دوازده روز، دوازده روایت؛ بازتاب وحدت اجتماعی در تبریز جنگ زده

15 شهریور 1404 - خواندن 2 دقیقه - 21 بازدید

هر جنگی، گذشته از ابعاد نظامی و سیاسی، مجموعه ای از روایت های انسانی را در دل خود می پرورد. تبریز در جنگ تحمیلی دوازده روزه نیز به مثابه کتابی است با دوازده فصل کوتاه اما عمیق، که در هر فصل، داستانی از وحدت و همبستگی اجتماعی ثبت شده است. این شهر که بارها در تاریخ به عنوان سنگر آزادی و مقاومت شناخته شده، در آن روزهای پرآشوب بار دیگر به صحنه ای بدل شد که مردمش روایت گران اصلی آن بودند.

هر روز از این دوازده روز، همچون نگینی در حافظه جمعی تبریز می درخشد. یک روز با روایت نانوایی هایی که کار می کردند تا مردم گرسنه نمانند؛ روز دیگر با حکایت زنانی که خانه هایشان را به کارگاه های پشتیبانی بدل کردند؛ روز سوم با خاطره کودکان و نوجوانانی که پیام رسان، دیده بان یا حتی دلگرم کننده پدافند شدند. این روایت ها کوچک اند، اما در مجموع شبکه ای بزرگ از معنا می سازند؛ شبکه ای که وحدت اجتماعی تبریز را نه در شعار، بلکه در کنش روزمره مردم به نمایش گذاشت.

مفهوم «روایت» در این میان اهمیت ویژه ای دارد. تاریخ رسمی، اغلب بر اعداد و نتیجه ها متمرکز می شود، اما روایت ها جان دیگری به تاریخ می دهند. آن ها تجربه زیسته مردمی را منعکس می کنند که در برابر دشمن نه فقط با سلاح، بلکه با همدلی ایستادند. تبریز در این دوازده روز، دوازده روایت زنده دارد که هر یک تصویری متفاوت از وحدت اجتماعی ارائه می دهد: از مقاومت در برابر بمباران تا شادی های کوتاه در دل ویرانی ها، از اشک مادران تا فریادهای همبستگی در مساجد.

این مقدمه قصد دارد زمینه ای برای بازشناسی این روایت ها فراهم آورد. چرا که بازتاب وحدت اجتماعی در تبریز جنگ زده، بیش از یک موضوع تاریخی، یک سرمایه اجتماعی است. درک این سرمایه، ما را قادر می سازد تا بفهمیم چگونه جامعه ای می تواند در برابر بحران ایستادگی کند و از دل رنج، روایت های امید بسازد. دوازده روز تبریز، نه فقط دوازده روز جنگ، که دوازده روز همبستگی، انسانیت و بازآفرینی معنای «شهر» است.