سلیقه سازی مخاطب توسط سینمای مبتنی بر گیشه

12 شهریور 1404 - خواندن 3 دقیقه - 79 بازدید




دانشگاه پیام نور (همه مراکز) 



 در دهه های اخیر، سینما به عنوان یکی از مهم ترین رسانه های فرهنگی، نقش پررنگی در شکل دهی به ذائقه عمومی ایفا کرده است. با گسترش فیلم های پرفروش و سطحی که عمدتا بر سرگرمی لحظه ای تمرکز دارند، آثار اندیشه محور و متعهد به حاشیه رانده شده اند. در این یادداشت باختصار به بررسی علل، پیامدها و راهکارهای مقابله با این روند خواهیم پرداخت . از عمده ویژگی های فیلم های پرفروش بویژه در ژانر طنز و دارای گیشه می توان به تمرکز بر جذابیت های بصری و شوخی های دم دستی اشاره داشت. این آثار معمولا با استفاده از بازیگران محبوب، جلوه های ویژه و داستان های ساده و سر راست، مخاطب را جذب می کنند. بعضا آثار سفارشی با پشتوانه های دولتی با صرف بودجه های کلان تبلیغاتی، در صدر توجه رسانه ها قرار می گیرند و فضای فرهنگی را به نوعی اشغال می کنند. به طور مثال، فیلم هایی همچون «فرمانروای آب» با بیش از ۲۰۰ سالن در سطح کشور اکران می شوند، در حالی که آثار متعهدانه و فاخر مانند «اتاقک گلی» تنها در ۳۸ سالن به نمایش درمی آیند. عادت سازی به مصرف سریع و بی تامل باعث می شود مخاطب به مرور زمان به داستان های سطحی و پایان های قابل پیش بینی عادت می کند و از تماشای آثار قابل تامل اجتماعی و تفکربرانگیز فاصله می گیرد. فیلم هایی که نیازمند تامل، تحلیل و درک چندلایه هستند، برای مخاطبی که به ریتم تند و هیجان لحظه ای خو گرفته، جذابیت کمتری دارند. رسانه ها با تمرکز بر فیلم های پرفروش، به طور ناخودآگاه سلیقه عمومی را به سمت مصرف گرایی فرهنگی سوق می دهند. فیلم هایی با مضامین دفاع مقدس، عدالت اجتماعی یا نقد ساختارهای قدرت، به دلیل کمبود سالن و تبلیغات، دیده نشده و به پلتفرم ها جهت اکران آنلاین تبعید می شوند. سلطه آثار تجاری باعث حذف تدریجی ژانرهای هنری و اجتماعی شده و فضای سینما را یکنواخت کرده است. مخاطبی که تنها با سرگرمی سطحی تغذیه می شود، قدرت تحلیل، نقد و درک مسائل پیچیده را از دست می دهد. 

 تخصیص عادلانه سالن ها ، حمایت مالی از آثار متعهد و ایجاد فرصت های برابر برای تبلیغ، می تواند تعادل را در گیشه بازگرداند. مخاطب باید بیاموزد چگونه فیلم ها را تحلیل کند، پیام های مضامین هنری را بشناسد و از مصرف گرایی فرهنگی فاصله بگیرد. پلتفرم هایی که به طور خاص به نمایش و نقد آثار متفکرانه اختصاص دارند، می توانند مخاطب خاص خود را جذب کنند. مدیوم سینما اگرچه می تواند سرگرم کننده باشد، اما نباید تنها به ابزاری برای تفریح سطحی تبدیل شود. حفظ تعادل میان سرگرمی و اندیشه، نیازمند سیاست گذاری هوشمندانه، آگاهی مخاطب و حمایت از تنوع فرهنگی است. اگر این روند ادامه یابد، نه تنها سینمای هنری ، بلکه خود مخاطب نیز قربانی خواهد شد.