ذکر قلب و تعبیر خواب

[محی الدین ابن عربی]
از شرط خلوت در این طریق، ذکر «نفسی» است – نه ذکر لفظی – پس اول خلوتش ذکر «خیالی» است، و آن تصور لفظ ذکر است – از آن حیث که مرکب از حروف نوشتنی و یا لفظی می باشد – که آن را خیال از راه شنیدن و یا دیدن گرفته و بدون اینکه صاحب خلوت به ذکر معنوی که صورتی ندارد و آن را ذکر «قلب» گویند ترقی نماید، بدان گویا می شود، و از ذکر قلبی مطلوب برایش آشکار می شود و افزونی علوم برایش پیدا می شود، و بدان علمی که برایش پیدا شده است، مقصود و مراد از صور مثال هایی را که برایش پدید آمده و آنها را حس، در خیالش در حالت خواب و بیداری و غیب و فنا، انشاء و ایجاد می نماید می فهمد، آنگاه می داند که چه دیده است، و آن تعبیر خواب می باشد.(1)
***
[یزدانپناه عسکری]
وضعیت و ذکر قلب چگونگی رفتار و احساس و مشاهده و درک حواس انسان را تعیین می کند. بنابراین برای حواس انسان سقفی وجود ندارد. توانایی در افزایش برد حس، تعبیر خواب را مفهوم می سازد.
_____________
1 - فتوحات مکیه جلد هفتم ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 صفحه 58
- [(الذکر الخیالی، و الذکر المعنوی الذی هو ذکر القلب) فمن شرط الخلوه فی هذا الطریق" الذکر النفسی"، لا الذکر اللفظی. فاول خلوته" الذکر الخیالی". و هو تصور لفظه" الذکر" من کونه مرکبا من حروف رقمیه او لفظیه، یمسکها الخیال سمعا او رویه، فیذکر بها من غیر ان یرتقی (صاحب الخلوه) الی" الذکر المعنوی" الذی لا صوره له، و هو" ذکر القلب". و من" الذکر القلبی" ینقدح له المطلوب و (تنقدح له) الزیاده من العلوم. و بذلک العلم الذی انقدح له یعرف ما المراد بصور المثل اذا اقیمت له، و انشاها الحس فی خیاله فی نوم و یقظه و غیبه و فناء. فیعلم (حینئذ) ما رای. و هو" علم التعبیر للرویا". (محیی الدین بن عربی، فصوص الحکم، 1جلد، دار احیاء الکتب العربیه - قاهره، چاپ: اول، 1946 م. ج13 ؛ ص 364، 365)]
