مرضیه بزرگی راد
3 یادداشت منتشر شدهاهمیت عشق بی قید و شرط در جهان شعر ی نظامی گنجوی
بنام خداوند مهر
اهمیت عشق بی قید و شرط در جهان شعر ی نظامی گنجوی
مرضیه بزرگی راد
دکتری زبان و ادبیات فارسی
چکیده:
وقتی از اهمیت "عشق" در جهان شعری صحبت به میان می آید در نگاه نخست باید دانست جهان شعری چیست و چه اهمیتی دارد. منظور از جهان شعری اعتقادات و باورهای شاعر است که خط و مشی او را در شعر و هنرش نشان می دهد . این خط و مشی به عوامل گوناگونی چون انعطاف پذیری ؛ خرمندی ؛ هوشمندی و زیرکی ؛ تیز بینی و توانایی و تاثیر پذیری بستگی دارد . شاید بتوان گفت که جهان شعری و جهان بینی در یک طیف گسترده یک تعریف واحد را می پذیرند . جهان بینی Worldview یک جهت گیری شناختی است که می تواند شامل فلسفه طبیعی ، اصول اساسی ، هنجارها ، ارزش ها ، احساسات و اخلاقیات شود. این تلنگر ها و تعاریف ارائه شده می تواند تداعی تعریف ایدئولوژی نیز در ذهن جستجوگر باشد . جهان بینی در یک نگاه کلی می تواند بررسی کلی در زمینه هستی و هستی شناسی باشد که به مسائل عمده ای از قبیل هستی شناسی ؛ خداشناسی ؛ انسان شناسی ؛ راه شناسی و ....می پردازد . این نگاه به هستی می تواند مطلق باشد یعنی صرفا به خداوند بپردازد و یا محدود باشد و به انسان و مسائل مربوط به انسان بپردازد . اما ایدئولوژی به باید ها و نباید ها می پردازد با به طور کلی خطوط اساسی زندگی انسان و روش ها و خوبی ها و بدی ها ؛ هدف ها و وسیله ها و ....تشکیل می دهد .
در زبان یونانی idea هم به معنی دیدن و هم به معنی دانستن است زیرا یونانی ها می پنداشتند که شناخت انسان بیش از هر چیز به شیوه نگاه او نسبت به آن چیز بستگی دارد .همانطور که اشاره شد جهان شعری می تواند برگرفته از جهان بینی شاعر باشد . ما به مجموعه ای از عقاید و باور ها که انسان در مورد هستی دارد جهانبینی می گوییم و البته باید پذیرفت که دانش انسان مستقل از حواس او نیست . چشم های انسان برای دیدن پدیده های طبیعی چندان فرقی با دیدن پدیده های اجتماعی ندارد که به دریافت های متفاوت از یک مقوله واحد برسند اما شیوه استدلال می تواند عامل تفاوت این درک ها باشد . جهان بینی شاعر در اشعار او نمود می یابد . مشهور ترین شاعران عمدتا دارای جهان بینی خاصی هستند یعنی بزرگی اشعار و مطرح بودنشان به طرز تلقی آنها از جهان هستی بستگی دارد که با استفاده از کلمات ثبت می شود .
از طرف دیگر ایده و جهان بینی شاعر درحکم میدان مغناطیسی ست که ذهن و زبان شاعر را به سمت خود جذب می کند و بر مدار خاص افکار او به گردش می آید و عامل بوجود آمدن سبک او می شود .
عشق می تواند از جهان بینی شاعر نشات گرفته باشد یا طرز تلاقی باور ها و عملکرد های او در زندگی اجتماعی باشد . زیرا عشق مایه زندگی است و هستی ست . انسان بی آن به تعالی و کمال راه نخواهد یافت.
عشق یکی از کلیدی ترین مفاهیم در ژرفای معنای احوال انسانی در ادبیات است . هر کسی از ظن خود؛ گاه سطحی و گاه عمیق دست به تفسیر و تعیین معانی و دلالت های این مفهوم زده است . آنچه عاشق از معشوق می بیند ؛ چهره تحریف شده ی اوست . معشوق ایده ال سازی شده است یعنی همان کمال مطلوب عاشق . یا من دلخواه او .و در شرح و بیان و گفتگوی عشق از نقش زیبایی و جمال نمی توان غافل شد . جمال پرستی ظاهری و معاشقه و مغازله با معشوقان مایه نخستین در ادبیات است و یکی از ابعاد اساسی ست .
در این مقاله که به روش تحلیلی _ توصیفی گرد آوری شده سعی بر آن شده است که به اهمیت عشق بی قید و شرط در جهان شعری نظامی گنجوی بپردازیم . زیرانظامی در آثارش به توصیفات جسمانی معشوق اهمیت میدهد و با آوردن وصفهایی، به تعریف و تمجید آن می پردازد. علاوه بر این ،خصوصیات اخلاقی عاشق و معشوق را در بطور کامل تبیین کرده که حاصل جهان بینی اوست .
