نظریه های زیبایی شناسی فمینیستی و نوشتار زنانه

19 مهر 1404 - خواندن 7 دقیقه - 30 بازدید

نظریه های زیبایی شناسی فمینیستی و نوشتار زنانه

در نیمه دوم قرن بیستم، هم زمان با اوج گیری جنبش های فمینیستی، رویکردهای جدیدی به تحلیل ادبیات زنان شکل گرفت که هدف آن ها نه تنها نقد گفتمان مردسالار در متون ادبی، بلکه تاسیس گونه ای از زیبایی شناسی زنانه بود که بتواند تجربه زیسته ی زنان را با زبان و ساختاری متفاوت بازنمایی کند. (Battersby,1989:31)نظریه های زیبایی شناسی فمینیستی از یک سو تلاش دارند نشان دهند چگونه فرم و زبان در ادبیات زنان با ادبیات مردمحور تفاوت دارند،(کروچه،1384: 78-79) ) و از سوی دیگر بر اهمیت نوشتار زنانه[1] به عنوان شیوه ای برای مقاومت در برابر سلطه گفتمان مردانه تاکید می کنند(Brand, Peagzeglin, ed, 2001, 71) در این چارچوب، زیبایی شناسی نه صرفا حوزه ای صوری و ادبی، بلکه عرصه ای سیاسی، بدنی و تاریخی تلقی می شود که در آن بدن، صدا و حافظه ی زنانه امکان تجلی می یابد( (Reckitt, Helena, ed, 2001:92).یکی از نظریه پردازان اصلی در این حوزه، هلن سیکسو[2] است که مفهوم «نوشتار زنانه» را در مقاله مشهور خود «خنده مدوسا » (1975) مطرح کرد. از دیدگاه سیکسو، ادبیات زنانه باید از الگوهای مردسالار فاصله بگیرد و بر تجربه های بدنی و روانی زنانه تکیه کند. (Cixous, 1991,56-58 )او معتقد است که زنان قرن ها از زبان رسمی و گفتمان مسلط حذف شده اند و برای بازیافت صدا و هویت خود، باید زبانی خلق کنند که چندآوا، سیال، شهودی و برخاسته از بدن زنانه باشد Korsmeyer, 2004:102) (در این زبان، تضادهای منطقی مردانه جای خود را به پیچیدگی های عاطفی، ضرب آهنگ های درونی و ساختارهای غیرخطی می دهند. بر این اساس، نوشتار زنانه نه تنها شکلی از بیان بلکه نوعی کنش مقاومت علیه منطق سلطه است. لوس ایریگاری[3] نیز از دیگر نظریه پردازان برجسته فمینیستی است که به شکاف های بنیادین در زبان فلسفی و ادبی مردمحور پرداخته و خواهان احیای زبان زنانه شده است.( Devereaux,1998:178) او در آثارش، به ویژه آن جنس دیگر ، بر آن است که زبان رسمی، بدن زن را غایب، منفعل یا ابژه بازنمایی می کند، و راه رهایی زنان را در نوشتن از بدن، میل و تجربه های خاص زنانه می بیند. (Irigaray2004,25. )از دیدگاه ایریگاری، زیبایی شناسی فمینیستی با فاصله گرفتن از تقابل های دوگانه (نظیر مرد/زن، عقل/احساس، زبان/بدن)، امکانی برای خلق فضاهای بی مرز و متکثر فراهم می سازد؛( Whitford, 2014, 132). فضاهایی که در آن ها صداهای خاموش، بدن های به حاشیه رانده شده و روایت های فروخورده می توانند مجال بروز یابند(Hirsh, Olson, Brulotte, 1995:92) .از دیگر چهره های کلیدی در این حوزه، جولیا کریستوا [4] است که با بهره گیری از روانکاوی لاکانی، به تحلیل ساختار زبان و ناخودآگاه در نوشتار زنانه می پردازد. کریستوا میان دو نوع زبان تمایز قائل می شود: زبان نمادین [5]که عقلانی، قانون مند و مردانه است، و زبان نیمه گونگی یا نشانه ای [6]که پیشا-زبانی، عاطفی و مرتبط با بدن مادر است. به باور او، نوشتار زنانه با فعال سازی این وجه نیمه گونگی، امکان دسترسی به تجربه هایی را فراهم می آورد که در گفتمان نمادین طرد شده اند. (Becker,2017:98 )از این رو، نوشتار زنانه نه تنها در محتوا بلکه در فرم نیز واجد ویژگی هایی چون گسست های نحوی، تکرارهای موسیقایی، تصاویر فراواقع گرا و هجوم احساسات است(Cixous, Calle-Gruber, 1997:178).این نظریه ها، در تحلیل رمان هایی چون چه کسی باور می کند؟ اثر روح انگیز شریفیان بسیار راهگشا هستند. این رمان نمونه ای شاخص از نوشتار زنانه است که در آن تجربه های زنان مهاجر، خاطرات تروما، سکوت های تحمیلی و گسست های هویتی با زبانی استعاری، چندلایه و گاه تکه تکه بازنمایی شده اند. فرم روایی در این رمان نه خطی، بلکه گسسته، زمان پریش و مبتنی بر مونولوگ های درونی است؛ ویژگی هایی که دقیقا با شاخصه های زبان زنانه از منظر نظریه پردازان فمینیستی مطابقت دارد.نویسنده با بهره گیری از زبانی شاعرانه، استعاری و چندآوایی، نه تنها به بیان رنج های زنانه می پردازد، بلکه مقاومت در برابر فراموشی تاریخی، سرکوب هویت و طردشدگی اجتماعی را نیز بازنمایی می کند. در این جا، زیبایی شناسی متن با سیاست پیوند می خورد؛ چراکه فرم و زبان خود به ابزاری برای نقد سلطه و بازآفرینی سوژه زنانه تبدیل می شوند. این نوع نوشتار، خواننده را وادار می سازد تا از خوانش های عقل محور، خطی و واقع گرا فاصله گرفته و با تجربه های عمیق تری از احساس، بدن، تروما و حافظه مواجه شود.

