نکاح معنوی اسمایی ازلی ابدی

1 مهر 1404 - خواندن 5 دقیقه - 27 بازدید



[محی الدین ابن عربی]

فقالت المفتاح فی النکاح و لا بد من ثلاثه ولی و شاهدی عدل لهذا القضاء الفصل.

گفت: کلید در نکاح است و ناچار از سه می باشد: ولی و دو شاهد عادل، برای این قضای فصل و جدایی. (1)

***

[قطب الدین عبدالکریم بن ابراهیم جیلی]

فقالت. ای لسان حال الاسماء و الصفات عند اقتضاء الظهور: المفتاح فی النکاح. یعنی: فتح باب الایجاد، بظهور الکون فی تناکح الاسماء، ای توالج بعضها فی بعض، لظهور هذا العالم. فعبر عن دخول حکم الاسماء بعضها علی بعض، بالنکاح.

و لا بد من ثلاثه، لیصح النکاح المعنوی. و لاجل ذلک بنی علیه النکاح الصوری، فلا یصح النکاح فی ظاهر الامر، الا بثلاثه. و هم: ولی، و شاهدی عدل، لهذا القضاء الفصل. فالثلاثه المتصدره المشروطه فی نکاح الاسماء الالهیه، هم: الاسم الذاتی، و هو الله. و الاسم الرحمن، لانه یرحم اسماءه و صفاته فیظهر آثارها. و الاسم الرحیم، لانه به ترحم الموجودات. هذا نکاح اقدسی، و ثم نکاح قدسی!.

و الثلاثه المشروطه فی الاسماء، لنکاحها الثانی و تداخل بعضها فی بعض لظهور العالم کله- اعلاه و اسفله، اوله و آخره- هو: العلم و الاراده و القدره. فالعلم هو محل ظور المعلومات، و منصه وجود الاسماء و الصفات. و الاراده هی المخصصه لکل موجود، علی حکم ما یقتضیه حال الکمال. و القدره هی المبرزه له من العلم الی العین، فهذه شروط صحه النکاح المعنوی الاسمائی الازلی الابدی. فالنکاح الاول، لتعلق الاسماء و الصفات بحقائقها، و لکمال ظهورها. و النکاح الثانی، لظهور الموجودات و تحقیق بروزها، لیتم به مقتضی الکمال، فافهم.(2)

__

گوید: گفت، یعنی: زبان حال اسما و صفات –هنگام اقتضای ظهور – کلید در نکاح است، یعنی گشودن و فتح باب ایجاد –به سبب ظهور عالم کون در تناکح اسما –یعنی بعضی در بعض دیگر –به سبب ظهور این عالم –فرو روند، لذا از دخول حکم بعضی از اسما بر بعض دیگر، تعبیر به نکاح کرده است.

گوید: و ناچار از سه می باشد، تا نکاح معنوی درست باشد، بدین جهت نکاح صوری بر آن مبناست، چون نکاح در ظاهر امر جز به سه نفر درست نمی شود و آنان: ولی و دو شاهد عدل می باشند - برای این قضای فصل و جدایی –بنابراین آن سه وجهی که در نکاح اسمای الهیه شرط می باشد عبارتند از اسم ذات که همان «الله» است، و اسم «رحمان» زیرا او، اسما و صفاتش را رحمت می کند و آثارش ظاهر می گردد، و اسم «رحیم» چون بدان، موجودات را رحمت می کند، این نکاحی اقدسی است و در واقع نکاحی قدسی می باشد.

و آن سه ای که در اسما مشروط است، به واسطه ی نکاح دوم آنهاست و بعض از آنها در بعض دیگر –به واسطه ظهور تمام عالم چه بالا و پایینش و چه اول و چه آخرش –تداخل پیدا می کنند و آنها، علم و اراده و قدرت است، علم محل ظهور معلومات و اسما و صفات است، و اراده مخصص هر موجود است –بر حکم آنچه حال کمال آن را اقتضا می نماید –و قدرت، آنچه را که در علم است به عین و خارج آشکار و ظاهر می سازد، اینها شرط های درست بودن نکاح معنوی اسمایی ازلی ابدی می باشند.

بنابراین نکاح اول، برای تعلق اسما و صفات به حقایق آنها و کمال ظهورشان است، و نکاح دوم، برای ظهور موجودات و تحقیق بروز و آشکار شدنشان است، تا بدان مقتضای کمال تمامی یابد، این را نیک بفهم! (3)

***

[یزدانپناه عسکری]

دخول تمامی احکام اسما بر یکدیگر، به قضای فصل در نکاح اول، شرط نکاح معنوی اسمایی ازلی ابدی می باشد.

_____________

1 - فتوحات مکیه جلد 16 ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 ، باب پانصد و پنجاه و نهم: معرفت اسرار و حقایق – از منازل مختلف – باب چهارم، صفحه 35 ؛ (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه - اربع مجلدات-، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج4 ، ص 328)

2 – همان، ص 42

3 - عبد الکریم الجیلی، المناظر الالهیه (شرح مشکلات الفتوحات المکیه لابن عربی)، دار الکتب العلمیه - بیروت، چاپ: اول، 2004 م. ص111، 112