Hybrid warfare
علل تحمیل جنگهای ترکیبی علیه نظام اسلامی
Hybrid warfare
جنگ ترکیبی به انگلیسی: (Hybrid warfare) به یک راهبرد نظامی گفته می شود که آمیخته ای از جنگ سیاسی، جنگ کلاسیک، جنگ نامنظم، جنگ مجازی، خبررسانی جعلی، دیپلماسی، جنگ دادگاهی، مداخله در انتخابات کشورهای خارجی، برهم زدن بافت جمعیتی، مهاجرپذیری، یورش فرهنگی، ایجاد تضاد دینی و اینگونه موارد ساخته شده باشد. سازنده این راهبرد تلاش می کند با آمیختن روشهای گوناگون، بیشترین آسیب را به کشور میزبان وارد نماید. برای نخستین بار فرانک هافمن این روش از جنگ را پیشنهاد کرد.
جنگ ترکیبی به راهبرد نظامی پیچیده ای اطلاق می شود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای می دهد. جنگ اقتصادی، حمله سایبری، جنگ با نیروهای کلاسیک نظامی، جنگ های نامنظم و چریکی، نیروهای ویژه، جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی، حمایت از نابسامانی ها و شورش های محلی و دیپلماسی، به عنوان هشت مولفه یا ابزار جنگ ترکیبی میباشند.
جنگ هیبریدی یا همان جنگ ترکیبی به راهبرد نظامی پیچیده ای اطلاق می شود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای می دهد. در واقع طیف گسترده ای از ابزارهای متعدد به شیوه متقارن یا نامتقارن در این نوع جنگ که نبردی غیرخطی به شمار می رود مورد استفاده قرار می گیرد.
مقدمه ورود در جنگ ترکیبی، بهره برداری از اتفاقات جاری مانند یک تجمع اعتراض آمیز در کشور هدف است. در این مقطع، عوامل خارجی در چند عرصه وارد مبارزه می شوند و بطور همزمان یا متناوب از حربه های اقتصادی، شبه نظامی، دیپلماتیک، اطلاعاتی،سایبری و رسانه ای استفاده کرده و نابسامانی های ایجاد شده را تبدیل به شورش های نامنظم و مخرب می کنند. هدف اصلی جنگ ترکیبی نهادینه کردن نارضایتی در کشور هدف و زنده نگه داشتن آشوب و ناامنی است و در این مسیر حتی از غیرانسانی ترین روش ها مثل تحریم دارویی و اقدامات تروریستیاستفاده می شود. فرسایشی کردن آشوب و اغتشاش یکی دیگر از روش های جنگ ترکیبی است و مدیران این جنگ، طولانی شدن نبرد و خسته کردن نیروهای مقابل را با تمام توان دنبال می کنند. در نبرد ترکیبی که رسانه در آن نقش ویژه دارد، جعل یا تحریف اخبار و انتشار گسترده آن در فضاهای واقعی و مجازی از تاکتیک های اصلی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی است. ایجاد امید به پیروزی در میان معترضین، معرفی دشمن به عنوان دوست و تخریب سیاست های دولت هدف، در جنگ ترکیبی مورد توجه قرار دارد. درجنگ ترکیبی اخیرعلیه ایران، دشمنان مرکب مانند آمریکا، رژیم صهیونیستی، تروئیکای اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان با کمک کشورهایی مثل عربستان و آلبانی و ترکیب ابزارهای سایبری، اقتصادی، تروریستی، اطلاعاتی و.... وارد شده و به دنبال پیشروی بودند. دشمن در این جنگ سعی کرد همه حوزه ها را فعال کند و چنانچه در یک حوزه خاص موفق به پیشروی نشد و یا شکست خورد، حوزه های دیگر را نیز عملیاتی سازد.
شناخت چیستی، ابعاد، شیوه ها و ابزارهای جنگ ترکیبی نخستین گام در بازشناسی تهدیدهای بالقوه و بالفعل در این زمینه و چاره اندیشی برای مقابله با آنهاست. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری موثر و جریان ساز در منطقه خاورمیانه و در عرصه بین المللی، همواره از ناحیه آمریکا و هم پیمانان آن در معرض انبوهی از تهدیدها قرار دارد؛ تهدیدهای چندوجهی که در چارچوب جنگ های هیبریدی یا جنگ های ترکیبی می گنجد.
