بتول قربانی سینی
39 یادداشت منتشر شدهدختر، آرزوهایش، ممنوعیت هایش و.... بمناسبت روز جهانی دختر
کدامین آسمان می تواند واژه دختر را خورشید تابان خویش سازد وقتی واژه دختر آنقدر بیکران است که در هیچ آسمانی نمی گنجد؟؟!!!
دختری که در عهدی زنده بگور شد و در عهد دیگری وقتی بدنیا آمد، گفتند: خداروشکر که سالم است! دختری که برای هفتمین بار مادر شد تا پسری بدنیا بیاورد که ادامه دهنده نسل و نام پدرش باشد! و چه کسی تصمیم گرفت که پسر ادامه دهنده نسل باشد؟! و اصولا چه کسی تصمیم گرفت که نسل پدر باید ادامه یابد نه نسل مادر؟! چه کسی تصمیم گرفت که نام خانوادگی پدر بر روی فرزند گذارده شود؛ وقتی از 46 کروموزم انسان، نیمی متعلق به پدر است و نیمی متعلق یه مادر؟! و چه کسی تصمیم گرفت ژن پدر همیشه غالب باشد و در پسر غالب باشد که بواسطه آن پسر ادامه دهنده نسل باشد؟! و دختر فقط در حد حامل بار شیشه؟! چه کسی تصمیم گرفت پسر بیشتر از مادر به پدرش و نسل پدریش شبیه باشد؟! و.... در عصری که ژنها لب به سخن گشاده اند و واقعیت را عریان کرده اند!!! چه کسی همچنان بر سر جهالت لجاجت می ورزد؟!
دختری که اگر دلش تپید به او انگ ننگ زدند در مقابل پسری که اکر هزاران بار دلش هرز رفت، گفتند: او پسر است برای پسر که عار نیست!!!!
دختری که اگر در اجتماع خندید، حرف زد، شوخی کرد گفتند: لیم و نخ بده است و...اگر حرف نزد و نخندید؛ گفتند: غیر معاشرتی و ضد اجتماعی ست!!
دختری که دیه اش و... نصف پسر است چون معتقدند که پسر نان آور خانه است اما ندیدند زنانی که نان آور هم بودند و ...
دختری که شادی را، ورزش را، رقص را و هزاران چیز دیگر را کنار گذاشت، مردمانی که آرزوهای دختر را با اعتقاداتشان در گور کردند و چه فرقی می کند زنده بگوری با آرزوبگوری؟!
دختری که حتی پوشش را هم، دیگران تعیین کردند چراکه عده ای با دیدن موهایش تحریک شدند و گاه دخترک بیچاره موهایش را از پدر به ارث برده بود و در عجبم چرا موهای پدرش تحریک کننده نبود؟!!!!!
دختری که روزی مردان تصمیم گرفتند در خانه بماند تا چشم آفتاب یا مهتابی به او نخورد یا او آفتاب و مهتابی نبیند و روزی دیگر برایش تصمیم گرفتند که کار کند چرا که قرار نیست مرد کار کند و زن بخورد!!!
دختری که اجازه سفر کردنش را مردان تعیین کردند و...
دختری که وقتی به او تعرض شد، دهانش را بست، در وجودش جیغ کشید، در ذهنش فریاد کشید تا کسی نداند؛ تا کسی نفهمد، زیرا منطق جامعه این بود که کرم از خود درخت است؛ طرفی که زخم می زد؛ بی آبرو نمی شد، آنکه بر تنش زخم بود آبرویش می رفت!!! و چه بسیار منطق هایی از این دست....
و همچنان هستند همچنین دخترانی و همچنین مردمانی و...
هیچ خورشیدی با وجود درخشان دختر برابری نمی کند، اگر خورشید بواسطه گداخت هیدروژنهایش، نورانیست و گرمابخش است، دختر با وجود همه زخمهایش،همچنان می درخشد و وجودش گرمابخش است.
روز جهانی دختر بر دختران چون خورشید درخشان خجسته باد!!!