انتخابات شوراها؛ به مثابه بازسازی اعتماد عمومی تا مشارکت اجتماعی

3 آبان 1404 - خواندن 5 دقیقه - 115 بازدید

انتخابات شوراها؛ به مثابه بازسازی اعتماد عمومی تا مشارکت اجتماعی

انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، تنها یک رویداد سیاسی نیست، بلکه یکی از مهم ترین جلوه های مشارکت اجتماعی و بازسازی اعتماد عمومی در جامعه است. شوراها به عنوان نزدیک ترین نهادهای تصمیم گیر به مردم، می توانند پلی میان دولت و شهروندان باشند؛ پلی که عبور از آن، هم به اعتماد نیاز دارد و هم به احساس تعلق. اگر شهروندان شوراها را نهادهایی پاسخ گو، شفاف و مردمی ببینند، رای دادن برایشان نه یک وظیفه، بلکه نوعی کنش داوطلبانه و امیدآفرین خواهد بود.

در شرایطی که اعتماد عمومی در بسیاری از جوامع با چالش هایی مانند نارضایتی از عملکرد نهادها، بی تفاوتی سیاسی و احساس فاصله میان مردم و مسئولان مواجه است، انتخابات شوراها می تواند فرصتی واقعی برای بازسازی این اعتماد باشد. شوراها برخلاف نهادهای کلان حکمرانی، مستقیما با مسائل ملموس زندگی مردم سر و کار دارند؛ از آسفالت محله گرفته تا مدیریت پسماند، فضای سبز و شفافیت بودجه محلی. همین نزدیکی به زندگی روزمره، باعث می شود عملکرد شوراها بیش از هر نهاد دیگری بر احساس عدالت و کارآمدی حکومت تاثیر بگذارد.

اعتماد عمومی، هنگامی شکل می گیرد که شهروندان احساس کنند رای آنان تاثیر واقعی دارد و انتخابشان به تغییر مثبت منجر می شود. انتخابات شوراها اگر با رقابت سالم، اطلاع رسانی شفاف، تنوع دیدگاه ها و حضور چهره های متخصص و مردمی همراه باشد، می تواند این احساس را زنده کند. اما زمانی که فرایند انتخابات از شفافیت و رقابت تهی شود یا شوراها در عمل به وعده های خود وفادار نمانند، شکاف میان مردم و نهادهای محلی عمیق تر می شود. از همین رو، سلامت و شفافیت در انتخابات شوراها نه تنها شرط عدالت انتخاباتی، بلکه پایه ی بازسازی اعتماد عمومی است.

پاسخگویی نیز در این میان نقشی کلیدی دارد. شوراها زمانی می توانند اعتماد مردم را حفظ کنند که در برابر تصمیمات خود پاسخ گو باشند، جلساتشان علنی برگزار شود و شهروندان از روند تصویب طرح ها و هزینه کرد منابع مطلع باشند. اعتماد اجتماعی محصول رفتارهای شفاف و صادقانه است، نه شعارهای پرطمطراق. وقتی مردم احساس کنند اعضای شورا در کنار آنان و نه بر فراز آنان تصمیم می گیرند، مشارکت اجتماعی به صورت طبیعی افزایش می یابد.

نکته ی مهم دیگر، رفتار انتخاباتی شهروندان و داوطلبان است. رفتار مسئولانه ی نامزدها، پرهیز از وعده های غیرواقعی و رعایت اخلاق رقابت، به اندازه ی نتایج نهایی در شکل دهی اعتماد موثر است. در مقابل، تخریب رقیب، بی احترامی یا استفاده از منابع عمومی در تبلیغات، پیام روشنی از ضعف اخلاق سیاسی به جامعه می فرستد و انگیزه ی مشارکت را کاهش می دهد. بنابراین، بازسازی اعتماد عمومی در گرو رفتار انسانی و اخلاق مدار در همه ی مراحل انتخابات است؛ از داوطلب شدن و تبلیغ تا رای دادن و نظارت.

انتخابات شوراها همچنین می تواند مدرسه ای برای تمرین دموکراسی محلی و گفت وگوی اجتماعی باشد. مشارکت در این عرصه، شهروندان را از مصرف کنندگان خدمات شهری به کنشگران فعال اجتماعی تبدیل می کند. این تغییر نقش، پایه ی توسعه ی اجتماعی و احساس تعلق به شهر است. مردم وقتی در تصمیم گیری های محلی حضور یابند، نه تنها به نهاد شورا بلکه به کل ساختار حکمرانی اعتماد بیشتری پیدا می کنند. مشارکت اجتماعی، فرزند اعتماد است و در عین حال، مادر شکل گیری دوباره ی آن.

از این منظر، شوراها فقط نهادهای مدیریتی نیستند، بلکه آیینه ی رابطه ی مردم و حاکمیت اند. اگر این آیینه شفاف و صادق باشد، تصویر اعتماد در آن روشن و ماندگار می ماند؛ اما اگر با غبار بی توجهی و فساد پوشیده شود، حتی تصمیم های درست نیز در نگاه مردم بی اعتبار جلوه می کند. بنابراین، اصلاح ساختار شوراها، آموزش اعضا، تقویت نظارت مردمی و نهادینه سازی فرهنگ پاسخگویی، لازمه ی پایداری این نهاد مردمی است.

در نهایت باید گفت انتخابات شوراها فرصتی برای بازسازی پیوند میان مردم و مدیریت شهری است؛ فرصتی که اگر درست مدیریت شود، می تواند از دل ناامیدی، سرمایه ی جدیدی از اعتماد و همبستگی بیافریند. شفافیت در فرایندها، صداقت در گفتار و پاسخگویی در عملکرد، سه ستون اصلی اعتماد عمومی اند که شوراها باید بر آن تکیه کنند. اعتماد عمومی، پیش شرط مشارکت اجتماعی است و مشارکت اجتماعی، زیربنای توسعه ی پایدار شهری. انتخابات شوراها، اگر بر مدار اخلاق، تخصص و مردم باوری بچرخد، می تواند نقطه ی آغاز بازسازی این اعتماد و تقویت سرمایه ی اجتماعی کشور باشد.