بی عملی و استغنا

[یزدانپناه عسکری]
استغنا انسان، بی نیازی در «طبع» نسبت به پیرامون خود می باشد. درست است که زندگی فرد ثانوی به همیاری و همکاری و مشارکت و معامله ( عملکرد متقابل ) با سایرین می باشد، اما با توجه به اینکه سالک «تجرید و عطا دهنده» را نشانه می رود و درهای خودمهم بینی را می بندد یا ذهن نفس قرین را خفه می کند، دیگر هیچ گونه چسبیدگی و دلبستگی به اعمال متقابل با همنوعان ندارد. یعنی حتی درعمل ممکن است کاری را انجام دهد، اما طبعا (از درون) نوع آن کار برایش اهمیتی ندارد. یعنی « بدون عمل کردن عمل می کند» که خود یک نوع « بی عملی» است. و اعمال سالک نتیجه بی عیب و نقصی او است . پس با رکود میانه ای ندارد. عمل کردن برای عمل نه برای نتیجه، که خود یک نوع «بی عملی Wu wei » است.
***
[ابو سعید ابوالخیر]
شیخ گفت طمع از کار بیرون باید کرد اگر خواهی کی عمل بر تو سبک گردد در عمل بی طمع باید بود:
کمال دوستی از دوستان بی طمعیست - چه قیمت آرد آن خیر کش بها باشد
عطا دهنده ترا بهتر از عطا به یقین - عطا چه باید چون عین کیمیا باشد