اقتضای حقیقت در ممکنات

[محی الدین ابن عربی]
فاجتمعت" الاسماء" کلها فی" حضره الله". فقال:" ما بالکم؟"- فذکروا له الخبر. فقال:" انا اسم جامع لحقائقکم. و انی دلیل علی" مسمی". و هو ذات مقدسه، له نعوت الکمال و التنزیه. فقفوا حتی ادخل علی" مدلولی"!" فدخل علی" مدلوله"، فقال له ما قالته الممکنات، و ما تحاورت فیه الاسماء. فقال:" اخرج، و قل لکل واحد من الاسماء، یتعلق بما تقتضیه حقیقته فی الممکنات. فانی" الواحد" لنفسی، من حیث نفسی. و الممکنات انما تطلب" مرتبتی"، و تطلبها" مرتبتی". و الاسماء الالهیه کلها" للمرتبه" لا" لی"، الا (الاسم)" الواحد" خاصه: فهو اسم خصیص بی، لا یشارکنی فی حقیقته، من کل وجه، احد: لا من الاسماء، و لا من المراتب، و لا من الممکنات. (1)
تمام اسماء در مرتبه و مقام «الله» اجتماع کردند، فرمود: شما را چیست؟ خبر را برایش حکایت کردند، فرمود: من اسمی جامع مر حقایق شما را هستم و دلیل و راهنمای بر «مسما» که عبارت از ذات مقدس الهی است و دارای صفات و نعوت کمال و تنزیه، بایستید تا بر «مدلولم» وارد شوم، بر «مدلولش» وارد شده و برای او (مدلولش) آنچه را ممکنات گفته بودند و آنچه را که اسماء درباره اش گفتگو کرده بودند بیان داشت، فرمود بیرون رو و به هر یک از اسماء بگو: بدان چه که حقیقتش در ممکنات اقتضا می کند تعلق گیرد، زیرا من از حیث خودم برای خویش «واحد» هستم و ممکنات، «مرتبه» مرا می طلبد و «مرتبه» من ممکنات را می طلبد، و تمام اسماء الهی، خاص «مرتبه» اند – نه خاص من – جز اسم «الواحد» به خصوص، که آن اسمی است فقط به من اختصاص دارد و هیچ کس با من – در حقیقت آن – به هیچ وجهی شرکت ندارد، نه از اسماء و نه از مراتب و نه از ممکنات. (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
اقتضای حقیقت در ممکنات، حقیقت و جوهر تسلط بر نیروی استوا است به قصد، در مرتبه علمی کامل مطلق در قلب، به گاه ترک دنیا.
_____________
1 - محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (عثمان یحیی)، 14جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1994 م. ج5، ص: 95، (61/5)
2 - فتوحات مکیه جلد سوم ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 ، صفحه 436 ، (61/5)
