اهمال کاری: نقش پیش بین کم خونی، کبد چرب و التهاب روده
چکیده
اهمال کاری به عنوان یکی از رفتارهای ناکارآمد خودتنظیمی، می تواند تحت تاثیر عوامل روانی، شناختی و زیستی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی برخی شاخص های فیزیولوژیک شامل کم خونی، کبد چرب و التهاب روده در بروز یا تداوم اهمال کاری انجام شد. مرور شواهد پژوهشی اخیر نشان می دهد که کاهش اکسیژن رسانی سلولی ناشی از کم خونی، تجمع چربی در کبد و تغییرات التهابی در محور روده–مغز می توانند در کاهش انرژی ذهنی، ضعف تمرکز، اختلال در تصمیم گیری و کاهش انگیزش نقش داشته باشند. این پژوهش با تکیه بر مدل های روان زیستی رفتار، فرض می کند که مشکلات جسمی مذکور از طریق اثرگذاری بر سیستم عصبی مرکزی و انتقال دهنده های عصبی مرتبط با انگیزش، موجب افزایش احتمال اهمال کاری می شوند. یافته های نظری و شواهد تجربی بیانگر آن است که مداخلات چندسطحی، شامل درمان کم خونی، اصلاح تغذیه برای بهبود عملکرد کبد و کاهش التهاب روده، می توانند به صورت غیرمستقیم در کاهش اهمال کاری موثر واقع شوند.
کلیدواژه ها: اهمال کاری، کم خونی، کبد چرب، التهاب روده، انگیزش، محور روده–مغز
مقدمه
اهمال کاری (Procrastination) به معنای به تعویق انداختن عمدی فعالیت ها علی رغم آگاهی از پیامدهای منفی آن است (Steel, 2007). در سال های اخیر، پژوهشگران به جای تبیین صرفا شناختی یا هیجانی این پدیده، به بررسی ریشه های زیستی آن نیز توجه کرده اند. به ویژه، مطالعات نوروسایکولوژیک نشان داده اند که اختلال در کارکرد قشر پیش پیشانی، دوپامین و سروتونین در تصمیم گیری و انگیزش، از عوامل موثر در رفتار اهمال کارانه است (Sirois & Pychyl, 2013).
از سوی دیگر، شواهد بالینی حاکی از آن است که برخی بیماری های جسمانی، مانند کم خونی، کبد چرب و التهاب روده، با علائم مشابه افسردگی، بی انگیزگی و خستگی ذهنی همراه اند (Yoon et al., 2021). این امر پژوهشگران را به این پرسش واداشته است که آیا این اختلالات جسمی می توانند پیش بین زیستی اهمال کاری باشند؟
پیشینه نظری و پژوهشی
۱. کم خونی و اهمال کاری
کم خونی منجر به کاهش اکسیژن رسانی به مغز و سایر بافت ها می شود. این وضعیت معمولا با خستگی مزمن، کندی شناختی و کاهش تمرکز همراه است (Gaskell et al., 2008). افرادی که از کم خونی رنج می برند، به طور معمول تمایل دارند فعالیت های ذهنی را به تعویق اندازند، زیرا ظرفیت شناختی و انرژی روانی لازم را ندارند. این الگو می تواند به صورت رفتاری به شکل اهمال کاری بروز کند.
۲. کبد چرب و کاهش انگیزش
کبد چرب غیرالکلی با مقاومت انسولینی، افزایش سیتوکین های التهابی و تغییر در عملکرد سیستم دوپامینی همراه است (Tilg & Moschen, 2010). کاهش دوپامین، به ویژه در مسیر مزولیمبیک، مستقیما با کاهش انگیزش و احساس پاداش در انجام کارها مرتبط است. ازاین رو، افراد دارای کبد چرب ممکن است به طور ناخودآگاه تمایل کمتری به آغاز یا تداوم فعالیت های دشوار داشته باشند.
۳. التهاب روده و محور روده–مغز
مطالعات جدید بر محور Gut–Brain Axis تاکید دارند؛ سیستمی دوطرفه که از طریق عصب واگ و مولکول های ایمنی، مغز را از وضعیت روده مطلع می سازد (Mayer et al., 2015). التهاب مزمن روده می تواند موجب آزادسازی سیتوکین هایی شود که احساس خستگی، بی حوصلگی و حتی رفتارهای پرهیزگرانه را افزایش می دهند. برخی پژوهش ها نشان داده اند که میکروبیوم نامتعادل روده می تواند بر خلق و تصمیم گیری تاثیر گذارد (Cryan & Dinan, 2019).
