واکاوی مصادیق جدید سب النبی در فضای مجازی؛ از تولید محتوا تا بازنشر

9 شهریور 1404 - خواندن 5 دقیقه - 41 بازدید

سب النبی در فقه اسلامی از جرایم مهم حدی است که بر اساس اجماع فقها و نصوص شرعی، مجازات آن قتل است. فقهای امامیه با استناد به آیات قرآن و روایات معتبر، هرگونه اهانت به پیامبر اسلام را از بزرگ ترین جرایم دانسته اند. قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز در ماده ۲۶۲ صراحتا مقرر می دارد: «هر کس به پیامبر اعظم یا سایر انبیا عظام یا ائمه طاهرین یا حضرت فاطمه زهرا (س) اهانت نماید، سب النبی محسوب و به اعدام محکوم می گردد.» بدین ترتیب، جرم سب النبی دارای جایگاه قطعی در نظام کیفری ایران است.

با این حال، ظهور فضای مجازی ابعاد تازه ای به این جرم بخشیده است. در گذشته، سب النبی بیشتر از طریق گفتار مستقیم یا نوشتار آشکار تحقق می یافت، اما امروز تصاویر، کاریکاتورها، ویدئوها، طنزهای نوشتاری و حتی بازنشر یک محتوا در شبکه های اجتماعی می تواند واجد وصف مجرمانه باشد.

پرسش بنیادین آن است که آیا باید میان تولیدکننده محتوای موهن و بازنشرکننده آن تفاوت قائل شد؟ قانون گذار در ماده ۲۶۳ ق.م.ا شرایط سقوط حد سب النبی از جمله توبه و شبهه را مطرح کرده است، اما درباره بازنشرکننده حکم مستقلی ندارد و همین امر باعث تردیدهای تفسیری شده است.

عنصر روانی جرم در اینجا اهمیت ویژه ای دارد. تولیدکننده محتوا معمولا با قصد مستقیم به اهانت اقدام می کند، در حالی که بازنشرکننده ممکن است از سر غفلت یا بدون توجه به ماهیت محتوای مذکور آن را منتشر نماید. حقوق کیفری ایران بر اساس اصل شخصی بودن مسئولیت و قاعده «قصد» تنها کسی را قابل مجازات می داند که با علم و عمد اقدام کرده باشد. بنابراین، تفکیک میان قصد مستقیم، علم اجمالی و غفلت ضروری است.

از منظر روانشناسی، رفتار کاربران در فضای مجازی به دلیل پدیده «اثر گمنامی» با رفتار واقعی تفاوت دارد. افراد در پشت نام های مستعار و هویت های مجازی، خود را مصون از مسئولیت می پندارند و این امر موجب می شود سخنانی بگویند یا محتوایی بازنشر کنند که در فضای واقعی جرات آن را ندارند. این رفتارها گاه ناشی از هیجان، میل به جلب توجه یا حتی شوخ طبعی است، اما پیامد روانی و اجتماعی آن بسیار فراتر از نیت فردی است.

در بعد جامعه شناسی، سب النبی در فضای مجازی به سرعت از سطح فردی به سطح جمعی منتقل می شود. بازنشر گسترده محتوا، ولو بدون قصد توهین، نوعی مشروعیت بخشی به آن محسوب می شود و می تواند حساسیت عمومی را کاهش دهد. این روند، «عادی سازی اهانت» را به همراه دارد و به مرور زمان باورهای دینی جامعه را تضعیف می کند. در مقابل، واکنش های افراطی و خشونت آمیز جامعه نیز می تواند به افزایش تنش ها و قطبی سازی اجتماعی منجر گردد.

از دیدگاه حقوق عمومی، تعارض میان آزادی بیان و جرم انگاری سب النبی یکی از مهم ترین چالش هاست. اصل ۲۴ قانون اساسی ایران آزادی بیان را به رسمیت شناخته اما قید «مخل به مبانی اسلام نباشد» را بر آن افزوده است. بر این اساس، آزادی بیان مطلق نیست و توهین به پیامبر اسلام تعرض به ارزش های بنیادین جامعه محسوب می شود. در سطح بین المللی نیز ماده ۱۹ میثاق حقوق مدنی و سیاسی آزادی بیان را پذیرفته اما در ماده ۲۰ همین میثاق تصریح کرده که «هرگونه دعوت به نفرت دینی» ممنوع است. از این رو، حقوق داخلی و بین المللی هر دو بر محدودیت این آزادی در مواجهه با اهانت به ادیان تاکید دارند.

نقش پلتفرم ها و شرکت های فناوری نیز در این میان قابل توجه است. الگوریتم های شبکه های اجتماعی محتواهای پرواکنش و جنجالی را برجسته تر می کنند و به همین دلیل محتوای موهن به سرعت گسترش می یابد. این مسئله موجب طرح مباحثی در حوزه «مسئولیت پلتفرم» شده است. در حقوق تطبیقی، برخی نظام ها برای شرکت های فناوری تکالیفی در حذف محتوای مجرمانه تعیین کرده اند. در ایران نیز می توان بر مبنای قواعد عمومی مسئولیت مدنی و اصل لاضرر، این تکلیف را مورد توجه قرار داد.

جمع بندی آن است که سب النبی در فضای مجازی پدیده ای چندبعدی است که تنها با برخورد کیفری قابل مدیریت نیست. در کنار اجرای حدود، باید راهکارهای فرهنگی و آموزشی نیز مورد توجه قرار گیرد. ارتقای سواد رسانه ای، آموزش مسئولیت کاربران در بازنشر محتوا و ایجاد گفتمان احترام به ادیان می تواند مکمل ضمانت های کیفری باشد.

نظر نگارنده آن است که سب النبی در فضای مجازی صرفا یک جرم فردی نیست بلکه بازتابی از بحران های فرهنگی و هویتی جوامع معاصر است. صرف مجازات، گرچه در کوتاه مدت بازدارنده است، اما در بلندمدت بدون تقویت سرمایه فرهنگی و اعتماد اجتماعی کافی نخواهد بود. بنابراین باید در کنار ضمانت های کیفری، به اقدامات نرم افزاری مانند آموزش نسل جوان، گفت وگوهای میان فرهنگی، و ایجاد بسترهایی برای بازتعریف نقش دین در زندگی اجتماعی توجه جدی داشت. تنها در این صورت است که جامعه می تواند در برابر این جرم نوپدید مقاوم گردد.