مالکیت فکری در عصر فناوری های نوین: تحلیل تطبیقی چالش ها و راهکارهای حقوقی
تحولات فناورانه در دهه های اخیر، به ویژه در حوزه های هوش مصنوعی، داده های کلان، بلاک چین و زیست فناوری، موجب دگرگونی بنیادین در مفهوم و قلمرو مالکیت فکری شده اند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و تطبیقی، به بررسی چالش های حقوقی ناشی از این تحولات پرداخته و پیشنهاداتی برای اصلاح نظام های حقوقی ارائه می دهد. تمرکز اصلی بر مقایسه نظام های حقوقی ایران، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در مواجهه با مالکیت آثار غیرانسان محور، داده های دیجیتال و الگوریتم های یادگیری ماشین است.
مالکیت فکری به عنوان یکی از ارکان حقوق خصوصی، همواره نقش مهمی در حمایت از نوآوری، خلاقیت و توسعه اقتصادی ایفا کرده است. با ظهور فناوری های نوین، مرزهای سنتی این حوزه دچار تزلزل شده و نیاز به بازتعریف مفاهیم، نهادها و سازوکارهای حمایتی بیش از پیش احساس می شود.
۱. تحول مفهومی مالکیت فکری در عصر دیجیتال
در نظام های کلاسیک، اثر فکری مستلزم خلاقیت انسانی و قابلیت تمییز از آثار پیشین بود. اما در عصر دیجیتال، تولیدات غیرانسان محور مانند آثار خلق شده توسط هوش مصنوعی، داده های خام، الگوریتم ها و مدل های یادگیری ماشین نیز به عنوان دارایی های فکری مطرح شده اند. این تحول، چالش هایی در زمینه احراز «خالق»، «مالک» و «حق بهره برداری» ایجاد کرده است.
۲. تحلیل تطبیقی نظام های حقوقی
الف) ایالات متحده آمریکا
در نظام حقوقی آمریکا، تاکید بر «خلاقیت انسانی» همچنان پابرجاست. آثار تولیدشده توسط ماشین ها فاقد حمایت حق مولف هستند مگر آنکه نقش انسان در خلق اثر اثبات شود. با این حال، در حوزه اختراعات، الگوریتم ها و نرم افزارها تحت حمایت قانون ثبت اختراع قرار می گیرند، مشروط بر آنکه دارای کاربرد صنعتی و نوآوری باشند.
ب) اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا رویکردی منعطف تر اتخاذ کرده است. در مقررات عمومی حمایت از داده ها (GDPR) و دستورالعمل های مربوط به پایگاه های داده، امکان حمایت از داده های ساختاریافته و الگوریتم ها فراهم شده است. همچنین، در برخی کشورها مانند آلمان و فرانسه، بحث «حق اخلاقی» در آثار دیجیتال مورد توجه قرار گرفته است.
ج) ایران
در نظام حقوقی ایران، قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸، همچنان مبنای اصلی حمایت از آثار فکری است. این قانون فاقد سازوکارهای لازم برای حمایت از آثار فناورانه و داده محور است. همچنین، در حوزه ثبت اختراع، قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب ۱۳۸۶، نیازمند اصلاحاتی برای تطبیق با فناوری های نوین است.
۳. چالش های حقوقی نوظهور
• مسئولیت حقوقی در آثار تولیدشده توسط هوش مصنوعی: در صورت نقض حقوق اشخاص ثالث توسط یک اثر غیرانسان محور، تعیین مسئولیت حقوقی و مدنی با ابهام مواجه است.
• مالکیت داده ها و الگوریتم ها: در قراردادهای تجاری، تعیین مالکیت داده های تولیدشده توسط کاربران یا ماشین ها، نیازمند تدوین مقررات خاص است.
• تعارض صلاحیت قضایی در فضای سایبری: آثار فکری دیجیتال ممکن است در چندین حوزه قضایی منتشر شوند که موجب تعارض قوانین و صلاحیت ها می شود.
۴. پیشنهادات اصلاحی
• تدوین قانون جامع مالکیت فکری با رویکرد فناوری محور و تطبیق با استانداردهای بین المللی
• ایجاد نهاد تخصصی داوری و حل وفصل اختلافات مالکیت فکری
• توسعه سازوکارهای ثبت و حمایت از آثار دیجیتال و الگوریتم ها
• آموزش تخصصی قضات، وکلا و کارشناسان در حوزه فناوری های نوین
نتیجه گیری
مالکیت فکری در عصر فناوری های نوین، نیازمند تحول بنیادین در مفاهیم، ساختارها و نهادهای حقوقی است. رویکرد تطبیقی نشان می دهد که نظام های حقوقی پیشرو، با اصلاحات تدریجی و انعطاف پذیر، توانسته اند تا حدی با تحولات فناورانه همگام شوند. ایران نیز با بهره گیری از تجارب بین المللی، می تواند نظامی کارآمد و روزآمد در حوزه مالکیت فکری ایجاد کند.