از طرف دیگر در دوره ای که حکیم گنجه می زیسته حکمت . عرفان و ادبیات با هم ترکیب شدند و به گستردگی مفاهیم ذهنی شاعران افزده شد و در ادامه نبوغ و قدرت تخیل با این گستردگی آمیخته می شود و تصاویر ذهنی ؛ کلام و نوشتار به مدد می آیند و شاعران را تکراری جلوه دادن مفاهیم می رهانند . خلق تصاویر و توصیفاتی از عشق های آرمانی سبب زیبایی اثر می شود . .
کلمات کلیدی: عشق . جهان بینی . باور . ایدئولوژی . ایده . اندیشه . سبک بینابین . مثنوی . عاشق و معشوق
مقدمه :
ادبیات هر ملتی آینه ای از تفکرات و اندیشه ها و فرهنگ و آداب و رسوم آن ملت است که به واسطه زبان هنری به بهترین شکل و محتوا بر اساس ویژگی ها و تفاوت های خود در دسته های گوناگون قرار می گیرد .
اشعار تعلیمی در آثار شاعران گاه به صورت مستقل قرار می گیرد و گاه در لابه لای انواع ادبی اعم از حماسی ,عرفانی و غنایی قرار می گیرد. سبک و شیوه بیان هر شاعری متاثر از نگاه و تلقی خاص او از انسان و جهان بینی اوست . در واقع ایده کلی یک دستگاه منظم فکری ست که بر همه فعالیت های ذهنی و تخیلی هنرمند حکم می راند. ساخت پنهان ذهن و شخصیت او را آشکار می سازد و شیوه بیانی او را موجب می شود . نظام پیچیده و نظام فکری و ادراکی او که کلیه واکنش های احساسی و ذهنی و زبانی را شکل می دهد و فردیت را در سبک شعری او سامان می دهد و میان اجزای اثر او هماهنگی و تناسب ایجاد می کند و فرم و محتوا را در هم می تند .
اندیشه نظامی با توجه به آثار به جای مانده او شامل اموری ست که در تبیین مبانی آثار علمی و ادبی دیگر موثر بوده . نظامی در اندیشه اسلامی تاملات قابل ملاحظه ای دارد و خواه ناخواه در اشعارش از آن بهره گرفته . باور و اعتقاد بنا به تعاریف ؛ کاملا ذهنی هستند که می تواند شدت و ضعف داشته باشند . باور وضعیتی در ذهن است که به واسطه آن فرد فکر می کند چیزی درست است یا غلط ؛ بدون توجه به شواهد تجربی یا دلایل عقلی و منطقی . که با قطعیتی که بر حقایق مسلم دیگری مبتنی باشد، ثابت کند که آن چیز درست است. یکی دیگر از راه های تعریف باور، مثابه بازنمایی ذهنی از یک نگرش مثبت جهت گیری دار به به سمت محتمل دانستن حقیقتی بودن چیزی؛ تعریف ست.
اندیشه یا فکر، یکی از نیروهای درونی انسان است که به مفاهیم مربوط است. از اندیشه می توان به عنوان فرآیندی شناختی و خودآگاهانه نام برد که مستقل از محرک های حسی و فیزیکی رخ می دهد. تلاش ذهنی برای حل مسئله را فکر می گویند.
معانی خاصی که برای اندیشه در معنای باور و اعتقاد ذکر کرده اند می تواند به عوامل مختلف خارجی بستگی داشته باشد همانطور که نظامی اندیشه های خود رادرشش بخش مثنوی مخزن الاسرار ؛ خسرو و شیرین ؛ لیلی و مجنون ؛ هفت پیکر ؛ شرفنامه ؛ اقبال نامه تنظیم کرده است و در هر یک از آنها به طور جداگانه یا سلسله وار به مباحثی چون ظلم و بیداد و عدل گرایی ؛ ظلم ستیزی و ....پرداخته است . ناگفته نماند که بعد اندیشگانی نظامی در گرو مفاهیم کلامی _ فلسفی از جمله توحید و صفات الهی , نبوت و عدل الهی ؛ خیر و شر نیز می توان در خلال اشعارش یافت که در مجموع جهان بینی شاعر را می سازد . در واقع در هر کدام از منظومه های نظامی موضوع داستان ؛ تاریخ ؛ جایگاه اجتماعی و شخصیت ها متفاوت است و در عین حال همه مجموعه ها تکمیل کننده شخصیت شعری نظامی هستند . البته فراز و فرودهایی وجود دارد که نشان دهنده این روند تکاملی ست . ناگفته نماند که آثار آغازین شاعر کامل تر از آثار بعدی اوست .
