اتصاف ممکن به عدم

1 آبان 1404 - خواندن 3 دقیقه - 62 بازدید



[محی الدین ابن عربی]

غناه سبحانه عن العالم عین غناه عن وجود العالم و هذه مساله غریبه لاتصاف الممکن بالعدم فی الازل و کون الازل لا یقبل الترجیح و کیف قبله عدم الممکن مع ازلیته و ذلک انه من حیث ما هو ممکن لنفسه استوی فی حقه القبول للحکمین فیما یفرض له حال عدم الا و یفرض له حال وجود فما کان له الحکم فیه فی حال الفرض فهو مرجح فالترجیح ینسحب علی الممکن ازلا فی حال عدمه و انه منعوت بعدم مرجح و الترجیح من المرجح الذی هو اسم الفاعل لا یکون الا بقصد لذلک و القصد حرکه معنویه یظهر حکمها فی کل واحد بحسب ما تعطیه حقیقته فان کان محسوسا فرغ حیزا و شغل حیزا و ان کان معقولا ازال معنی و اثبت معنی و نقل من حال الی حال.(1)

***

غنای خداوند سبحان از عالم، عین غنای او از وجود عالم است. این مساله ای شگفت است، به سبب اتصاف ممکن به عدم – در ازل – و این که ازل، ترجیح و برتری را نمی پذیرد، و چگونه عدم ممکن را با ازلیتش بپذیرد؟ و این بدان جهت است که وی از آن حیث که ممکن لنفسه است، درباره اش قبول هر دو حکم برابر است، برایش حال عدمی فرض نمی شود مگر آن که برایش حال وجودی فرض شود. پس آنچه از حکم که وی را – در حال – فرض است، همان مرجح و برتری دهنده است، و ترجیح، از ازل، در حال عدمش با ممکن همراهی دارد، و اوست که موصوف به عدم مرجح است، و ترجیح از ترجیح دهنده که اسم فاعل است جز قصد آن نمی باشد، و قصد حرکتی معنوی است که حکمش در هر یک به حسب آنچه که حقیقتش می بخشد ظاهر نمی گردد، پس اگر محسوس باشد، مکانی را رها می کند و مکان دیگری را اشغال می کند، و اگر معقول باشد، معنایی را زایل می سازد و معنای دیگری را جایگزین می نماید و از حالی به حال دیگر انتقال می دهد.(2)

***

[یزدانپناه عسکری]

خالق بخشنده ازلی با احکام اسماء در عدم و در خلقت موجودات با حکم نور حقیقی معنوی قصد، با ممکن همراهی دارد.

____________

1 – محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (اربع مجلدات)، 4جلد، دارالصادر - بیروت، چاپ: اول، ج3 ؛ ص306

2 - فتوحات مکیه، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383، جلد یازدهم ، صفحه 715