جنگ های ترکیبی از معمول ترین و پیچیده ترین انواع منازعات در عرصه بین المللی هستند که این روزها از سوی بازیگران دولتی و غیردولتی به کارگرفته می شود. جمهوری اسلامی ایران سال هاست به دلیل نوع کنشگری خود در عرصه سیاست بین الملل، هدف جنگ های ترکیبی دشمنانش قرار گرفته است؛جنگ هایی که رهبر معظم انقلاب هم بارها بر لزوم آمادگی، تدبیراندیشی و هماوردی در برابر آن تاکید کرده اند.
همان گونه که مشخص است، جنگ ترکیبی یا هیبریدی به دنبال تغییر تعریف جنگ های مستقیم نیست بلکه ترکیبی از انواع جنگ ها را در کنار هم می بیند. در این تعریف جنگ های مستقیم جزیی از جنگ های هیبریدی است. یکی از تفاوت های جنگ هیبریدی با جنگ های کلاسیک در میزان نوع و شدت تلفات است. در جنگ های مستقیم تلفات جانی بسیار متداول است اما در جنگ های ترکیبی احتمال دارد که با حمله سایبری یکی از نهادهای کشور هدف مورد حمله قرار گیرد. در جنگ های اقتصادی امکان دارد فقر، تورم، بیکاری و رکود در جامعه هدف فراگیر شود. در جنگ های پروپاگاندا (تبلیغاتی) ممکن است فرهنگ یک کشور مورد حمله قرار گیرد. جنس تلفات در این گونه جنگ ها تفاوت کرده است. در جنگ های هیبریدی میزان تلفات طرف متخاصم به شدت کاهش یافته است.(ناصرپور)
آمریکا که مهاجم ترین کشور دنیا در یک قرن اخیر است، از ابتدای انقلاب اسلامی به دنبال کنترل و محدودسازی انقلاب و در صورت امکان تغییر نظام در ایران بوده و پس از امتحان کردن روش های مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله با ایران، به این نوع از جنگ ترکیبی یا هیبریدی روی آورده و در مدت اخیر با استفاده از اکثر عوامل سازنده این نوع از جنگ، این نبرد را علیه ایران به راه انداخته است که اهداف زیر را از این نبرد جدید جستجو می کند:
ü کوتاه مدت: سردرگم و مستاصل کردن ایران از طریق به راه انداختن جنگ نیابتی در منطقه با کشیدن جنگ تا مرزهای ایران و همچنین تقویت و حمایت از گروه های تروریستی جهت انجام عملیات تروریستی علیه مردم جهت ناامن کردن ایران از داخل.
ü میان مدت: فرصت طلبی از نقاط ضعف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در دفاع از خود.
ü بلندمدت: تضعیف نظام جمهوری اسلامی جهت قبول تغییر سیاست کلان خود از جمله جدا کردن دین از حکومت داری. (ناصرپور)
ایران نیز برای مواجه با این نوع از جنگ ها، با انتخاب استراتژی های سیال و تغییرات تاکتیکی در عرصه نبردهای نظامی و دیپلماتیک، توان خود را برای دفاع پرقدرت هیبریدی افزایش داده تا این تهدیدات را خنثی کند. ایران همچنین با فعال کردن نیروهای مردمی در یمن، عراق و سوریه و کمک مستشاری به دولت های عراق و سوریه و به کارگیری توان روسیه در سوریه، به دفاع هیبریدی پرداخته است.
هدف اصلی جنگ ترکیبی علیه نظام اسلامی، برانگیختن گسل های موجود یا بالقوه درون کشور، از طریق تحریک عده ای از مردم و سوق دادن آن ها به سمت آشوب و درگیری است. بعدازاین مرحله، می توان از طریق رسانه ها جریان این آشوب را از محتوای اصلی منحرف و آن را بزرگ نمایی کرد تا ناآرامی های بیشتری به راه افتاده و در پی آن یک واکنش بین المللی که می تواند به تحریم های سنگین تری منجر شود، شکل بگیرد. اثبات وجود جنگ ترکیبی، رویکرد انطباق غیرمستقیم به تغییر رژیم است که انقلاب های رنگی و جنگ های غیرمتعارف (جنگ نرم، جنگ اقتصادی و غیره) را به یک استراتژی متحد تبدیل می کند. نگرش ژئوپلیتیک ایالات متحده استراتژی و اهداف این نوع جنگ و زمینه آن را تعیین کرده و اهداف آینده آن را مشخص می کند، درحالی که جنگ ترکیبی، تاکتیکی این طرح ها را انجام می دهد. (کلانتری، ۱۳۹۵)
چهارمین دهه از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ ترکیبی علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران توسط استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل به رهبری ایالات متحده آمریکا به راه انداخته شده است و این جنگ در3 سطح جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کند.
