنین تهی مغزانی، برایمان بیشتر از منفعت، دردسر دارد و....