در مخزن الاسرار که مجموعه زهدی و تعلیمی است معرف شخصیت زاهد گونه شاعر , سیر و سلوک و صفای دل ؛ پایبندی و تعهد وی بسبت به شرع مقدس است .
درداستان خسرو و شیرین که از مجموعه های موفق شاعر است به نظم قصه های کهن می پردازد . شعر در این مجموعه صرفا وسیله تعلیم نیست بلکه شعر در این مجموعه مایه لذت و تفریح نیز می باشد .
در منظومه ی لیلی و مجنون شاعر با زبان و ذهن لطیف و نکته سنج عشقی نافرجان را توصیف می کند که شاید هدف از شرح و بیان به تصویر کشیدن عشقی افلاطونی باشد . در واقع این عشق بیش از آنکه عشق باشد عصیان است و اعتراض .
در مثنوی هفت پیکر یا بهرام نامه شاعر به داستان بهرام گور و نحوه تربیت و ماجرای عاشقانه این پادشاه و شنیدن افسانه از زبان شاهزادگان هفت اقلیم می پردازد .
در اسکندر نامه که شامل شرف نامه و اقبال نامه است داستان کشور گشایی اسکندر است و در نهایت از اسکندر شخصیتی چون حکیمان و پیامبران می سازد .
از نگاه او عشق در خلال باورها قرار می گیرد . یعنی علاوه بر اینکه می خواهد به عشق حقیقی و پیچ و تاب های مربوط به آن بپردازد به عشق مجازی هم توجه وافر نشان می دهد و در یک حرکت دوسویه گاهی زیر سایه عشق مجازی به عشق حقیقی می رسد و گاهی برعکس .به هر صورت عشق؛ بخشی از جهان نبینی و بعد اندیشگانی نظامی را می سازد .
در مخزن الاسرار نوعی عشق عارفانه در سلوک وی دیده می شود .
تا علم عشق به جایی رسید
کز طرفی بوی وفایی رسید
نکته بادی به زبان فصیح
زنده دلم کرد چون باد مسیح
در واقع شاعر تصویری از خود را که بیانگر جلوه های اخلاقی و عرفانی ست همراه با زهد و گوشه گیری نمایش می دهد .
زان دل سختش که جگر خواره گشت
بر جگر من دل من پاره گشت
لب به سخن خنده، به شکر خوری
رخ به دعا، غمزه به افسونگری
بسته چو حقه دهن مهره دار
راهگذر مانده یکی مهره وار
عشق چو آن حقه و آن مهره دید
بوالعجبی کرد و بساطی کشید
کیسه صورت ز میانم گشاد
طوق تن از گردن جانم گشاد
کار من از طاقت من درگذشت
کآب حیاتم ز دهن برگذشت
عقل عزیمت گر ما دیو دید
نقره آن کار به آهن کشید
دل عارف که محل عشق است از این رو خداجویی و عشق ؛ از اصیل ترین گرایش های ذاتی انسان است . این مفهوم در گفتار عارفان به اشکال تعبیر ها و تاویل های گوناگون گنجانده شده است . برخی از این قصه ها با درونمایه مرکزی عشق و تحلیلی از برخی از ابعاد هستی شناسانه و معرفت شناسانه به موضوع عشق و محبت می پردازد .
هر شاعر یا نویسنده ای بنابر دیدگاه و نگاه خود به مقوله عشق می پردازد و از آن تعریفهای متفاوتی ارائه میدهد. نظامی نیز از عشق تعاریفی خاص ارائه داده . نظامی به لحاظ سبک شناسی تلفیقی از سبک خراسانی و عراقی را به خود اختصاص داده و با تعاریفی که از عشق میکند، به ستایش عشق میپردازد و خصیصه اصلی فکری سبک عراقی را زنده و پویاتر جلوه داده می دهد .
بنمایه عشق، قصه ای بلند و ژرف به درازای تاریخ حیات بشری ست که از آغاز شکل گیری اسطوره ها و حکایتهای شفاهی و سخنان منظوم و منثور مکتوب جلوه های جذاب خویش را نمایانده است، و مضامینی چون عرفان، حکمت، سیاست و غیره در عمق درونمایه اثر بنا شده است.
