مهدی سلمانی
هنرپیشه - دینپژوه و حقوقخوان - شاعر - عضو کانون حقوق شهروندی - عضو انجمن علمی حقوق دانشجویان و نخبگان
53 یادداشت منتشر شدهازدواج و مسئله چند همسری
ازدواج و مسئله چند همسری
نویسنده : مهدی سلمانی _ شاعر ، دین پژوه و حقوق خوان
ازدواج یکی از مهم ترین مفاهیم و کنش های جوامع مختلف از بدو تاریخ تا امروزه بوده که آیین و احکام مختلفی را برای آن ، برساخته اند . ازدواج به تعبیری قراردادی میان دو نفر است که بر مبنای «زوجیت» باشد و این عبارت در میان عرف های مردم در سرزمین های مختلف ، متفاوت است و هر جامعه ای ازدواج را بر پایه آیین هایی که دارد ، دینی که انتخاب کرده ، قوانینی که برساخته و تاریخی که گذرانده ؛ قبول دارد . ازدواج آن قدر اهمیت بالایی داشته که تنها «رابطه مشروع» شناخته می شود و در مقابل آن «زنا» به «رابطه نامشروع» تعریف شده که مجازات های زیادی را در پی داشته است . یکی از متن های به ظاهر مذهبی که اخیرا در دست برخی انقلابیون افراطی وایرال شده این است که : [ « پسری از دختری شماره خواست . دختر گفت چرا که نه ؟ بفرمایید این شماره من : 17_ 32 . پسر شگفت زده شد و گفت : این چه نوع شماره ایست ؟ دختر پاسخ داد : قرآن سوره 17 آیه 32 خداوند می فرماید : ( ولا تقربوا الزنا ) به زنا نزدیک نشوید/!/ » ] {۱} . مفهوم و نگرش نویسنده چنین است که طبق این آیه اگر پسری آمد از شما شماره بگیرد به قصد آشنایی یا روابطی چون رفیق فاب ، پارتنر و رل و... به او بگویید به دختر ها و زن ها نزدیک نشوید . در اینجا چند نکته جالب وجود دارد که اولا کلمه «الزنا» که در آیه آمده است به هیچ عنوان معنی زنها را نمی دهد . این یک نوع مغالطه است که خواسته یا ناخواسته ، معنی و تفسیر قرآن را تحریف می کند و متاسفانه بین افراد رواج پیدا کرده است و بدون تفکر در کانال های مختلف تاثیر گذار ارسال میکنند و این ویروس پخش می شود . دوما گاهی اوقات یک فرد قصد ازدواج جدی دارد یا دنبال شغلی و موردی برای ازدواج یا یک نفر را به او معرفی کردند می گردد ، برای مقدمات ارتباط یک شماره ای از هم می گیرند اما این ربطی به عمل «زنا» ندارد چون رابطه مشروع است و زنا فقط آن عمل خاص نیست بلکه حتی با قصد شهوت نگاه کردن به نامحرم هم زنای چشم است . به نظر بنده ، این طور متن ها با محتوای ظاهرا مذهبی ، نوعی توهین هم محسوب می شود چراکه ما انواعی از روابط و ارتباط ها را داریم اعم از روابط احساسی و ... مگر هر رابطه و ارتباطی به فحشا منجر می شود ؟ حتی اگر فردی ، دختری را بپسندد و قصدش هیز و دید زدن دختران نباشد ، می تواند زمان خواستگاری به دختر بگوید روسری اش را بردارد تا موی زیبای دختر را ببیند و اگر دختر با لباس نازک تر از معمول جلوی خواستگار بیاید ، جوری که پسر بتواند اندامش را ببیند ، از لحاظ شرعی اشکالی ندارد و از شیر مادر هم حلال تر است ، حال اینکه عرف نمی پذیرد یک بحث دیگریست اما اسلام سخت نگرفته است و اگر ما سخت بگیریم اشتباه از ماست و نه اسلام .
