اهمیت شوراهای اسلامی شهر و روستا در سپهر حکمرانی ایران

12 مهر 1404 - خواندن 3 دقیقه - 1523 بازدید

اهمیت شوراهای اسلامی شهر و روستا در سپهر حکمرانی ایران 

 شوراهای اسلامی شهر و روستا، از مهم ترین دستاوردهای نهادینه سازی مشارکت مردم در ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی ایران به شمار می آیند. این نهادها بر پایه اصول قانون اساسی، به ویژه اصول هفتم و یکصدم، با هدف مشارکت شهروندان در اداره امور محلی، نظارت بر کارگزاران و تقویت مردم سالاری در عرصه های خرد شکل گرفته اند. شوراها در سپهر حکمرانی ایران، نقشی چندوجهی دارند و از منظر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، یکی از پایه های اصلی توسعه متوازن و عدالت محور محسوب می شوند.
از منظر فرهنگی، شوراها بستری برای گفت وگو، مدارا و تمرین همکاری جمعی فراهم می کنند. حضور نمایندگان مردم از اقشار مختلف در تصمیم سازی های شهری و روستایی، فرهنگ مشارکت و مسئولیت پذیری اجتماعی را تقویت کرده و به شکل گیری هویت محلی و احساس تعلق شهروندان به جامعه خود یاری می رساند. شوراها با ایفای نقش در مدیریت فرهنگی شهرها، حفاظت از میراث فرهنگی، نام گذاری معابر و حمایت از فضاهای هنری و ورزشی، عملا در بازتولید هویت بومی و ملی نقش آفرین هستند.
از جنبه اجتماعی نیز، شوراها حلقه ارتباطی میان مردم و نظام اداری به شمار می روند. آنان با شناخت نزدیک از نیازها و مشکلات جامعه محلی، می توانند سیاست هایی متناسب با واقعیت های اجتماعی اتخاذ کنند. وجود شوراهای فعال و کارآمد، اعتماد عمومی را افزایش داده و سرمایه اجتماعی نظام را تقویت می کند. در شرایطی که جامعه نیازمند افزایش حس تعلق و همبستگی است، شوراها می توانند نقش موثری در پاسخ گویی، شفافیت و مشارکت داوطلبانه ایفا نمایند.
در بعد سیاسی، شوراهای اسلامی نماد مردم سالاری محلی و تمرینی برای دموکراسی مشارکتی محسوب می شوند. حضور نخبگان محلی و گروه های مختلف اجتماعی در فرایند انتخاب شوراها، به توزیع قدرت در سطوح پایین تر حکمرانی کمک می کند و از تمرکز تصمیم گیری در پایتخت می کاهد. شوراهای توانمند می توانند به بازوان مشورتی و نظارتی دولت های محلی تبدیل شوند و با تقویت پاسخ گویی، زمینه رشد فرهنگ سیاسی مردم پایه را فراهم آورند.
از منظر اقتصادی نیز، شوراها با تصمیم گیری درباره بودجه های شهری، طرح های عمرانی، حمایت از کسب وکارهای خرد و جذب سرمایه، نقشی کلیدی در توسعه محلی دارند. سیاست گذاری درست شوراها می تواند موجب توزیع عادلانه منابع، کاهش فقر شهری و ایجاد توازن در رشد مناطق مختلف شود. همچنین، نظارت شوراها بر عملکرد شهرداری ها و دهیاری ها، ضامن شفافیت مالی و جلوگیری از اتلاف منابع عمومی است.
به طور کلی، شوراهای اسلامی شهر و روستا را باید بازوی اجرایی و اجتماعی دولت در تحقق حکمرانی مشارکتی دانست. این نهادها می توانند بستر گفت وگو، تعامل و همکاری را در جامعه گسترش داده و از تمرکزگرایی، بی اعتمادی و فاصله میان مردم و حاکمیت بکاهند. برای دستیابی به این هدف، اصلاح قوانین، آموزش اعضا، افزایش اختیارات شوراها و ارتقای سطح شفافیت و پاسخ گویی ضروری است. تقویت شوراهای اسلامی، در حقیقت تقویت مردم سالاری، توسعه پایدار و عدالت اجتماعی در کشور است؛ چرا که حکمرانی مردمی بدون نهادهای محلی فعال و کارآمد، معنا و پویایی خود را از دست خواهد داد.