سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
361386 : Researcher ID نویسنده و پژوهشگر مبانی جرم شناسی و روانشناسی اجتماعی Author and resear
199 یادداشت منتشر شدهنقد و برسی و ابعاد نزاع و درگیری های اخیر در تالش از منظر دکتر رضا علیزاده استاد دانشگاه گیلان و همچنین استاد شهرام آزموده سردبیر ماهنامه تالش؟
همایش آمایش سرزمین،جایگاه خزر و چشم انداز توسعه گیلان
همایش پیشگیری از خشونت چالش ها و راهکارها
نقد ، برسی و ابعاد نزاع و درگیری های اخیر در تالش از منظر دکتر رضا علیزاده استاد دانشگاه گیلان ، و همچنین استاد شهرام آزموده سردبیر ماهنامه تالش .
( حرکتی که به دور از اخلاق و رفتار اجتماعی باشد ، هرگز از تالشیها با توجه به فرهنگ غنی خود انتظار نمی رفت ؟؟)

نزاع و درگیری در تالش

سالهاست که گیلان به عنوان یکی از محبوب ترین مقاصد گردشگری ایران شناخته می شود ؛ تا جایی که در تعطیلات نیمه شهریور امسال استان گیلان با ۲ میلیون جمعیت میزبان ۳ میلیون گردشگر بوده است .
با این حال این بهشت سبز به تدریج درحال تبدیل شدن به صحنه ای زننده از کوه های زباله در دل طبیعت و نزاع های اجتماعی است.
در ابتدای سال جاری درگیری تعدادی از افراد غیر بومی با سلاح سرد در یکی از میدان های رشت سه شهروند را راهی بیمارستان کرد و در چند روز اخیر قتل زن ۴۰ ساله باردار و زخمی شدن ۸ نفر دیگر بر سر جای پارک در گیسوم تالش اتفاق افتاد.
افزایش تنش میان بومیان و گردشگران تنها محصول فرهنگ میزبانی یا مهمان نوازی نیست ، بلکه بیش از هر چیز ناشی از فقدان زیرساخت های حداقلی در حوزه گردشگری و ناتوانی مدیران در پیش بینی حجم ورود مسافران است .
دکتر رضا علیزاده ، استاد جامعه شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان در گفتگو با گیل خبر گفت :
وقتی مهمان به خانه شما می آید ، باید برای حضورش آماده باشید ؛ از غذا گرفته تا جای خواب و امکانات اولیه . متاسفانه در گیلان این شرایط فراهم نشده است . شهری مثل رشت با ورود این حجم خودرو به سادگی قفل می شود . مسافران نه جای پارک دارند ، نه امکان اقامت استاندارد ، نه حتی سطل زباله ای در بسیاری از نقاط برای مدیریت زباله هایشان.
وی در ادامه افزود : واقعیت این است که بسیاری از مسافران ؛ بر خلاف تصورات رایج ، نه به هتل ها و بوم گردی ها می روند و نه هزینه های بالای اقامت رسمی را می پردازند ، نتیجه اشغال فضاهای عمومی ، ماندن در پارک ها ، افزایش زباله در روستاها و جاده ها و ایجاد نارضایتی برای بومیان است . به این ترتیب یک چرخه معیوب شکل می گیرد، ورود بی برنامه گردشگر ، فشار بر زیرساخت های شهری و روستایی، نارضایتی میزبانان ، تنش و درگیری و کاهش امنیت اجتماعی،
استاد جامعه شناسی دانشگاه گیلان تاکید کرد : در حالی که گردشگری می تواند موتور محرک اقتصاد گیلان باشد ، نبود برنامه ریزی آن را به منبع بحران تبدیل کرده است.
پرسش اصلی این است : چرا استانی که هر تابستان میزبان میلیون ها مسافر است، همچنان با کمبودهای ابتدایی مثل پارکینگ، ترافیک ، و مدیریت پسماند دست و پنجه نرم می کند؟ در گیلان نیاز به نگاه ملی وجود دارد . در غیر اینصورت، هرسال تابستان با انبوهی از تنش ها و درگیری ها مواجه خواهیم بود .
