کنترل خشم در دنیای پرتنش امروز: از واکنش تا خودآگاهی

12 آبان 1404 - خواندن 3 دقیقه - 34 بازدید

در سال های اخیر، تغییرات سریع اجتماعی، فشارهای اقتصادی و حضور مداوم در فضای مجازی، سطح کلی تنش روانی در جامعه را افزایش داده است. یکی از پیامدهای مستقیم این وضعیت، افزایش بروز خشم و دشواری در مدیریت آن در روابط فردی و اجتماعی است. خشم، برخلاف برداشت عمومی، هیجانی منفی یا خطرناک نیست؛ بلکه واکنشی طبیعی و حتی سازگارانه در برابر تهدید یا بی عدالتی است. مشکل زمانی آغاز می شود که این هیجان به درستی شناخته، تنظیم و ابراز نشود.

مطالعات روانشناسی هیجان نشان می دهد که خشم می تواند نقش هشداردهنده ای داشته باشد و فرد را به اصلاح وضعیت موجود ترغیب کند. اما زمانی که فرد مهارت های لازم برای کنترل هیجان خود را ندارد، خشم به شکل پرخاشگری، آسیب به دیگران یا فرسودگی روانی بروز می کند. مفهوم «تنظیم هیجان» (Emotion Regulation) در نظریه های نوین روانشناسی، به توانایی فرد برای شناسایی، درک و هدایت هیجان ها اشاره دارد؛ مهارتی که در کنترل خشم نقشی اساسی ایفا می کند.

برای ارتقای سلامت روان و کنترل خشم، نخستین گام آگاهی از نشانه های فیزیولوژیک خشم است؛ تپش قلب، تنفس سریع، یا انقباض عضلات سیگنال هایی هستند که بدن پیش از بروز رفتار پرخاشگرانه ارسال می کند. دومین گام، توقف و فاصله گیری از موقعیت تحریک کننده است تا سیستم عصبی فرصتی برای بازتنظیم پیدا کند. روش هایی مانند تنفس عمیق،شمارش معکوس ذهنی، یا خروج موقت از موقعیت، به بازگشت آرامش کمک می کنند. در مرحله سوم، بازنگری شناختی اهمیت دارد؛ یعنی بازتفسیر موقعیت به شیوه ای واقع بینانه تر و کمتر تهدیدآمیز.

از منظر اجتماعی، آموزش مهارت های ارتباطی و مدیریت تعارض در مدارس، محیط های کاری و خانواده می تواند تاثیر چشمگیری بر کاهش خشم جمعی داشته باشد. نهادینه سازی فرهنگ گفت وگو به جای فریاد، و همدلی به جای قضاوت، نیاز امروز جامعه ماست.

در نهایت، کنترل خشم فرآیندی موقتی یا مکانیکی نیست، بلکه سفری در مسیر خودآگاهی است؛ سفری که در آن فرد می آموزد به جای واکنش، انتخاب کندو به جای انکار هیجان، آن را درک و هدایت نماید. جامعه ای که شهروندانش مهارت های تنظیم هیجان را می آموزند؛نه تنها سالم تر بلکه انسانی تر و پایدارتر خواهد بود.


الهام سیاکالی

 روانشناس سلامت