بررسی شیوه های نقد در حوزه های هنر ، ادبیات ، سینما و موسیقی در مطبوعات

نقد هنری و فرهنگی در مطبوعات ، نه صرفا بازتابی از آثار هنری ، بلکه کنشی معرفتی، اخلاقی و زیبایی شناختی است که به بازاندیشی در معنا ، ساختار و تاثیر اثر می پردازد. در این یادداشت ، به بررسی شیوه های نقد در چهار حوزه اصلی هنر، ادبیات، سینما و موسیقی پرداخته و از منظر زیبایی شناسی تا معناشناسی ، مسیرهای تحلیل و تفسیر آثار در مطبوعات بصورت مختصر مطالبی بیان خواهد شد .
نقد آثار تجسمی در مطبوعات معمولا از دو منظر صورت می گیرد:
1- زیبایی شناسی کلاسیک: تمرکز بر فرم، رنگ، ترکیب بندی و تکنیک های اجرایی
2- نقد معاصر: توجه به زمینه های اجتماعی، روان شناختی و فلسفی اثر
نویسنده یا منتقد مطبوعاتی در این حوزه باید بتواند میان تجربه بصری و معناهای ضمنی اثر پلی بزند ؛ مثلا در نقد یک نقاشی انتزاعی ، نه تنها به ضرب آهنگ رنگ ها بلکه به جهان بینی هنرمند نیز توجه کند.
در مقوله نقد ادبی ، سه رویکرد عمده در مطبوعات دیده می شود:
1- تحلیل ساختاری ؛ بررسی عناصر روایت، شخصیت پردازی، زبان و سبک
2- تفسیر معناشناختی ؛ کشف لایه های پنهان، نمادها و استعاره ها
3- نقد اجتماعی و روان شناختی: بررسی اثر در بستر جامعه، جنسیت، قدرت و روان انسان .
برای مثال، نقد یک داستان کوتاه در مطبوعات می تواند از تحلیل نحوه چینش جملات آغاز شود و به بررسی دلالت های فرهنگی آن ختم گردد.
نقد فیلم در مطبوعات اغلب با ترکیبی از تحلیل فنی و معناشناسی همراه است:
1- تحلیل فنی شامل : بررسی میزانسن، تدوین، نورپردازی، صدا و بازیگری
2 - نقد روایی و ایدئولوژیک شامل: بررسی روایت، پیام های ضمنی، و بازنمایی های فرهنگی .
منتقد حرفه ای ابتدا ساختار فیلم را تحلیل می کند، سپس معناهای پنهان را تفسیر کرده و در نهایت داوری خود را ارائه می دهد. این تعامل، نقد را از سطحی نگری نجات داده و آن را به کنشی معرفتی و اخلاقی تبدیل می کند.
در نقد موسیقی ، منتقدمطبوعاتی به دو جنبه توجه دارد: 1 - تحلیل موسیقایی شامل: بررسی ملودی، ریتم، هارمونی، تنظیم و اجرا 2- تفسیر احساسی و فرهنگی : واکاوی تجربه شنیداری، پیام های اجتماعی و زمینه های فرهنگی . نقد یک قطعه موسیقی می تواند از بررسی تکنیک های نوازندگی آغاز شود و به تحلیل تاثیر آن بر مخاطب در بستر فرهنگی خاص ختم گردد.
نقد، تفسیر و تحلیل در عمل نقد، تفسیر و تحلیل اغلب در هم تنیده اند ؛ نقد با افشای سوگیری ها و ضعف ها، مخاطب را از پذیرش بی چون وچرا بازمی دارد . تفسیر با کشف لایه های پنهان معنا، مخاطب را به تامل و بازاندیشی دعوت می کند و در نهایت تحلیل با شکافتن ساختارها، مخاطب را به فهم سازوکارهای رسانه ای مجهز می سازد.
نقد مقالات هنری و فرهنگی در مطبوعات ، فراتر از داوری ساده، ابزاری برای تولید معنا، شکل دهی به افکار عمومی و بازنمایی جهان است. منتقد آگاه، نه تنها زیبایی را می بیند بلکه معنا را می کاود، ساختار را می شکافد و مخاطب را به سفر تامل برانگیز در جهان اثر دعوت می کند.