هنر تصویرسازی در شعر

14 دی 1401 - خواندن 2 دقیقه - 3245 بازدید

 شعر محل بیان احساس و درونیات است، اما برای انتقال بهتر و دقیق تر این حرفها، نیاز به بیانی داریم که مخاطب بهتر و سریعتر آن را درک کند . صنایع ادبی که در کتاب های بیان و معانی آمده برای همین است. تشبیه ، استعاره ،مجاز و ... 

تصویرسازی به شعر روح و جان می بخشد و آن را از حالت جمود خارج می سازد؛ شاعران با استفاده از این صنعت (تصویرسازی) موضوع های بسیار پیش و پا افتاده را به صورت جذاب بیان می کنند. 

مثلا نمونه «الف» - در زیر، شاعر منظره طلوع خورشید را به زیبایی تصویرسازی می کند:

حافظ: سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد  به دست مرحمت یارم در امیدواران زد

نمونه «ب» - در زیر، شاعر حالت شیرین در حال اشک ریختن را بیان می کند:

نظامی: ز سنبل کرد بر گل مشک بیزی  ز نرگس بر سمن سیماب ریزی

همین بیان مفاهیم ذهنی به مدد تصاویر عینی است. برای نمونه غزلی را که در ابتدای دیوان حافظ آمده،با یک تصویر عینی شروع می شود: «الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها  که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» در ادامه غزل هم تقریبا هر بیت ، یک تصویر عینی دارد. گله از معشوقی که با هر تاب دادن گیسوی سیاهش «چه خون افتاد در دل ها». خب با این وضعیت چه امن و آسایشی؟ انگار هر لحظه «جرس فریادمی دارد که بربندید محمل ها» و مدام خودش را منتظر رفتن و ترک کردن می بیند ... و همین طور تا:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها؟