نقش و معنای زمان در فرایند یادگیری و تربیت
زمان، بیش از آن که مفهومی فیزیکی باشد، تجربه ای روانی و تربیتی است. انسان در جریان زندگی خویش، نه در زمان، بلکه با زمان زندگی می کند. لحظه ها برای او تنها گذر ثانیه ها نیستند، بلکه بستر رشد، آگاهی و بازشناسی خویشتن اند. در این معنا، زمان آینه ای است که وجود انسان در آن بازتاب می یابد و او با هر تجربه، چهره ای تازه از خویش را در این آینه می بیند.
در روان شناسی تربیتی، درک زمان نقشی تعیین کننده در یادگیری دارد. آن که به گذشته می اندیشد، از تجربه ها می آموزد؛ آن که در اکنون می زید، از حضور آگاهانه بهره می برد؛ و آن که آینده را می بیند، انگیزه و امید را در خود زنده نگه می دارد. نظام آموزشی اگر بتواند این سه بعد زمانی را در فرایند یاددهی یادگیری بپروراند، از انتقال صرف دانش به سوی پرورش وجود انسان گام برمی دارد.
زمان در آموزش، عنصری خاموش اما موثر است. بسیاری از خطاهای تربیتی از نادیده گرفتن ریتم طبیعی یادگیری برمی خیزد. یادگیری شتاب زده یا تاخیر در تجربه، هر دو می توانند چرخه ی رشد را مختل کنند. در مقابل، آگاهی معلم و شاگرد از ریتم شخصی خود، به شکل گیری یادگیری معنادار می انجامد.
در نهایت، تامل در زمان، ما را از روزمرگی آموزشی به سوی درک فلسفی تر از تربیت هدایت می کند؛ تربیتی که هر لحظه را فرصتی برای زیستن معنا می داند. آموزش، اگر آگاهانه با زمان هم نوا شود، دیگر انباشت دانش نخواهد بود، بلکه سفری پیوسته برای شدن خواهد بود.