علی یزدانیان
مدرس دانشگاه - مسئول امور پژوهشی مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر سمنان
77 یادداشت منتشر شدهدانش و مهارت حکمرانی
دانش و مهارت حکمرانی
حکمرانی به عنوان یکی از کلیدی ترین مفاهیم در عرصه مدیریت عمومی و سیاست گذاری، مجموعه ای از فرآیندها، روابط و سازوکارهایی است که به هدایت جامعه و دولت در مسیر دستیابی به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی کمک می کند. آنچه این مفهوم را از مدیریت صرف متمایز می سازد، پیوند عمیق آن با دانش، مهارت و اخلاق عمومی است. به بیان دیگر، حکمرانی صرفا مجموعه ای از تصمیمات سیاسی نیست، بلکه نوعی هنر و علم اداره امور جمعی است که نیازمند بهره گیری از دانش روز و مهارت های پیچیده انسانی و سازمانی است.
نخستین پایه حکمرانی، دانش است. تصمیم گیری در سطح کلان بدون تکیه بر داده های دقیق، پژوهش های علمی و شواهد تجربی، نه تنها ناکارآمد خواهد بود بلکه می تواند به بی اعتمادی عمومی و شکست سیاست ها بینجامد. حکمرانان باید شناختی جامع از ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه خود داشته باشند و در عین حال تحولات جهانی را نیز رصد کنند. امروزه مسائل همچون تغییرات اقلیمی، مهاجرت، فناوری های نوین و بحران های اقتصادی ماهیتی فراملی پیدا کرده اند و حکمرانی کارآمد بدون درک این تحولات جهانی ممکن نیست.
در کنار دانش، مهارت های حکمرانی نیز نقشی بنیادین ایفا می کنند. مهارت مذاکره و گفت وگو برای ایجاد توافقات اجتماعی، مهارت تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت، مهارت مدیریت بحران، و نیز مهارت های ارتباطی برای ایجاد اعتماد عمومی، از جمله شایستگی هایی است که حکمرانان باید دارا باشند. یک مدیر یا سیاست گذار ممکن است از نظر علمی آگاه باشد، اما اگر نتواند در میدان عمل مشارکت شهروندان را جلب کند یا تعارض منافع را به درستی مدیریت نماید، در تحقق اهداف حکمرانی ناکام خواهد ماند.
ویژگی دیگر حکمرانی مطلوب، ترکیب دانش و مهارت با ارزش های اخلاقی و حقوقی است. دانش بدون اخلاق می تواند به ابزاری برای سلطه یا فساد تبدیل شود و مهارت بدون پایبندی به حقوق شهروندی ممکن است زمینه ساز تبعیض یا بی عدالتی گردد. ازاین رو، اصولی مانند شفافیت، پاسخگویی، مشارکت و عدالت باید چارچوبی باشند که همه دانش ها و مهارت ها در خدمت آن قرار گیرند.
امروزه در بسیاری از کشورها، برای تقویت دانش و مهارت حکمرانی، برنامه های آموزشی ویژه برای مدیران دولتی و سیاست گذاران طراحی شده است. دانشگاه ها و اندیشکده ها نیز به عنوان نهادهای تولید دانش، در شکل دهی به نسل جدید حکمرانان نقش مهمی ایفا می کنند. همچنین، تجربه های جهانی نشان داده است که حکمرانی صرفا به دولت محدود نمی شود؛ بلکه شبکه ای از نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی باید در فرآیند سیاست گذاری و اجرا مشارکت داشته باشند. این امر خود نیازمند مهارت در مدیریت شبکه ای و میان بخشی است.
به طور خلاصه، حکمرانی نه تنها دانستن، بلکه توانستن است. دانستن قواعد پیچیده جامعه و جهان، و توانستن تبدیل این دانش به سیاست های عملی، اجرایی و عادلانه. حکمران موفق کسی است که همواره در حال یادگیری است، از دانش متخصصان بهره می برد، مهارت های انسانی و مدیریتی خود را تقویت می کند و در نهایت همه این ظرفیت ها را در خدمت ارتقای زندگی شهروندان به کار می گیرد.
بنابراین، می توان گفت دانش و مهارت حکمرانی ستون های اصلی اداره کارآمد و عادلانه جوامع هستند. هرگاه یکی از این ستون ها ضعیف شود، ثبات، عدالت و توسعه در معرض خطر قرار می گیرند. آینده کشورها و ملت ها به میزان سرمایه گذاری آن ها در ارتقای این دو رکن اساسی وابسته است.