[1] - écriture féminine

[2] - Hélène Cixous

[3] - Luce Irigaray

[4] - Julia Kristeva

[5] - symbolic

[6] - semiotic

منابع برای مطالعه بیشتر 

شریفیان ، روح انگیز(1403) چه کسی باور می کند ؟ ، تهران، انتشارات مروارید.

کروچه، بند تو (1384) «کلیات زیباشناسی»، مترجم فواد روحانی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

Adorno, T. W. (1997). Aesthetic theory. A&C Black.

Adorno, T. W. (2019). Notes to Literature. Columbia University Press.

Battersby, Christine, (1989) “Gender and Genius”: Towards a Feminist Aesthetics. Bloomington: Indiana Univ. Press.

Becker-Leckrone, M. (2017). Julia Kristeva and literary theory. Bloomsbury Publishing.

Cixous, H. (1991). " Coming to writing" and other essays. Harvard University Press.

Cixous, H., & Calle-Gruber, M. (1997). Hélène Cixous, rootprints: Memory and life writing. Psychology Press.

Cixous, H., & Collin, F. (1976). Quelques questions à Hélène Cixous. Les cahiers du GRIF, 13(1), 16-20.

Cixous, H., Cohen, K., & Cohen, P. (1976). The laugh of the Medusa. Signs: Journal of women in culture and society, 1(4), 875-893.

Coser, L. (1992). On maurice halbwachs. On Collective Memory.

Eagleton, T. (2011). Literary theory: An introduction. John Wiley & Sons.

Ecker, Gisela, ed. (1993) “Feminist Aesthetics” Trans. Harriet Anderson, Boston: Beacon Press. 1986 & Hein, Hilde and Carolyn Korsmeyer, eds. Aesthetics in Feminist prespective. Bloomington: Indiana Univ. Press.

Foust Vinson, S. K. (2010). Storied Memories: Memory as Resistance in Contemporary Women's Literature.

Hay, J., Hall, S., & Grossberg, L. (2013). Interview with Stuart Hall. Communication and Critical/Cultural Studies, 10(1), 10-33.

Hirsch, M. (2008). The generation of postmemory. Poetics today, 29(1), 103-128.

Hirsh, E., Olson, G. A., & Brulotte, G. (1995). “Je—Luce Irigaray”: A Meeting with Luce Irigaray. Hypatia, 10(2), 93-114.

Irigaray, L. (Ed.). (2004). Luce Irigaray: key writings. A&C Black.

Lind, L. R. (1939). The Crisis in Literature: III Literature and Social Consciousness. The Sewanee Review, 47(3), 345-364.

Nichol, J. W. (1953). American literature and social crisis, 1837-1842. The Ohio State University.

Powell, E. (2007). A literature of modern suffering: Suffering in the work of Feodor Dostoevsky, Albert Camus and Milan Kundera (Doctoral dissertation, University of Western Sydney (Australia)).

Rancière, J., Guénoun, S., Kavanagh, J. H., & Lapidus, R. (2000). Jacques Ranciere: Literature, politics, aesthetics: Approaches to democratic disagreement. SubStance, 29(2), 3-24.

Reckitt, Helena, ed, (2001) “Art and Feminism”, New york: Phaidon.

Smith, A. M. (1998). Julia Kristeva: speaking the unspeakable. Pluto Press.

Whitford, M. (2014). Luce Irigaray: Philosophy in the feminine. Routledge.