در آثار نظامی معشوق دارای وصفهای ظاهری است که میتوان از روی آن معشوق مورد نظر نظامی را تا حدودی پیش چشم آورد و این معشوق دارای اخلاق و رفتاری است که در ابیاتش به خوبی نمایان است؛ اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که، نظامی در توصیف معشوق در آثارش به چه جنبه هایی پرداخته و عاشق و معشوق در این اشعار، دارای چگونه خصلت هایی هستند و جایگاه آنان در این اشعار چگونه است، که با آوردن شواهدی از آثارش به تببین ویژگیهای عشق و خصوصیت های اخلاقی عاشق و معشوق پرداخته شده .شایان ذکر است که نظامی در توصیف عشق و جلوه های اخلاقی عاشق و معشوق، کمتر به توصیفات ظاهری پرداخته بلکه اخلاق و منش آنان را نیز مد نظر داشته است و حتی آنجا که از توصیفات ظاهری آنان صحبت می کند، نه تنها از وصفهای کلیشه ای دوری میگزیند بلکه در وصف ظاهر و اخلاق و منش رفتاری آنان، نوآوریهای خاصی را به وجود آورده است که در نوع خود قابل توجه است. درباره خصوصیات عاشق و معشوق لازم به ذکر است که خصلت های اخلاقی عاشق و معشوق در آثار نظامی بسیار با هم متفاوت هستند بطوری که خود گویای جایگاه آنان است.
مرا کز عشق به ناید شعاری
مبادا تا زیم جز عشق کاری
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب دلان را پیشه این است
جهان عشقست و دیگر زرق سازی
همه بازیست الا عشقبازی
در خمسه نظامی درمثنوی خسرو و شیرین در خصوص عشق آمده که اگر در وجود کسی عشق وجود نداشته باشد ؛ افسرده است . اگرچه زنده است اما تفاوتی با مرده نخواهد داشت
کسی کز عشق خالی شد فسرده ست
گرش صد جان بود بی عشق مرده ست
.
نظامی حتی سوز و گداز عشق را ستایش می کند و مانند بسیاری از عرفا و صاحبان مکتب عرفان ایرانی معتقد است که این جهان بر پایه عشق بنا شده .
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست
که بی او گل نخندید ابر نگریست
در داستان لیلی و مجنون تصاویری از وصف عاشق و معشوق آمده
لیلی ز درون پرند می دوخت
مجنون ز برون سپند می سوخت
لیلی چو گل شکفته می رست
مجنون به گلاب دیده می شست
لیلی سر زلف شانه می کرد
مجنون در اشک دانه می کرد
لیلی می مشک بوی در دست
مجنون نه ز می، ز بوی می مست
او لفظ سلطان را به عشق می دهد . پس در باور او عشق قادر به انجام هر کاری ست . از مهم ترین و بارز ترین اندیشه های نظامی پیوند دو دیدگاه در دو حوزه علم کلام و ادبیات است که مجموعه عظیم فکری و اندیشگانی او را می سازد . اندیشه کلامی او در تفسیر جهان هستی و در دیدگاه هستی شناسانه او بسیار حائز اهمیت است و در همه آثارش به وضوح دیده می شود .
در تعریف علم کلام آمده آگاهی از اموری که انسان به وسیله آن به ثبات عقاید دینی و طرح ادله و رد شبهات که پیرامون دین است توانایی می یابد . لازم به ذکر است که علم کلام علمی است که به وسیله آن به احوال مبدا و معاد طبق قانون اسلام می توان آگاهی یافت .
اهمیت و نقش شعر و شاعرانگی در اعتقادات نظامی بر این اصل استوار است که سخن در نظام هستی جایگاهی در خور و شایسته دارد و به متکلمان پیشین باز می گردد . که خود نگرشی نسبت به جهان هستی ست .
در جهان بینی نظامی تمامی اجزای عالم از اصول کاملی پیروی می کنند و این نظام دارای سلسله مراتبی ست که از آغاز تا پایان استوار است و عدم آگاهی از نقش و جایگاه پدیده های هستی می تواند سبب انحراف شده و یک امر قدسی را به امری حقیر تبدیل کند .
نظامی از معدود شاعرانی ست که از نوع رابطه انسان یا و جود با شعر و تعامل این دو با هم سخن گفته است .مقدمه پنج گنج نظامی جلوه گاه آرا کلامی و بیانی ست . اندیشه و شاعرانگی نظامی چنان با هم در هم آمیخته که گاهی تفکیک این دو از هم دشوار می شود .
از نظر نظامی خلقت انسان دارای دو مرحله است یکی خلقت روح یا جان و دیگری خلقت کالبد یا جسم .