منبع:
گزارش اختصاصی از گیل خبر:
نقد و برسی استاد شهرام آزموده، نویسنده و روزنامه نگار از این فاجعه .

با این همه خشونت به کجا می رویم:
تابستان برای همه ما فصل استراحت ، سفر ، تلاش برای فرار از دست گرما ، برداشت محصول ، تفریح ، رفتن به کوهستان و ... بوده و هست از قدیم الایام در این فصل از هر فرصتی که دست می داد استفاده کرده ایم تا ولو برای یک روز هم که شده از دست درگیری های زندگی روزمره و تکراری فرار کنیم ، به جایی برویم تا کمی آرامش بگیریم ، تا دوباره زندگی را با نیروی بیشتری ادامه بدهیم ، اما امروزه روزی نیست که در رسانه ها خبری از دعوا و درگیری مردم با مسافران و ... را نخوانیم و متعجب و متاسف و متاثر نشویم ! در طول ماه های اخیر همانند چند سال گذشته بلااستثنا در هر چند گاه در رسانه های خبری مبنی بر دعوا و درگیری بین مردم بومی شهرستانهای مختلف کشور و مسافران در رسانه های مجازی خوانده ایم و یا به طریقی مختلف داستان و نقل درگیری ها به ما رسیده است . آخرینشان هم درگیری در جاده گیسوم تالش و متاسفانه مرگ یک بانوی چهل ساله اصفهانی و زخمی شدن هشت نفر از بومیان و مسافران بود که واقعا جای بسی تعجب ، تاسف و تاثر دارد . این وضعیت را نمی توان با هیچ چیزی شست و از حافظه تاریخی نمی توان پاک کرد ، چرا که این یعنی وارد مرحله پر خطری از اینگونه خشونت ها و درگیری ها شده ایم .
تا جایی که می دانیم معمولا درگیری مسافر با بومیان و درگیری بومیان با مسافران بر سر بیهوده ترین چیزها رخ داده و می دهد ! از جای پارک خودرو گرفته تا ریختن زباله و پوشش نامناسب و بالا و پائین بودن قیمت کالا و سبقت از هم دیگر و اجاره منزل و مراعات نکردن سکوت و برهم زدن آرامش بومیان با ایجاد سروصدا و ... سبب چنین دعوا و درگیری ها می شود .
این در حالی است که مسافر آمده تا رفع خستگی کند و از سفر لذت ببرد و غصه ها و دردهایش را سبک کند و برای ادامه زندگی نیرو بگیرد ! از طرفی بومیان نیز حضور مسافر را فرصتی می دانند تا رنگ و روئی دیگر به کاسبی خود بدهند و... اما در نهایت ایجاد ترافیک شدید و ضعیف شدن اینترنت و آنتن دهی موبایل و طولانی شدن صف پمپ بنزین ها و نانوایی ها و ریختن زباله و رها کردن بسیاری از چیزهای اضافی سفر در طبیعت و.. . رهاوردی ست که مسافران با خود به منطقه و برای مردم از جمله شمالی ها می آورند ! اما به راستی ما را چه شده است ؟ چرا زندگی مان تا این حد با خشونت و درگیری و دعوا همراه شده است ؟ چرا هیچ کس مان با وظایف و حق و حقوقمان آشنایی نداریم و معمولا با کمترین تحریکی از کوره در می رویم و به سمت خشونت کشیده می شویم ؟ ما که ملتی مهربان و بافرهنگی چند هزارساله بودیم چرا به اینجا رسیده ایم ؟ اصلا ادامه این مسیر ما و جامعه را به کجا خواهد برد .