سطح داخلی: گروه های داخلی معارض و معاندین نظام که علیه نظام جمهوری در داخل کشور فعالیت می کنند؛ که با اتکا به ریشه های تنوع قومی، مذهبی فرهنگی سعی دارند با ایجاد تفرقه و شکاف در مرزهای داخلی کشور و انسجام سیاسی را از بین ببرند و به اهداف سیاسی خود دست یابند.
سطح منطقه ای: کشورهای منطقه و حاشیه های خلیج فارس، بدنبال آنند؛ قدرت منطقه ای ایران را در منطقه از بین ببرند و ایران را به عنوان تهدید منطقه ای و حامی تروریست و گروه های تکفیری معرفی نمایند و مانع ارتباط ایران با کشورهای سوریه، لبنان و عراق و غیره شوند؛ لذا جنگ های نیابتی را علیه جمهوری در محیط امنیتی داخلی و خارجی به پا کرده اند.
برخی از صاحبنظران خارجی از جنگ ترکیبی دشمن علیه ایران به عنوان «جنبش بی سر» یاد می کنند. در ادبیات رسانه ای، معمولا جنبش های بی سر به «اعتراضات فاقد رهبر» گفته می شود و شبکه های اجتماعی و فضای مجازی در عمل نقش ارتباطی، رهبری و هدایت معترضان را بر عهده می گیرند. جنبش های بی سر، باعث تغییر حکومت نمی شود اما موجب ویرانی کشور، بی ثباتی، ناامنی، قتل و خشونت می گردد. ضدانقلاب و سرویس های اطلاعاتی دشمن نیز در جنگ ترکیبی علیه ایران، توان ایجاد یک بحران یا آشوب گسترده را نداشتند اما از فرصت هایی برای ابراز وجود و جذب معترضین از مسیر دروغ پردازی و سیاه نمایی استفاده کردند. در واقع ضدانقلاب «پروژه ی ویران سازی کشور» را در دستور کار داشت و می خواست با ایجاد جنگ داخلی، از مدل استفاده شده غربی ها در سوریه و عراق و لیبی و افغانستان و یمن استفاده کند.
از بین بردن تمرکز مسئولین و و کارگزاران یک کشور و مشغول کردن آنها با مسائل جاری و ایجاد مانع در مسیر کارهای اساسی و پیشرفت، از مسیر دامن زدن به اغتشاش نیز از اهداف جنگ ترکیبی است. رهبر انقلاب در دیدار اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام فرمودند: «حواستان به این حوادث جزئی در مقابل چشم منعطف نشود به طوری که از کارهای اصلی باز بمانید. یکی از اهداف دشمن همین است که مسئولین را با این چیزها مشغول، سرشان را گرم کند، مشغول کند، از کار اصلی باز بمانند. ان شاءالله این جور نخواهد شد. مسئولین به کارهای خودشان خواهند رسید. همه ی وقت را بگذارید برای کارهای اساسی کشور و کارهای پیشرفت کشور.»
به دنبال عدم موفقیت عربستان در دستیابی به هدف تسلط هژمونیک بر منطقه نفت خیز خلیج فارس و دریای عمان، آل سعود عامل این شکست ها را ایران می داند، لذا جنگ پنهان و آشکاری را علیه ایران به راه انداخته که در عرصه دیپلماسی بعد از حمله به سفارت عربستان در تهران و مشهد و وادار کردن بحرین و جیبوتی به قطع روابط دیپلماتیک و امارات و قطر کاهش روابط خود را با جمهوری اسلامی اشاره کرد.