چو نام توام جان نوازی کند
به من دیو کی دست یازی کند ؟
ندارم روا با تو از خویشتن
که گویم تو و باز گویم که من
گر آسوده گر ناتوان می زیم
چنان کافریدی چنان می زیم
امیدم چنانست از آن بارگاه
که چون من شوم دور ازین کارگاه
فرو ریزم از نظم و ترتیب خویش
دگرگونه گردم ز ترکیب خویش
کند باد پراکنده خاک مرا
نبیند کسی جان پاک مرا
در دیدگاه نظامی عشق از دسته افکاری ست که به عنوان کهن الگو از آن استفاده کرده و این مطلب به خصوص در لیلی و مجنون به وضوح خود را نشان می دهد در داستان لیلی و مجنون ابیات زیبا کم نیست شاعر هر جا که توانسته منظره ای زیبا ساخته که جلوه گاه عشق باشد . یا در خسرو و شیرین به وجود عشق در اجزای کائنات اشاره کرده و عشق را در اجزای عالم جاری و ساری می داند و در کنار این موارد هستی خود را وابسته به عشق می داند .
عشق تصویری از باور و احساسی عمیق است در انسان که با مفاهیم صلح و انسان دوستی ؛ مهربانی همراه می شود . نوعی توجه و اهمیت دادن یک شخص به شخصی دیگر یا حتی شی می باشد . با وجود اینکه عشق مفهومی انتزاعی را به خود اختصاص داده کمیتی معنوی و متافیزیک دارد. عشق می تواند به عاریه سپردن مرزهای خودی باشد به دیگران چراکه عاشق به صرف وجود خویش اشتغالی دیرینه دارد .
وقتی به این فراز و نشیب عاطفی و احساسی ؛ عرفان و معنویت اضافه شود به عمق این احساس افزوده می شود و در یک تقسیم بندی کلی به عشقی مجازی و حقیقی می رسیم . عشق حقیقی همانطور که در بسیاری از کتاب ها و مکاتب از آن صحبت به میان می آید در نگاه نظامی یک حقیقت ساری و جاری ست .
از طرف دیگر نمی توان منکر آن بود که جهان هستی بر پایه عشق بنا شده و یکی از ارکان اصلی طریقت نیز همین عشق می باشد . اهمیت عشق به این علت است که یکی از مهم ترین نیاز های بشر جهت دست یابی به کمال است .
نظامی دراشعار خود به وصف عشق می پردازد و معتقد است عشق در هر جایی ساکن نمی شود بلکه عشق در جایی ساکن می شود که در بند دیگری نباشد . یعنی عاشق و معشوق را در واحد شمارش محدود به یک می داند نه بیشتر . در خسرو و شیرین در باب سخنی چند در عشق آمده
مرا کز عشق به ناید شعاری
مبادا تا زیم جز عشق جز عشق کاری
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب دلان را پیشه این است
نظامی معتقد است که این جهان بر پایه عشق بنا شده . این جهان بدون عشق مثال خاک خشک ؛ بی ثمر است . عشق در داستان های نظامی فردی ست که با وجود آگاهی به عدم وصال حتی ممکن است جان بر سر عشق بگذارد و این نگاه در شخصیت هایی چون فرهاد و مجنون با نظامی آغاز می شود و به نوعی نگاه عاشقانه می رسد که منشا عرفانی دارد . می توان گفت که عشق در آثار ادبی تجلی تازه ایست که با فرهادو مجنون آغاز شده . توصیف عشقی پاک وپاکبازانه بدون در نظر گرفتن حب نفس و پرستش بی حد و مرز که می توان آن را سر آغاز عشق الهی در نظر گرفت .
نظامی در سیر تکاملی عشق به تقابل های دوگانه در قالب مثنوی رسیده است که از آمیخته شدن احساسات دیگری شکل گرفته و علاوه بر زیبایی تداعی تغییرپذیری تعریف کلی عشق است . وقتی در داستان لیلی و مجنون از خیر و شر و نفرت و شیدایی غرور و تواضع صحبت به میان می آورد هدفش سیر تکاملی عشق است .
او در غم یار و یار در بند
از یکدیگر به بوی خرسند
انقدر دو عاشق به یکدگر وابسته بودند که از عطر نفس های هم در خیال راضی و خرسند بودند .
هر شب ز فراق بیت خوانان
پنهان رفتی به کوی جانان
پنهانی به دیدار معشوق شتافتن تصویری از کشش و تمنای وصال در عاشق است . جذبه ایست که مفهوم عشق را تداعی می کند .
یا صفت عشق مجنون آمده
ای شمع نهان خانه جان
پروانه خویش را مرنجان
منظور از پروانه در اینجا مجنون است . پروانه ای که به دور شمع می گردد . آن شمعی که خودش در حال ذوب شدن است . این وصف زیبایی عشق لیلی و مجنون است .