در ماده ۱۰۵۹ قانون مدنی بیان شده که «نکاح مسلمه با غیر مسلم جایز نیست» یعنی ازدواج مسلمان با غیرمسلمان جایز نیست اما در روایت صحیح السندی ، امام جعفر صادق (ع) بیان داشته اند : [ «کل قوم یعرفون النکاح من السفاح فنکاحهم جائز - هر جامعه و گروهی که میان ازدواج و غیرازدواج تفاوت بگذارد ، ازدواجی که درست کرده اند ، جایز است » ]. {۲} پس این ماده از قانون مدنی ، با شریعت سازگار نیست .
مسئله اول ، چند همسری است که در درجه اول ادعایی مطرح می شود که مطابق رای فقیهان و مفسران مسلمان چندهمسری مردان جایز است {۳} و شرط اصلی برای این جواز ، عدالت است {۴} . و اما نقد هایی که بر این حرف وارد است ، این است که اولا چندهمسری «سنت مطلوب» جامعه عرب قبل از اسلام بود که قرآن آن را به «رفتار مجاز اضطراری» تغییر داد . آیه ۳ سوره نساء دلالت بر این تغییر دارد ، هرچند بعد از درگذشت پیامبر اسلام ، جامعه عرب دوباره آن را تغییر داد . از همین رو می بینید که وقتی حتی خود پیامبر خواهان زیاد کردن همسرانش بود ، قرآن در آیه ۵۲ سوره احزاب به صراحت ازدواج مجدد را بر محمد(ص) حرام می کند .
ثانیا افراد یتیم چندان مورد خوش آیند جامعه عرب پیش از اسلام نبود و به آنان نگاهی مالکانه و جنسی داشتند . قرآن کریم در آیه ۲ سوره نساء سفارش می کند اموال یتیم را برای خود ندانید و امانت دار باشید . کتاب حضرت محمد(ص) ، سفارش درباره یتیم را در آیاتی چون بقره : ۲۲۰ ، قریش : ۲ ، فجر : ۱۸ و ... پی گرفته است . سپس قرآن کریم در آیه ۳ سوره نساء بیان می کند که اگر نمی توانید شخصا عدالت را پیرامون یتیمان برقرار کنید ، با دو زن پاک سرشت یا بیش از آن ازدواج کنید تا آن ها با یتیمان به عدالت رفتار کنند . به عبارتی قرآن «چند همسری» را در صورتی مجاز می داند که مردی فرزندان یتیمی دارد و نمی تواند از آن ها مراقبت کند که در ادامه ، آیه همین تعدد ازدواجی که برای مواقع خاص است ، به رعایت عدالت توسط مرد میان این زنان معلق می کند و بیان کرده اگر توانایی برقراری عدالت را ندارید ، به یک همسر آزاد یا کنیز ، باید اکتفا کنید . سپس قرآن در آیات بعدی ، یعنی آیه ۱۲۹ سوره نساء بیان شده که حتی اگر بخواهید هم نمی توانید چنین عدالتی را ایجاد کنید و باید تمام توجه خود را به تنها همسرتان معطوف دارید .
ثالثا برخلاف نظر مفسران و فقیهان که برقراری عدالت را محدود به نفقه کرده اند که بنده هم نظرشان را بی تردید قبول ندارم ، عدالت باید همه جانبه باشد ، یعنی به لحاظ زمان ، جای سکونت ، احساسات و اموال و... اگر منظور آیه نفقه و صرف قدرت مالی باشد ، دست یابی به چنین عدالتی ناشدنی نیست تا آیه بخواهد با نفی ابد از ازدواج مجدد نهی کند : [ «ولن تستطیعوا» ] {۵} . در مقابل شواهدی چون [ «فلا تمیلوا کل المیل فتذروها» و «وان تصلحوا» ] {۶} نشان می دهد که اگر مرد توان عدلی ازدواج موقت را هم داشت ، باید این ازدواج مورد رضایت زن باشد ؛ زیرا «عدالت» باید برای «زن» پذیرفتنی باشد ، یعنی زن ، این عادل بودن را بفهمد ، نه اینکه مردان یا قواعد جامعه ، عدالت را تعیین کنند .