حمایت از ناآرامی های و اختلافات مذهبی، ایجاد تنش قومی، وابستگی اقتصادی، پروپاگانداری رسانه ای و تبلیغاتی علیه ایران، و به نقل از وزیر دفاع عربستان محمد بن سلمان: جنگ را به داخل ایران می کشانیم که بعدازآن شاهد حملات داعش به مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر امام خمینی(ره) و در اغتشاشات دی ماه سال 96 بیشترین تبلیغات شبکه اجتماعی «طوفان توئیتری» علیه براندازی جمهوری اسلامی ایران از سوی عربستان حمایت می شد از دید سعودی ها ورود جنگ های نیابتی به مرز های داخلی موجب فعال شدن شکاف های قومی، قبیله ای و تغییر اولویت های سیاست های جمهوری اسلامی ایران و توجه مشغول شدن به مسائل داخلی و این باعث خروج ایران از منطقه می شود. (ناصرپور)
جنگ رسانه ای و پروپاگاندی عربستان علیه ایران: امروزه رسانه ها امنیت رژیم ها را با چالش مواجه کرده اند که می توان تحولات اخیر که در غرب آسیا درکشورهای تونس و مصر اتفاق افتاد را به انقلاب های توییتر و فیس بوک معروف گشت عربستان از فضای و ظرفیت رسانه ای موجود بسیار توانسته علیه ایران استفاده کند و ایران را به عنوان تهدید و بی ثبات کننده منطقه در فضای رسانه معرفی کند.
در ادامه با بررسی برخی منابع و نظرات پژوهشگر، برخی از ابعاد جنگ ترکیبی به صورت تفکیکی و علت آن علیه نظام اسلامی شرح داده می شود:
یکی از ابعاد جنگ هیبریدی جنگ نظامی است که در این خصوص می توان گفت؛ موقعیت بی بدیل ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژی جمهوری اسلامی ایران با محوریت جهان اسلام، کشورمان را به بازیگری فعال و منطقهای و بینالمللی تبدیل کرده است؛ به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران همواره توسط کشورهای سلطه طلب تهدید میشود.دشمنان انقلاب اسلامی با هدف نفوذ سیاسی و تغییر رفتار مسئولان نظام در پی محدود کردن فعالیتهای دفاعی از طریق گفتگو با دولت جمهوری اسلامی ایران هستند و از این رو قدرت موشکی و توان نهضتی را که نماد اصلی اقتدار دفاعی است، مورد هدف قرار دادهاند. مبنای اقتدار دفاعی کشورمان، قدرت موشکی و توان نهضتی است. دشمن مسیر پیشرفت خود را در نفوذ سیاسی، اقتصادی و متوقف کردن اقتدار دفاعی جمهوری اسلامی ایران میداند. ایالات متحده با حمایت از گروه های تکفیری و تروریستی علیه انقلاب اسلامی ایران و همچنین حمایت از معاندین نظام و گروه های منافقین خارج از کشور و همچنین با برگزاری اجلاس های بین المللی برای اجماع بین المللی برای تحریم و معرفی ایران به عنوان تروریسم بین الملل، گفتمان ایران هراسی و مداخله در امور کشورهای همسایه و ایران را به عنوان یک تهدید عمده و نیز کشور هژمونی طلب معرفی کرد و توصیه هایی برای جلوگیری از آن بر منطقه معرفی کرد و انتقال تسلیحات به کشورهای حاشیه خلیج فارس و مانور های نظامی در منطقه علیه ایران برگزاری کرد و هدف این است که ایران مستشارانش را از سوریه و عراق خارج کند. درخواست بعدی ایالات متحده از ایران این است که از اتحاد با حزب الله دست برداشته و حمایت سیاسی از انصارالله یمن را هم متوقف کند.