ای درد و غم تو راحت دل
هم مرهم و جراحت دل
قند است لب تو گر توانی
از وی قدری به من رسانی
در داستان خسرو و شیرین محور داستان زن است و عشق زن و تعقل زن و نگاهی مرد سالارانه حاکم بر جامعه و روایت تقابل عشق میان زن و مرد بر پایه هوس . موضوع زن ایرانی ست در محدوده ی سنت ؛ عشق پاک و آداب اجتماعی زمان . در مقابل عشرت طلبی خسرو؛ سبب می شود تا وصال با زیبا رویان امری دور از ذهن نباشد و آن طرف شیرین است که به ظاهر محکم و غیر قابل نفوذ جلوه می کند یا شاید خسرو نیم دیگر او نیست و یا شاید خسرو لایق وفای شیرین نیست .
نحوه عاشق شدن خسرو نیز دلیل دیگری بر خاص بودن نحوه نگرش نظامی به عشق است . خسرو از طریق شنیدن اوصاف زیبایی شیرین از زبان شاپور شیفته می شود .
کشیده قامتی چون نخل سیمین
دو زنگی بر سر نخلش رطب چین
ز بس کاورد یاد آن نوش لب را
دهان پر آب شکر شد رطب را
به مروارید دندان های چون نور
صدف را آب دندان داده از دور
این عشق در این منظومه به صورت کهن الگو خود را نمایان می سازد . در باور ایرانی زن همیشه باید محبوب و معشوق باشد .زیرا زن در نگاه ایرانیان مقدس است و این تقدس او را با احترامی خاص جلوه گر می سازد . بعد از میانجیگری شاپور و ماجرای نشان انگشتری ؛ این عشق برای اینکه بتواند به مسیر خود ادامه دهد به پیر فرزانه یا خرد درون نیازمند است که راهگشا بشود . عشقی که به واسطه نگاه ابژکتیو و بیرونی به مرحله سوبژکتیو می رسد . در باور ایرانی زن عمدتا مرکز توجه است از این جهت خرد بیشتر جلوه می کند .
زنان مانند ریحان سفالند
درون سو خبث و بیرون سو جمالند
نشاید یافتن در هیچ برزن
وفا در اسب و در شمشیر و در زن
وفا مردی است بر زن چون توان بست ؟
چو زن گفتی بشوی از مردمی دست
بسی کردند مردان چاره سازی
ندیدند از یکی زن راست بازی
یا ابیاتی که اشاره دارد خداوند زن را از پهلوی چپ مرد آفرید . که نشان دهنده نقش فرعی زن است و اینکه در این باور خداوند زن را برای مرد آفرید و از بتدای امر زن را گناهکار جلوه دادن و عامل اصلی هبوط دانستن .
چه بندی دل در آن دور از خدایی
کزو حاصل نداری جز بلایی
اگر غیرت بری با درد باشی
و گر بی غیرتی نامرد باشی
برو تنها دم از شادی برآور
چو سوسن سر به آزادی برآور
پس آنگه بر زبان آورد سوگند
به هوش زیرک و جان خردمند
یعنی زن دور از خداوند مایه بلا و بی وفایی ست و از نگاه نظامی تنها ماندن بهتر از اختیار کردن چنین زنی ست . البته شاعران عمدتا از تجربیات شخصی خود کمک می گیرند تا به شرح و بیان و اهداف خود بپردازند و برای نظامی شرح چنین عشقی ناملموس و دور از ذهن نیست .
اشعار نظامی به نوعی بیانگر عاطفه عمیق این شاعر است . نظامی در اثار خود از هدف شناخت گرایانه غافل نشده است و به صورت های مختلف مخاطب را مضامین تعلیمی و آموزه های اخلاقی همراه ساخته . شعر نظامی برخاسته از ایمان درونی با گستره های جهانی ست .
نظامی علاوه بر اینکه در سرودن داستان ها تحت تاثیر عقاید و آداب رسوم عصر خویش قرار دارد به طور مثال در داستان خسرو و شیرین ؛ شیرین از پشت پرده با فرهاد سخن می گفته که پرداختن به چنین نکته ای به زیبایی بعد عاشقانه و بالا بردن حس عاطفی فرهاد می افزاید .
رقیبان حرم بنواختندش
به واجب جایگاهی ساختندش
برون پرده فرهاد ایستاده
میان دربسته و بازو گشاده
در اندیشه که لعبت باز گردون
چه بازی آردش زان پرده بیرون
جهان ناگه شبیخون سازی ای کرد
پس آن پرده لعبت بازی ای کرد
به شیرین خنده های شکرین ساز
درآمد شکر شیرین به آواز
دو قفل شکر از یاقوت برداشت
وز او یاقوت و شکر قوت برداشت
رطب هایی که نخلش بار می داد
رطب را گوشمال خار می داد
به نوش آباد آن خرمای در شیر
شکر خواند انگبین را چاشنی گیر
ز بس کز دامن لب شکر افشاند
شکر دامن به خوزستان برافشاند
شنیدم نام او شیرین از آن بود
که در گفتن عجب شیرین زبان بود
ز شیرینی چه گویم هر چه خواهی
بر آوازش بخفتی مرغ و ماهی
درمنظومه لیلی و مجنون بیشتر ابیات مختص به مدح خداوند است که به نظم در آمده . لیلی و مجنون از لحاظ شناختن روحیات و افکار و زندگانی نظامی از تمام کتب وی با ارزش تر است . ارزش روایی آن هم راستا با ارزش شعری آن است .