رابعا قرآن کریم در آیه ۳۰ سوره نور به مردان توصیه می کند که به زنان ممتد و شهوانی نگاه نکنند ، اگر هم ازدواج کردند باید با همسرشان خوش رفتار باشند {۷} ، از همین رو قرآن در آیه ۱۸۷ سوره بقره به مردان توضیح داده که مرد و زن ، لباس یکدیگر هستند و آنان را از خیانتی که به زنان می کردند ، شماتت می کند . پس ازدواج مجدد مرد برای چندهمسری ، هرزگردی مردان مطابق آیه ۱۲۸ سوره نساء است .
مسئله دوم ، صیغه است ، ازدواج موقت اگر مرد یا زن متاهل باشند ، بی تردید خیانت محسوب می شود و دلیل آن هم جدای از ناروایی اخلاقی ، روایاتی هم در این موضوع وجود دارد مثلا در یکی از روایات امام موسی کاظم (ع) ازدواج موقت مردان متاهل را نهی می کند {۸} یا در برخی روایات دیگر بیان شده که عموم مردم به خصوص متاهلین نباید سمت ازدواج موقت بروند چون باعث آزردگی زنان می شود {۹} . حتی در روایت صحیح منتسب به امام صادق (ع) ازدواج موقت رفتاری شمرده شده که خوشایند نیست و باعث سرافکندگی جامعه اسلامی می شود {۱۰} . بنده هم بر پایه دلایلی اخلاقی ، درون دینی و حتی فرادینی مخالف چندهمسری از هر نوع آن هستم ، حتی عقل که در روایتی صحیح السند از امام کاظم (ع) وجود دارد که می فرماید [« خداوند را بر مردم دو حجت است : حجتی آشکار و حجتی پنهانی و درونی. «حجت آشکار»، رسولان و پیامبران و امامانند، و«حجت باطنی»اندیشه هاست »] {۱۱} ، پس عقل ، حجت است و چندهمسری را نمی پذیرد زیرا عقد میان یک زوج که یک مرد و یک زن می باشند ، است و بیش از آن مشکلاتی همچون برتری شهوت بر عقل را به وجود خواهد آورد که پدیده ای خطرناک است و نظر افلاطون هم این چنین بود که میگفت : [ در وجود انسان سه قوه اصلی فعال هستند : « قوه شهوت » ، «قوه غضب» و « قوه عقل » و ارسطو هم معتقد بود که عقل هر انسانی اعتدال را درک می کند و آن را به عنوان امری درست می پذیرد ] . و در پایان به قول یکی از شاعران که فرمود : « عشق مانند نماز است که بعد از نیت / نادرست است نگاهی به چپ و راست کنی » یا بنده هم در یک تک بیتی نوشته ام : « فرض کن خانه ی دل وقف فقط یک یار شد / بعد از آن ، کعبه اگر دیدی ، طوافش نکنی » که همگی کنایه و استعاره از وفاداری مطلق از یک معشوقه را دارد .
منابع :
{۱} _ آیه ۳۲ سوره اسراء
{۲} _ تهذیب الاحکام ، ج۷ ، ص۴۷۵
{۳} _ مجمع البیان ، ج۳ ، ص۱۱ / الجامع لاحکام القرآن ، ج۵ ، ص۴۰۷
{۴} _ مسالک الافهام ، ج۸ ، ص۳۱۰
{۵} _ آیه ۱۲۹ سوره نساء
{۶} _ آیه ۱۲۹ سوره نساء
{۷} _ آیه ۱۹ سوره نساء
{۸} _ الکافی ، ج۵ ، ص۴۵۲
{۹} _ الکافی ، ج۵ ، ص۴۵۳
{۱۰} _ الکافی ، ج۵ ، ص۴۵۳
{۱۱} _ الکافی ، ج ۱ ، ص ۱۶