یکی دیگر از ابعاد جنگ ترکیبی، جنگ فرهنگیاست؛ که در این خصوص دشمن از طریق فضای مجازی و ماهواره ها به دنبال تبلیغ و ترویج فرهنگ غرب است. ابزارهای رسانه ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضد معنویت و ضد اخلاق نهاده است و هم اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتی نونهالان با بهره گیری از این ابزارها را به چشم خود می بینیم. دستگاه های مسئول حکومتی دراین باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملا مسئولانه صورت گیرد.(۲۲/۱۱/۱۳۹۷) ... دشمنانی که نه امروز بلکه از چند دهه ی پیش، هویت و شخصیت و باور و رفتار و سبک زندگی اسلامی-ایرانی مردم خصوصا جوانان را هدف قرار داده و با شیوه ها و ابزارهای متکی به فناوری های ارتباطی و رسانه ای اعم از هنر و سینما و فضای مجازی و غیره، درصدد تهی کردن انقلاب از عقبه ی دینی و ایمانی و مردمی آن می باشند.(۲۸/۰۵/۱۳۹۷)
«جنگ نظامی و مبارزه ی نظامی هم در برهه ای از زمان بوده که متوقف شده و [الآن] نیست اما سخت تر از آن، جنگهای امنیتیاست، جنگهای اقتصادی است، جنگهای فرهنگی است که ما در جریانیم و در حال جنگیم؛ این را هیچ کس نمیتواند انکار کند. بله، کسانی هستند که به اینکه ما در این وضعیت هستیم -در حال جنگ هستیم- اعتراض دارند که چرا با دنیا باید ما جنگ داشته باشیم؟ کسانی هستند که معترض به این معنا هستند. تصور آنها این است که جمهوری اسلامی این جنگ را شروع کرده؛ لذا میگویند خب چرا ما این جور و در این وضع هستیم؟ به نظر ما این غفلت است؛ جمهوری اسلامی جنگی را با این ابعاد با دنیا شروع نکرده، بلکه نفس وجود جمهوری اسلامی یعنی آرمانها و اهداف و شعارهایی که در جمهوری اسلامی مطرح است -که خلاصه میشود در حکومت دین، خلاصه میشود در جامعه ی دینی- دشمن درست کن است، دشمن تراش است، جنگ راه بینداز است».(۲۴/۱۲/۱۳۹۶)
بعد دیگر جنگ ترکیبی، جنگ اقتصادی است؛ مقام معظم رهبری تحریم های اقتصادی غرب را به عنوان جنگ تمام عیار می دانند، اگرچه تحریم های اقتصادی آمریکا از ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی شروع شد ولی از سال 2012 تحریم های اقتصادی علیه ایران افزایش و چندین برابر شده هست و ایالات متحده آمریکا باهدف اصلی محدود کردن قدرت هسته ای و جلوگیری از افزایش قدرت منطقه ای ایران جنگ اقتصادی تمام عیاری با ایران راه انداخته است که باعث کاهش رشد اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی ایران و سختی مبادلات ارزی می شود. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «مسئول اروپایی میگوید اگر برجام نبود حتما جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ [اما] جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است، جنگ واقعی گرفتن عرصه های کار و فعالیت و فناوری در داخل کشور است». (۲۷/۱۱/۱۳۹۵) رهبر انقلاب درباره ی «اتاق جنگ آمریکا» علیه ایران صحبت کرده و فرمودند: «دشمنان ما فهمیده اند و دانسته اند که در جنگ سخت نظامی طرفی نخواهند بست... این را می دانند که اگر وارد درگیری و برخورد سخت و نظامی با ما بشوند، پایشان گیر می افتد. بله، به ما ضربه می زنند، اما خودشان ممکن است چند برابر ضربه بخورند؛ این را فهمیده اند... امروز آنچه مطرح است برای دشمنان ما، جنگ اقتصادی است. اتاق جنگ آمریکا علیه ما عبارت است از وزارت خزانه داری آمریکا که همان وزارت اقتصاد و داراییشان است؛ آنجا اتاق جنگ با ما است». (۱۰/۰۲/۱۳۹۷) البته رهبر انقلاب، اولین بار، یازده سال پیش (سال ۸۶)، عبارت «جنگ اقتصادی» را مطرح کردند. ایشان در ابتدای آن سال با اشاره به برنامه های دشمن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران عنوان کردند: «من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.»(۰۱/۰۱/۱۳۸۶) چهار سال بعد، در سال ۱۳۹۰ نیز دراین باره چنین فرمودند: «همه ی شواهد نشان دهنده ی این است که دشمن امروز بر روی چند نقطه، تکیه ی اساسی دارد. از واضح ترین هایش انسان شروع کند، یکی مسئله ی اقتصاد است... به زانو درآوردن کشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن کشور در زمینه ی اقتصاد که منتهی بشود به فلج پایه های اقتصادی.» (۰۸/۰۳/۱۳۹۰) دو سال بعد از آن نیز، «سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی» را با هدف جلوگیری از حملات اقتصادی دشمن، به دستگاه های دولتی و حکومتی ابلاغ فرمودند. بعدتر، پیشنهاد تاسیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی دردولت، به منظور اجرایی شدن سازوکارهای آن را نیز مطرح کردند.