مدل مفهومی پژوهش
مدل پیشنهادی این پژوهش بر پایه تعاملات روان زیستی است و چنین فرض می کند که:
کم خونی، کبد چرب و التهاب روده → تغییرات در سیستم دوپامینی و محور روده–مغز → کاهش انگیزش، تمرکز و انرژی ذهنی → افزایش احتمال اهمال کاری
این مدل بیانگر نقش بدن به عنوان زیرساخت روان است؛ جایی که تغییرات متابولیکی و عصبی، مستقیما بر رفتارهای شناختی و ارادی تاثیر می گذارند.
روش
پژوهش حاضر در قالب یک مطالعه همبستگی پیش بینی کننده طراحی شده است. جامعه آماری شامل ۳۰۰ فرد بزرگسال ۱۸ تا ۴۵ ساله است که به صورت در دسترس از مراکز درمانی انتخاب می شوند.
ابزارهای مورد استفاده عبارتند از:
پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی و عمومی (Lay, 1986) آزمایش خون برای اندازه گیری سطح هموگلوبین، آنزیم های کبدی (ALT, AST) و شاخص های التهابی (CRP) پرسشنامه سبک زندگی و تغذیه
تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره انجام می شود تا سهم هر متغیر زیستی در پیش بینی نمره اهمال کاری مشخص گردد.
بحث
نتایج فرضی پژوهش انتظار دارد نشان دهد که:
کاهش هموگلوبین با افزایش اهمال کاری رابطه مثبت دارد؛ افزایش آنزیم های کبدی و تجمع چربی با کاهش انگیزش مرتبط است؛ افزایش CRP و شاخص های التهاب روده با اهمال کاری و خلق منفی رابطه مستقیم دارد.
این یافته ها با مدل «بدن به عنوان بنیان اراده» هم خوان است (Damasio, 1999) و نشان می دهد که رفتارهای ظاهرا روانی مانند اهمال کاری، می توانند بازتاب اختلالات زیستی باشند. ازاین رو، درمان یا مدیریت اهمال کاری نیازمند رویکرد زیست روان شناختی یکپارچه است.
نتیجه گیری
پژوهش حاضر نشان می دهد که اهمال کاری را نباید صرفا نوعی ضعف اراده یا فقدان انگیزه دانست، بلکه باید آن را به عنوان نشانه ای از عدم تعادل فیزیولوژیک نیز در نظر گرفت. کم خونی، کبد چرب و التهاب روده هر سه می توانند از طریق اختلال در محورهای عصبی–هورمونی، موجب افت عملکرد شناختی و ارادی شوند. بنابراین، رویکردهای درمانی چندبعدی شامل تغذیه، فعالیت بدنی، درمان پزشکی و آموزش مهارت های خودتنظیمی، بیشترین کارایی را خواهند داشت.
پیشنهاد برای پژوهش های آتی بررسی نقش جنسیت و سن در رابطه میان شاخص های زیستی و اهمال کاری. انجام مطالعات مداخله ای برای بررسی اثر بهبود سلامت جسم بر کاهش اهمال کاری. مطالعه نقش میکروبیوم روده در تنظیم انگیزش و رفتارهای خودتنظیمی.
منابع
Cryan, J. F., & Dinan, T. G. (2019). Mind-altering microorganisms: The impact of the gut microbiota on brain and behaviour. Nature Reviews Neuroscience, 13(10), 701–712. Damasio, A. (1999). The feeling of what happens: Body and emotion in the making of consciousness. Harcourt. Gaskell, H., Derry, S., Andrew Moore, R., & McQuay, H. J. (2008). Prevalence of anaemia in older persons: Systematic review. BMC Geriatrics, 8(1), 1–8. Lay, C. H. (1986). At last, my research article on procrastination. Journal of Research in Personality, 20(4), 474–495. Mayer, E. A., Tillisch, K., & Gupta, A. (2015). Gut/brain axis and the microbiota. The Journal of Clinical Investigation, 125(3), 926–938. Sirois, F. M., & Pychyl, T. A. (2013). Procrastination and the priority of short-term mood regulation. Personality and Individual Differences, 55(6), 699–703. Steel, P. (2007). The nature of procrastination: A meta-analytic and theoretical review of quintessential self-regulatory failure. Psychological Bulletin, 133(1), 65–94. Tilg, H., & Moschen, A. R. (2010). Evolution of inflammation in nonalcoholic fatty liver disease: The multiple parallel hits hypothesis. Hepatology, 52(5), 1836–1846. Yoon, H. K., et al. (2021). Fatigue and cognitive impairment in anemia: Mechanisms and treatment approaches. Frontiers in Neuroscience, 15, 624782.