مکانیسم ماشه و حکمرانی جمهوری اسلامی ایران

9 شهریور 1404 - خواندن 3 دقیقه - 88 بازدید

مکانیسم ماشه و حکمرانی جمهوری اسلامی ایران

مقدمه

مکانیسم ماشه یکی از بحث برانگیزترین مفاد توافق هسته ای برجام است که به کشورهای عضو امکان می دهد در صورت ادعای «نقض تعهدات» از سوی ایران، روند بازگشت سریع تحریم های شورای امنیت را آغاز کنند. این سازوکار به دلیل آثار گسترده اش بر سیاست خارجی، اقتصاد و مشروعیت حکمرانی در ایران، اهمیت ویژه ای یافته است. در واقع مکانیسم ماشه تنها یک ابزار حقوقی نیست، بلکه متغیری راهبردی در معادلات قدرت جهانی محسوب می شود.

مفهوم و جایگاه حقوقی

مکانیسم ماشه در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام طراحی شد. ویژگی آن این است که در صورت اعتراض ایران، تحریم ها به طور خودکار بازمی گردند مگر آنکه شورای امنیت با صدور قطعنامه ای خلاف آن را تصویب کند؛ امری که عملا به دلیل حق وتوی اعضای دائم بعید است. از این منظر، این سازوکار حقوقی به شکلی نابرابر دست ایران را در دفاع بین المللی کوتاه می کند.

پیامدهای حکمرانی

الف) حقوقی: مکانیسم ماشه اصل حاکمیت ملی ایران را به چالش می کشد، زیرا تصمیم های اساسی در خصوص برنامه هسته ای عملا زیر فشار قدرت های خارجی قرار می گیرد.

ب) سیاسی و امنیتی: این سازوکار نوعی تهدید دائمی علیه ایران است که بر روابط تهران با آمریکا و اروپا سایه انداخته و تصمیم گیری های کلان کشور را به حالت مدیریت بحران دائمی کشانده است.

ج) اقتصادی و اجتماعی: بازگشت تحریم ها آثار مستقیم بر تجارت، سرمایه گذاری، اشتغال و معیشت مردم دارد. استمرار چنین فشاری مشروعیت اجتماعی حکمرانی را تهدید و اعتماد عمومی به نهادهای رسمی را کاهش می دهد.

راهبردهای ایران

برای مقابله با این وضعیت، ایران می تواند سه مسیر اصلی را دنبال کند:

  1. دیپلماسی چندجانبه: تقویت روابط با چین، روسیه و همسایگان منطقه ای برای ایجاد موازنه.
  2. بهره گیری از حقوق بین الملل: استناد به منشور سازمان ملل و قواعد عرفی برای زیر سوال بردن مشروعیت مکانیسم.
  3. تقویت تاب آوری داخلی: کاهش وابستگی به نفت، اصلاح ساختار اقتصادی، توسعه فناوری بومی و افزایش اعتماد میان دولت و ملت.

چشم انداز آینده

سه سناریو محتمل است: فعال شدن کامل مکانیسم و بازگشت همه تحریم ها؛ تعلیق آن در چارچوب توافق جدید؛ یا تداوم تهدید بدون فعال شدن رسمی. روشن است که بهترین راه برای ایران، تبدیل این تهدید به فرصتی برای بازاندیشی در حکمرانی و اصلاحات داخلی است.

نتیجه گیری

مکانیسم ماشه نشان داد که حقوق بین الملل می تواند به ابزاری در خدمت سیاست قدرت ها بدل شود. برای ایران، راهبرد کارآمد نه مقاومت منفعلانه، بلکه مقاومت هوشمندانه است؛ مقاومتی که با اصلاحات داخلی، شفافیت در حکمرانی و تعامل فعال با جهان همراه باشد. تنها در این صورت است که می توان از تهدید مکانیسم ماشه به فرصتی برای تقویت استقلال و توسعه پایدار ایران دست یافت.