بعد دیگر جنگ ترکیبی، جنگ اطلاعاتی است؛ اصطلاح جنگ اطلاعاتی برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ میلادی مورد استفاده قرار گرفت و کشور های پیشرفته در زمینه تکنولوژی به اهمیت آن پی بردند و تلاش کردند در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی آن را بکار ببرند. منظور از جنگ اطلاعاتی، هر گونه عملیات نظامی یا غیر نظامی با هدف سلطه بر تفکر دشمن است؛ به گونه ای که به دلخواه ما فکر کند و اجرای تصمیم هایش منافع ما را تامین کند و از طرف دیگر ممانعت از اینکه دشمن همانند این عملیات را بر علیه ما بکار ببرد. تکوین جنگ اطلاعاتی مستقیما با پیشرفت های سریع در تکنولوژی های اطلاعاتی جدید مثل شبکه های الکترونیک در طی دو دهه اخیر مرتبط است. جنگ اطلاعاتی عبارتست از استفاده از شبکه های الکترونیکی برای تخریب یا از کار انداختن و غیر عملیاتی کردن زیر ساخت های اطلاعاتی دشمن که هم می تواند علیه یک جامعه (اهداف غیر نظامی) و هم علیه ارتش یا نیروی نظامی آن جهت گیری شود. جنگ اطلاعاتی علیه ارتش یا نیروی نظامی می تواند مرکب از جنگ کنترل و فرماندهی، جنگ جاسوسی محور و جنگ الکترونیکی باشد و علیه جامعه و نیروهای غیر نظامی می تواند مرکب از جنگ اطلاعاتی/ اقتصادی و جنگ روانی، سرقت یا تخریب اطلاعات کامپیوتری باشد. اهداف واقعی جنگ اطلاعاتی صرفا بر روی سیستم های تهاجمی دشمن متمرکز نمی باشند بلکه بر روی روندهای تصمیم گیری دشمن طراحی می شود. به همین دلیل باید گفت که طراحی حملات جنگ اطلاعاتی بر اساس مشخصات سیستم های تهاجم نیست بلکه، بر پایه تاثیر گذاری در سطوح بالای فرماندهی است. مثلا در یک عملیات جنگ الکترونیک، حملات اختلالی علیه حس گرها بر اساس دانستن مشخصات تکنیکی و عملیاتی حس گرها می باشد، در حالی که در جریان حمله جنگ اطلاعات، طراحی و هدایت آن علیه اطلاعاتی که حس گرها از وضعیت منطقه برای نیروهای تهاجم بدست می آورند، مد نظر می باشد.
بعد دیگر از جنگ ترکیبی، جنگ سایبری است؛ جنگ سایبری به نوعی از نبرد می گویند که طرفین از رایانه و شبکه استفاده می کنند تا جنگ را راه اندازی کنند و امنیت شامل اقداماتی که برای محافظت از شبکه، داده ها و اطلاعات در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی است. و به مجموعه هایی از ارتباطات درونی انسان ها از طریق کامپیوتر و مخابرات بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می شود. حملات سایبری هر روز به مشاغل آسیب می زند. این آسیب ها بعضی از مشاغل را از پای در می آورد و بعضی دیگر می توانند با تلاش به روال خود باز گردند.مهم ترین بعد جنگ های سایبر در جهان امروز، بعد روانی آن می باشد. عملیات روانی در فضای سایبر، اقدامات برنامه ریزی شده برای انتقال اطلاعات و شاخص های منتخب به مخاطبان خارجی با هدف تاثیرگذاری بر احساسات، انگیزه ها، قدرت تفکر و استدلال و نهایتا تغییر رفتار سازمان ها، گروه ها و ارادهآنها را دربر می گیرد. هم چنین ممکن است، طراحی عملیات دزدیدن اطلاعات در فضای سایبر با هدف ایجاد تشویش و نگرانی روانی طراحی گردد، که نمونه این مساله را می توان در مورد کرم استاکس نت در ایران نام برد، که مهم ترین هدف این کرم خطرناک افزایش ناامنی روانی در میان دولت مردان ایرانی بود.
