سیاستگذاری علم و فناوری
نظارت و ارزیابی سیاست های علم و فناوری
نظارت در عربی به معنای زیرکی و فراست و در فارسی به معنای نظاره و نظر کردن و نگریستن است. در معجم المقابیس اللغه نظارت از ماده نظر به معنی نظر افکندن، تامل و دقت است؛ که نظر به معنای تامل در چیزی و معاینه کردن آن نیز معنا می شود. در اقرب الموارد نیز آمده، النظاره کلمه ای است که عجم آن را به کار می برد و پاکیزه نمودن باغ و بوستان است. بنابراین نظارت همان مراقبت و بازرسی یک چیز از آفت و بیماریست.
برای واژه ارزیابی معانی ای از قبیل برآورد، تخمین، تقویم، سنجش، قیمت گذاری، محاسبه و... در زبان فارسی وجود دارد. در لغت نامه دهخدا، مترادف هایی از قبیل یافتن ارزش هر چیز و تقویم در فرهنگ معین به معنی بهای چیزی را معین کردنو در فرهنگ عمید نیز معانی تعیین بها و ارزش چیزی و بررسی آمده است.
مهمترین موضوعی که نظارت را ضروری می سازد آن است که پیش بینی هاو برنامه های هر سازمان معمولا با میزانی از خطا همراهند که برای شناسایی و رفع آنها انجام نظارت تنها راه چاره است؛ زیرا سازمان و یا هر نظام سیاسی دیگر برای بقای خود، باید با بازبینی و اصلاح اقدامات و فرایندها، بقا و استمرار خود را تضمین نماید.
نظارت و ارزیابی سیاست های علم و فناوری از اهمیت چشمگیری برخوردار است. این امر مستلزم بهبود کارآمدی دولت ها و پاسخگویی آنهاست. در حوزه علم، فناوری و نوآوری، ارزیابی سیاست ها باید در تمام حوزه ها انجام شود. این ارزیابی شامل مراحل مختلفی از جمله تعیین سیاست ها و اولویت ها، طراحی و پیاده سازی، تا ارزیابی سیاست ها و یادگیری می شود. در این راستا، ارزیابی سیاست ها باید با توجه به معیارهای مختلفی از جمله مناسب بودن، کارآمدیو اثربخشی صورت گیرد. همچنین، نظارت و ارزیابی باید به منظور 1- دستیابی به اهداف سند چشم انداز و شکوفایی علمی، 2- مدیریت دانش و پژوهش، 3- ارتقاء مستمر شاخص ها و روزآمدسازی نقشه جامع علمی کشور، 4- اصلاح نظام پذیرش دانشجو و توجه ویژه به استعداد و علاقمندی دانشجویان و 5- توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی انجام شود.

در فرآیند سیاست گذاری سه نوع نگاه وجود داشته است: نگاه اول و غالب در دهه های گذشته انتخابهای دولتمردان است؛ در این دیدگاه سیاست به معنای آن چیزی است که دولت انتخاب میکند و سایران فقط به سیاست گذاران مشورت می دهند. در این رویکرد ارزیابی هم فقط با جمع آوری داده های دفاتر آماری دولت ها انجام می شود. نگاه دوم تعاملات ساختاری است؛ در این نگاه، نه فقط دولت و به صورت تک صدایی، بلکه مجموعه ای از صداها در درون و بیرون دولت در فرآیند سیاست گذاری دخیل هستند. نگاه سوم، برساخت اجتماعی است. در این رویکرد، سیاست پدیده ای از قبل موجود نیست بلکه در یک فرآیند شکل می گیرد.برنامه های سیاستی جدیدی چون آینده نگاری و استفاده از ابزار شبکه های اجتماعی در تدوین و اجرای سیاست به این رویکرد نزدیک تر است. در دو رویکرد اخیر ارزیابی سیاست فقط با ارتباط عمیق با ذینفعان و استفاده از دانش آنها امکان پذیر می شود.
ارزیابی بخشی از چرخه سیاست گذاری است و نباید سیاست گذاری به عنوان یک رویداد دیده شود و ارزیابی رویداد و یا پروژه دیگری باشد؛ بلکه سیاست گذاران نباید هیچ سیاستی را بدون پرداختن به ارزیابی آن تصویب کنند. این موضوع در پیشینه با عنوان فرهنگ ارزیابی مطرح است. در این رویکرد، ارزیابی به سیاست گذاری و برنامه ریزی کاملا پیوند می خورد. فرهنگ ارزیابی در یک سازمان به معنای اعتقاد عملی اعضاء سازمان به ویژه مدیران عالی آن به ارزیابی و انجام ارزیابی در زمانهای مختلف است.




برای ارزیابی سیاست های علم و فناوری، از شاخص های مختلفی استفاده می شود که شامل موارد زیر می باشد:
.1میزان تطبیق تحقیقات با اهداف برنامه های توسعه: ارزیابی میزان تطبیق تحقیقات انجام شده در کشور با اهداف برنامه های توسعه.
.2فرآیند سیاست گذاری و تعیین راهبردهای علم و فناوری:ارزیابی فرآیند سیاست گذاری و تعیین راهبردهای علم و فناوری در کشور.
.3معیارهای کارایی و اثربخشی: ارزیابی با توجه به معیارهای مختلفی از جمله مناسب بودن، کارآمدی و اثربخشی.
.4زمان بندی و روش ها: ارزیابی با توجه به زمان بندی و روش های مورد استفاده در اجرای سیاست ها.
این شاخص ها و معیارها به منظور ارزیابی جامع و کارآمد سیاست های علم و فناوری مورد استفاده قرار می گیرند.