چهارچوب ذهنی هر شاعر برخاسته از مطالعات و تاثیرپذیری ها و دریافت شهود او می باشد که دیدگاه هنری او را شکل می دهد . در آفرینش های ادبی صورت و معنی همواره مورد توجه شاعران بوده و فضای فکری آنها را می سازد . مثنوی لیل و مجنون شرح ناکامی عشق است . نظامی در روایت لیلی و مجنون به لیلی "مقام سلوک" و معرفت داده چرا که برای رسیدن به عشق با وجود سن کم از زندگی باز می ماند از این جهت نظامی برای انسجام و جذابیت و اعتبار اثر به او مقام عرفانی می دهد و مجنون نیز پاک باخته ای می شود که برای تغییر سرنوشت خود تغییری ایجاد نمی کند و سرانجام با مرگ لیلی او هم می میرد . در عرفان از "عاشق سالک "به مجنون تعبیر می شود و این کارکرد روایی از عناصر روایت توسط نظامی کاملا آگاهانه است و بخشی از جهان بینی نظامی را می سازد . در باور نظامی مجنون؛ هستی خود را در راه عشق فدا می کند و به فنای محض می رسد . به هر حال سخن از عشق است . عشقی که از خداوند آغاز شده است . عشق جوهری است در نهاد همه موجودات بالاخص در نهاد انسان به ودیعه گذاشته شده بنابراین این عشق یک عشق دو طرفه است و خداوند به تمام موجودات عشق می ورزد .
در عشق لیلی و مجنون که پاک و باک بازانه است ؛ محرومیت وسیله بقا و اوج عاطفه می گردد. گاهی اوقات این محرومیت ارادی ست و زهد در محرمات و تقوی الهی نامیده می شود و گاهی اوقات به آداب و رسوم فرد در جامعه مورد نظر برمی گردد. عاشق در برابر این سختی ها به خود می بالد و این عذاب و سختی برایشان دلنشین و گوارا می شود. لذا تصور می شود چنین عشقی فقط در جوامعی که پایبند به برخی اعتقادات مذهبی هستند رشد و نمو می یابد .
در این بین رسالت شاعرنقش ایفا می کند و می تواند مفهومی عمیق و متغیر باشد و مسلما هر شاعر هدف و وظیفه ای برای خود در نظر می گیرد و برای نیل به آن زبان شعر را که رسا ترین و گویا ترین و کامل ترین و موثر ترین زبان هاست اختیار می کند . شعر فارسی عموما مسئولیت پذیر و محتوا گراست و به همین اندازه به زیبایی سخن نیز بها می دهد به گونه ای که برخی از محققین نظامی را به تفکرات فرمالیستی نزدیک می بینند اما در واقعیت در شعر نظامی محتوا و هدف سرودن شعر با اهمیتی که شاعران به آن می دهند در جایگاه نخست قرار دارد .
نظامی یکی از رسالت های شاعر را حمد و ثنای خداوند می داند و معتقد است شاعر باید بکوشد روح امید را در جامعه بدمد و مبشر شادی و نشاط و گشایش برای انسانها باشد و به زندگی عاقلانه و خرد ورزانه تشویق کند و مبلغ نوعی زهد ملایم و عدم دلبستگی به دنیا باشد .
در منظومه لیلی و مجنون آمده که در مناجات مجنون هنگام زیارت خانه کعبه او نیز از خدا می خواهد که به غایت عشق برسد تا به این وسیله در وجود لیلی محو شود و یاد آور فنای عاشق و وحدت عاشق و معشوق است .
سرانجام عشق مورد نظر نظامی عشقی پاک و بی الایش که با عفت و پاک دامنی همراه است . جان دادان شیرین بر دخمه خسرو ؛ نارضایتی شدید لیلی از ازدواج اجباری و مرگ مجنون بر مزار لیلی همگی از ویژگی های عشقی ست که در جهان بینی نظامی وجود دارد .
