نفسی که روح عالم انسانی است

[محی الدین ابن عربی]
سری اللطیف من اللطیف فناسبه - و بدا له منه الخلاف فعاتبه (1)
و توجهت منه علیه حقوقه - فدعاه للقاضی العلیم فطالبه
نادی علیه مجرسا هذا جزاء - من عامل الجنس البعید و صاحبه
لیثوب من سمع الندا فیرعوی - عنه و یعلم انه ان جانبه
تظفر یداه بکل خیر شامل - فاستعمل الارسال فیه و کاتبه
***
[قطب الدین عبدالکریم بن ابراهیم جیلی]
از لطیف، لطیف ساری گشت و مناسبش در آمد – و از او خلاف ظاهر شد و نکوهشش کرد
لطیف اول نفس است و لطیف دوم ذات واجب الوجود، یعنی نفس در واقع از نور ذات واجب به ذات خویش مخلوق است، از این روی در آن از کمالات، تمام آنچه را که حق تعالی بدانها وصف می شود یافت می گردد.
و نیز (نفس) حاوی تمام نقایصی که در وجود است می باشد، لذا هر دو وصف حق و خلق را جمع آورده است، یعنی فراگیر آنچه که امر بر آن است می باشد، از این روی گفت: و مناسبش درآمد، زیرا حق تعالی جامع و فراگیر آنهاست، پس مناسبت بین نفسی که روح عالم انسانی است و بین حقی که روح عالم است حاصل گشت. اما اینکه گفته: از او خلاف ظاهر گشت، اشاره بدانچه که برای نفس از نزول و رکون و آرام گرفتن به مقتضیات زمینی – که نکوهش از برای آن است – واقع می شود، بدان اشاره کرده و گفته: نکوهشش نمود. (2)
__
اللطیف الاول هو النفس، و اللطیف الثانی هو ذات واجب الوجود. یعنی: ان النفس علی الحقیقه، مخلوقه من نور ذات الواجب بذاته؛ و لهذا وجدت فیها من الکمالات، جمیع ما وصفت الحق به- و قد بینا کیفیه مضاهاتها للحق و الخلق علی التفصیل، فی کتابنا الموسوم «بانسان عین الوجود، و وجود عین الانسان الموجود» فمن شاء ان یعلم ذلک، فلیطالع فیه- و حوت من النقائص جمیع ما فی الوجود؛ فجمعت من کلا وصفی الحق و الخلق، ما استوعب الامر علی ما هو علیه. و لهذا قال «فناسبه» لان الحق تعالی جامع لذلک، فحصلت المناسبه بین النفس- التی هی روح العالم الانسانی- و بین الحق، الذی هو روح العالم. و اما قوله «بدا له منه الخلاف» فهو اشاره الی ما یقع للنفس من النزول و الرکون الی المقتضیات الارضیه التی لاجلها یکون العتاب، و الیه الاشاره بقوله «فعاتبه». (3)
***
[یزدانپناه عسکری]
نفسی که روح عالم انسانی است، بازتاب حقی است که روح عالم است. نور ذات واجب انسان در امر فراگیر حق، قبل از نزول و مقتضیات زمینی، معطوف به «نفس ناطقه» بوده و نکوهش به ظلوم و جهول بودن است.
_____________
1 - فتوحات مکیه جلد 16 ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 صفحه 34 ، باب پانصد و پنجاه و نهم: معرفت اسرار و حقایق –از منازل مختلف – باب چهارم
- [محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (اربع مجلدات)، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج4 ، ص327]
2 – همان، ص 39،40
3 - عبد الکریم الجیلی، المناظر الالهیه (شرح مشکلات الفتوحات المکیه لابن عربی)، دار الکتب العلمیه - بیروت، چاپ: اول، 2004 م. ص 109 ، 110