نگارنده باور دارد اگر بخواهیم به دنبال مقصرین ایجاد چنین شرایطی باشیم به نظر می رسد مسئولین چه شهرستانی ، چه استانی و چه کشوری اصلی ترین و بیشترین تقصیر را در این گونه مسائل دارند تا مردم ! چرا که مردم رفتارشان نتیجه و برآیندعملکرد مسئولین است . وقتی مسئولین توانایی و قدرت و برنامه ای برای بهتر شدن اوضاع ندارند و سال به سال شرایط موجود در امکانات و زیرساخت ها تغییر نمی کند دیگر از مردم چه انتظاری می توان داشت تا آرامش داشته باشند ؟ وقتی مردم به قول معروف هشتشان گرو نه شان است .چگونه می توانند رفتار خود را کنترل کنند ؟ وقتی مردم در هیچ موضوعی آموزش اصولی ندیده اند و فقط به تقلید از زندگی عده ای به ظاهر دارا و دارنده زندگی اینستاگرامی هر کاری می کنند .چه انتظاری از جامعه می توان داشت ؟ وقتی الگوی مناسب و به روزی برای جوانان جامعه تعریف نمی شود و جامعه به حال خود رها شده است و مسئول منتظر است تا فقط از کسی خطایی سر بزند و یقه اش را بچسبد ، دیگر چه انتظاری می توان داشت ؟ جوانی که بدون آموزش و از سر ناچاری به دکه داری و خرید و فروش کالا و خدمات مشغول شده است و با مسافری که بدون آموزش در خانواده و مدرسه و جامعه و ... در باره شیوه های رفتن به سفر ، اقدام به مسافرت می کند چه انتظاری از او باید داشت ؟ نه زیرساخت ها آماده شده و نه تلاشی برای رفع مشکلات می شود . مشکلات منطقه همچنان باقی ست و هیچکس هم نیست که در این باره فکری بیندیشد و در نهایت اگر هم کسی بخواهد اقدامی کند از راهی وارد می شود که یک سویش زور است و خشونت و... و در نهایت جامعه را بیش از پیش عصبی تر می کند و به سمت خشونت می برد . چنین می شود که در نهایت بر اساس اسناد منتشر شده ، جامعه ایران عصبی ترین جامعه جهان شده است و مردم بر سر کوچکترین موضوعی رشته اختیار از دست می دهند و می کوشند طرف مقابل را به هر قیمتی که شده به اصطلاح سر جای خود بنشانند و در نهایت نتیجه آن می شود که نباید بشود ! امید که حضرات مسئول با استفاده از کارشناسان خبره همانند روانشناسان و جامعه شناسان و دیگر متخصصین و اهل فن شرایط جامعه را به سمتی پیش برند که پس از این دیگر شاهد خشونت و درگیری نباشیم که در نهایت منجر به لکه دار شدن دامن جامعه و فرهنگ ایرانی می شود .
باشد که ما نیز خود را صبورتر تربیت کنیم و برای هر اتفاقی با سرعت از کوره در نرویم و نکوشیم با خشونت حرف خود را بر کرسی بنشانیم ! که بی شک زیان و نتیجه اش به ما باز خواهد گشت ! چرا که ما خود بخشی از همین جامعه هستیم...
منبع:
ماهنامه تالش _ ش۲۰۲ _ ۲۰۱ _ص ۴ : سردبیر نشریه: استاد شهرام آزموده . شهرستان تالش
( در یک نگاه و جمع بندی کلی سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی نویسنده و پژوهشگر ، اظهار می دارد که: بومیان و مسافران مقصر اصلی این ماجرا نیستند ، زیرا جامعه ای که از یک ثبات و پایداری اجتماعی برخوردار نیست و دائما دچار هرج و مرج و بی نظمی از قبیل جنگ ، شورش ، اختلاف طبقاتی ، آلودگی هوا ، اعتیاد ، وضع بد سکونت ، جمعیت بالا ، بی تفاوتی مسئولین و بی تدبیری در انجام زیرساخت های شهری و روستائی باشد ! قطعا شرائط و بستر مساعدی را برای ارتکاب جرم و خشونت فراهم می کند ، و بلعکس جامعه ای که از یک ثبات و نظم اجتماعی واقعی برخوردار است می تواند به مرور زمان ریشه های خشونت و بزهکاری و عوامل آن را بخشکاند .)
به امید فردا و فرداهایی بهتر .
سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
همایش پیشگیری از خشونت چالش ها و راهکارها