عشقی که نه عشق جاودانی ست
بازیچه ی شهوت جوانی ست
آن عشق نه سرسری خیال است
کو را ابدالابد زوال است
نتیجه گیری :
در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دل داده یا عاشق و به کسی که مورد احساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر، دلربا یا معشوق/معشوقه می گویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، دربارهی عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختی های عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. همچنین گاهی، این کلمه درباره عشق انسان به خدا نیز آمده است که در مقوله عرفان و مذهب می گنجد .
در ادبیات فارسی عشق در دو جنبه مورد بررسی قرار می گیرد عشق مجازی یا انسانی عشق الهی یا عرفانی . عشق مجازی یا عشق به هم نوع از نظر عرفا وسیله و مقدمه ای است برای رسیدن به عشق حقیقی به شرطی که احساسات معنوی را برانگیزد و عاشق به کمال برسد در غیر اینصورت از نظر عرفان مذموم است.عشق مجازی در اصل پرتوی از عشق حقیقی و الهی است زیرا حسن و زیبایی که در جهان است جلوه ای از شاهد ازلی ست.
مزیت عمده ی عشق انسانی و مجازی آنست که موجب تزکیه نفس و دوری از خودخواهی و منیت در انسان می شود بطوریکه عاشق دیگری را بر خود مقدم می دارد و در راه معشوق فداکاری و ایثار می کند. لایب نیتس حکیم آلمانی (۱۷۱۶-۱۶۴۶) در تعریف این نوع عشق می گوید: "تمتع بردن از سعادت غیرست و اینکه انسان سعادت دیگر کس را بر سعادت خویش شمرد."
"بدینگونه بر خلاف عشق حیوانی که جز خودپرستی و ارضا نفس هدف دیگری ندارد، عشق در این مقام به غیر پرستی می انجامد. از همین روست که صوفیه حتی همین مرتبه از عشق را هم مایه ی کمال خوانده اند و مثل بسیاری از ظرفا دیگر تجربه ی عشق و آشنایی با عوالم آن را شرط انسانیت واقعی دانسته اند." عشق حقیقی، عشق به ذات خداوند است که خیر و کمال مطلق است.
(افلاطون) عشق مجازی را باعث خروج جسم از عقیمی و به وجود آمدن فرزند و ابقای نوع می داند و عشق حقیقی را نیز سبب خروج روح از عقیمی و رهایی از نازایی دانسته که سبب درک اشراق و زندگی جاوید و شناخت جمال حق و نیکی مطلق و حیات روحانی می شود. ماحصل عقیده ی عارف در موضوع محبت و عشق این است که عشق غریزه الهی و الهام آسمانی است که به دور آن، انسان می تواند خود را بشناسد و به سرنوشت خود واقف شود.
شکوه و زاری عاشق نشانه ی وجود شخصیت است،در حالیکه عاشق برای رسیدن به معشوق نباید ابراز وجود کند و عاشق حقیقی اهل ناله و فریاد نیست وناله کننده مدعی ست نه عاشق.
در حالت کلی عشق ؛ از از اساس ترین مباحث و مواردی ست که نظامی به آن پرداخته و جهان بینی او را شکل می دهد .برای رسیدن به هدف به ارجاعات کلامی و فلسفی زیر چتر بازی های زبانی و زیبایی شناسی بسنده می کند. . جهان بینی در یک نگاه کلی می تواند بررسی کلی در زمینه هستی و هستی شناسی باشد که به مسائل عمده ای از قبیل هستی شناسی ؛ خداشناسی ؛ انسان شناسی ؛ راه شناسی و ....می پردازد . این نگاه به هستی می تواند مطلق باشد یعنی صرفا به خداوند بپردازد و یا محدود باشد و به انسان و مسائل مربوط به انسان بپردازد و یا تلفیقی از تمام دریافت های شاعر باشد که در منظومه خمسه نظامی خود را نشان داده است . عشق از جهان بینی شاعر نشات می گیرد و طرز تلاقی باور ها و عملکرد های او در زندگی اجتماعی ست . زیرا عشق مایه زندگی است و هستی ست . انسان بی آن به تعالی و کمال راه نخواهد یافت.
منابع
1- نظامی شاعر بزرگ گنجه در کتاب پیر کنجه از عبدالحسین زرین کوب
2- یوهان اردوایچ برتلس 1355
3- در جستجوی ناکجا آباد ع . مبارز 1360
4- زندگی و اندیشه نظامی برات زنجانی
5- احوال و آثار و شرح مخزن الاسرار نظامی مجتبی برز آبادی 1378
6- هنر و اندیشه نظامی
7 – باورها و آرمان های حکیم نظامی گنجوی . مهدی اخروی .1375 . پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
8- اسطوره عشق عذری نقد تطبیقی بر دیوان مجنون . لیلا حدیدی
9- نثد و تحلیلی شرح های لیلی و مجنون . خورشید نوروزی
10-سایت گنجور نظامی