حمیدرضا صفری
34 یادداشت منتشر شدهنظریه بحران به علاوه یک: چارچوبی نوین برای نقد و بازسازی توسعه در ایران – تفاوت با رویکردهای وارداتی(بخش دوم)
توصیف وضعیت موجود نظریه های توسعه در ایران و توصیف نظریه بحران به علاوه یک
...در ادبیات توسعه ایران، نظریه های غالب اغلب وارداتی هستند و بر مفاهیم غربی مانند تقویت دولت یا اولویت اقتصادی بر سیاسی تکیه دارند، بدون انطباق با واقعیت های اجتماعی محلی. نگارنده(حمیدرضا صفری)، با نظریه "بحران به علاوه یک" (Crisis Plus One Theory)، رویکردی بومی پیشنهاد می کند که ابتدا به بازکاوی مفاهیم می پردازد و سپس نظریه سازی می کند. در این بخش و بخش سوم، این نظریه را توصیف کرده، تفاوت های آن با رویکردهای دیگر را بررسی می کنم و نشان می دهد چگونه نقدهای آکادمیک موجود هم فاقد پیشنهادهای عملی هستند. بر اساس تحلیل مقالات نگارنده و نقدهای مرتبط، این نظریه به عنوان چارچوبی میان رشته ای برجسته می شود که می تواند چرخه بحران ها را بشکند.
توسعه در ایران، از دوران مشروطه تا برنامه های پنج ساله معاصر، با چرخه ای از بحران های ساختاری روبرو بوده است. نظریه پردازان مانند دکترمحمود سریع القلم توسعه را فرمولی جهانی می دانند، در حالی که منتقدان پست توسعه گرا مانند پرویز پیران بر بومی سازی تاکید دارند. با این حال، بیشتر نقدها توصیفی باقی مانده اند و فاقد پیشنهاد عملی برای خروج از "فریز اجتماعی" هستند. نگارنده، در آثارمنتشرشده در Zenodo و Civilica، نظریه "بحران به علاوه یک" را معرفی می کند که ریشه در فلسفه علم، ریاضیات و تحلیل تاریخی دارد. این نظریه، بحران ها را نه تصادفی، بلکه محصول شکاف مفهوم-مصداق و فرآیندهای نمایشی (مفهوم شویی) می بیند و پیشنهاد می دهد ابتدا مفاهیم را بر اساس واقعیت های ایرانی بازتعریف کنیم.
نگارنده نظریه خود را به عنوان پاسخی به فقدان پارادایم های بومی توصیف می کند و مثال هایی مانند سوءمدیریت در دوران پهلوی یا جمهوری اسلامی می آورد که بحران های جدیدی تولید می کنند. این رویکرد، متفاوت از نقدهای رادیکال یا مدرنیستی است که اغلب به توصیف بسنده می کنند.
توصیف نظریه بحران به علاوه یک
نظریه "بحران به علاوه یک"، چارچوبی میان رشته ای است که بحران های ساختاری ایران را مدل سازی می کند. بر این اساس بحران ها چرخه ای مداوم هستند: هر بحران، بحران جدیدی ("به علاوه یک") تولید می کند، ناشی از جذب بحران ها در "سیاه چاله مشروطه" – استعاره ای از ساختارهای وارداتی پس از مشروطه که بدون انطباق محلی، ناکارآمد ماندند. کلیدی ترین مفهوم، "مفهوم شویی" است: فرآیند شستشوی ظاهری مفاهیم مدرن (مانند دموکراسی یا توسعه) توسط گروه های ذی نفع، بدون مصداق واقعی، که منجر به توهم پیشرفت می شود. نگارنده (صفری) از ابزارهای ریاضی مانند ماتریس تعاملی، سطوح ریمانی و بی نهایت کانتور برای مدل سازی استفاده می کند. برای مثال، در پیش بینی تحولات ۲۰۲۵-۲۰۴۵، بحران ها را به عنوان نقاط جذب در فضای هندسی توصیف می کند. راهکارهایی که از این مدلسازی به دست می ایند، عملی هستند: آموزش میان رشته ای، بازسازی نهادها بر اساس پارادایم بومی، و ایجاد بانک داده احتمالی برای ارزیابی تاریخی. این نظریه، توسعه را نه خطی، بلکه پویا و وابسته به بازتعریف مفاهیم می بیند – گامی عقب تر برای پرش جلوتر.
در مقایسه، نگارنده(صفری) تاکید دارد که نظریه اش جهانی پذیر است، با الهام از دکارت و کوانتوم، اما ریشه در ترومای ایرانی دارد. این رویکرد، بحران را "برنامه ریزی شده" می بیند، مانند قطعی برق که منافع خاصی را تامین می کند.
تگ ها: #نظریه_بحران_به_علاوه_یک #توسعه_ایران #حمیدرضا_صفری #نقد_توسعه_وارداتی #پارادایم_بومی_ایران #علوم_اجتماعی_میان_رشته_ای #فلسفه_علم_توسعه #بحران_ساختاری_ایران #مفهوم_شویی #سیاهچاله_مشروطه