بعد دیگر از جنگ ترکیبی، حمایت از شورش و اغتشاشات است؛ حمایت از اعتراضات و تبدیل آن به اغتشاش از دیگر حربه های دشمن برای جلوگیری از پیشرفت های ایران قوی است و دشمنان، نیروهای تربیت شده ای به همین منظور در اختیار دارند که اعتراض را به اغتشاش تبدیل کنند. «من به صراحت می گویم این اغتشاش ها و ناامنی ها، طراحی امریکا و رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی بود و حقوق بگیران آنها و برخی از ایرانی های خائن در خارج به آنها کمک کردند. رهبر انقلاب اسلامی با طرح این سوال که انگیزه دولتهای خارجی برای ایجاد اغتشاش و ناامنی در کشور چیست؟ افزودند: آنها احساس می کنند کشور در حال پیشرفت به سوی قدرت همه جانبه است و این موضوع را نمی توانند تحمل کنند. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شتاب گرفتن پیشرفت کشور در همه بخشها و تلاشها برای گشوده شدن برخی گره های قدیمی و فعال شدن بخش تولید و دانش بنیان ها و توانایی کشور برای خنثی کردن تحریم ها تاکید کردند: آنها نمی خواهند این پیشرفتها در کشور شکل بگیرد و به منظور متوقف کردن این حرکت، برای تعطیلی دانشگاهها و ناامنی خیابانها و درگیر شدن مسئولان به مسائل جدید در شمال غرب و جنوب شرق کشور، برنامه ریزی کرده اند. حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه آمریکا فقط مخالف جمهوری اسلامی نیست و با ایران قوی و مستقل نیز مخالف است، افزودند: آنها به دنبال ایران دوران پهلوی هستند که همچون گاو شیرده مطیع اوامر آنها بود.
برای شکست جنگ ترکیبی و تهاجم ترکیبی علیه دشمن، مهمترین عامل، همراه سازی مردم با حاکمیت و جلب رضایت ملت است. امروز هیچیک از مسئولین، نارسایی هایی که موجب نارضایتی مردم شده است را انکار نمی کنند و معتقدند که باید صف معترضین از اغتشاشگران و عوامل دشمن را جدا دانست. اهتمام جدی برای رفع یا کاهش مشکلات موجود و اطلاع رسانی مستمر از میزان کارهای انجام شده برای حل مسائل و همچنین تشریح صادقانه محدودیت های موجود برای اقناع افکار عمومی و ایجاد اعتماد در مردم، یک ضرورت قطعی برای مقابله با جنگ ترکیبی است.
بطور همزمان، تقویت انسجام ملی و تلاش برای اتحاد مذاهب و قومیت های مختلف و گرایش های سیاسی در تهاجم ترکیبی علیه دشمن، باید مورد توجه آحاد مسئولین باشد. امروز در این دریای مواج، همه ملت در یک کشتی نشسته و دشمن به دنبال سوراخ کردن این کشتی است. ضد انقلاب تفاوتی برای شیعه یا سنی، ترک و کرد و عرب و بلوچ و لر و بختیاری و قشقایی و اصولگرا یا اصلاح طلب قائل نیست. تروریست های حرم شاهچراغ به مردم حمله کردند و گرایشات سیاسی،مذهبی یا قومی آنها در این اقدام شنیع نقشی نداشت. بنابراین باید مدیریت کرد تا همه مردم در مقابل دشمن ید واحد شده و از ورود در مباحث تفرقه افکنانه پرهیز کنند.
«ارتقای ابزارهای سایبری و رسانه ای، افزایش سواد رسانه ای برای کاهش تاثیرگذاری اطلاعات جعلی بر افکار عمومی، برنامه ریزی عملیاتی و اطلاعاتی، مقاوم سازی اقتصاد، تبیین و تحلیل مستمر وقایع و اطلاع رسانی بموقع، ایجاد کرسی های آزاداندیشی در مجامع علمی بخصوص دانشگاهها و حوزه های علمیه، اقدام بموقع نظامی علیه پایگاههای دشمن و بکارگیری دیپلماسی فعال برای جلوگیری از تحرکات کشورهای خارجی علیه مردم ایران نیز طبعا در دستورکار قرار دارد و انشاالله نتیجه خواهد داد.» انتظار است امروز که از جنگ ترکیبی دشمن با موفقیت در حال عبور هستیم با اتخاذ تدابیر لازم و با حفظ حمایت مردم، از تکرار این قبیل حوادث جلوگیری کنیم.
از نگاه رهبر انقلاب، برای مقابله با جنگ ترکیبی، نخست باید بنیه های دفاعی در حوزه های مرکب، تقویت شده و سپس تهاجم ترکیبی بصورت همه جانبه علیه دشمن صورت پذیرد. ایشان در این رابطه می گویند:
«ما هم در مقابل، بایستی حرکتمان حرکت ترکیبی باشد؛ از همه جهت بایستی تلاش کنیم. البته دفاع باید بکنیم اما همیشه در موضع دفاعی نمیتوانیم بمانیم؛ این را باید توجه داشت. این که من میگویم باید دفاع کنیم، خب دفاع یک کار لازم است اما همیشه نمیشود در موضع دفاعی ماند؛ دشمن تهاجم میکند، ما هم باید تهاجم داشته باشیم؛ در زمینه های مختلف؛ هم در زمینه های رسانه ای، هم در زمینه های اقتصادی، هم در زمینه های امنیتی. اهل فکر در این زمینه ها مسئولند؛ کسانی که اهل فکرند، اهل کار و اقدامند، بخصوص مسئولان، در هر کدام از این عرصه ها که میتوانند بایستی تلاش کنند و ان شاءالله همچنان که بر خلاف خواسته ی دشمن و بر خلاف گمانهای آشفته ی دشمن، جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه، با قدرت پیش رفته و روزبه روز بحمدالله مستحکم تر و ریشه دارتر شده، در آینده هم همین حرکت ادامه پیدا خواهد کرد؛ به نظر من و ان شاءالله به توفیق الهی از گذشته هم بهتر حرکت خواهیم کرد و پیش خواهیم رفت و دشمن ناکام خواهد شد؛ منتها باید هر کدام وظیفه ی خودمان را در هر بخشی بدانیم.» (۱۹/۱۲/۱۴۰۰)
نتیجه گیری
جنگ ترکیبی «هیبریدی» شیوه و روش جدید جنگی است که به این وضعیت اطلاق می شود که در آن دشمن به طور هم زمان و هماهنگ از سلاح های متعارف، تاکتیک های نامنظم، تروریسم و رفتار جنایی در فضای نبرد برای به دست آوردن اهداف خود(تغیر رژیم) استفاده می کند. این شیوه از جنگ که دربرگیرنده و ادغام جنگ متعارف، غیرمتعارف و که نه تنها بازیگران اصلی«دولت-ملت» بلکه بازیگران غیردولتی موردحمله سخت یا نرم قرار می گیرند. ابزار جنگ ترکیبی از دیپلماسی تا جنگ نظامی را در هشت قسمت شامل می شود: دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا، حمایت از نابسامانی ها و شورش های محلی، نیروهای نامنظم و چریکی، نیروهای ویژه، نیروهای کلاسیک نظامی، جنگ اقتصادی و حمله های سایبری. هدف جنگ ترکیبی اقدامات نظامی نیست بلکه تضعیف انسجام اجتماعی و ایجاد شکاف و اختلاف در کشور هدف می باشد نمونه موفق از جنگ های ترکیبی می توان به جنگ روسیه در اوکراین اشاره کرد؛ بعد از 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ ترکیبی علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران توسط استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل به رهبری ایالات متحده آمریکا به راه انداخته شده است جنگ ترکیبی که از سال2012 عربستان و ایالات متحده علیه ایران برای بی ثبات کردن کشور از ضعف های ساختاری، گسل های اجتماعی و ناکارآمدی های اقتصادی تا با ایجاد ناآرامی در این کشور، حکومت را به تغیر رفتار وادار کند. یکی از بهترین راهکار بازدارنده جنگ های ترکیبی، ایجاد تمدن سازی اسلامی است.
منبع:
- سایت www. Khamenei.ir
- کلانتری، فتح الله، « تدوین راهبردهای کلان جنگ ترکیبی»، ، فصلنامه راهبرد دفاعی، سال 1395 سال چهاردهم،شماره 55،
- ناصرپور، حسن، «مولفه های جنگ هیبریدی عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران»، جستارهای سیاسی معاصر،سال هشتم،شماره چهارم
- قاسمی، فرهاد، جنگ هیبریدی در سیستم بین المللی پیچیده – آشوبی فصلنامه مدیریت نظامی سال هفدهم، شمارە ،5 تابستان 750
- سیمبر، رضا، سیاست خارجه آمریکا و تحریم های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران، دانش سیاسی، سال ششم، شماره دوم 1389
- تحلیل و نظرات شخصی پژوهشگر با بررسی منابع مختلف