بررسی نوع نگرش ها میان سینمای تجاری ( گیشه ) و سینمای متعهد ( فرهنگی )

مدیوم سینما، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین هنرهای قرن بیستم، همواره در دو مسیر موازی حرکت کرده است: مسیر سرگرمی و فروش و مسیر اندیشه و تعهد اجتماعی. در سال های اخیر، شکاف میان این دو رویکرد به ویژه در سینمای ایران و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به وضوح قابل مشاهده است. در این یادداشت به بررسی علل، پیامدها و راهکارهای این تضاد خواهیم پرداخت . سینمای تجاری با هدف جذب مخاطب گسترده و کسب درآمد، معمولا به سراغ داستان های ساده، شوخی های سطحی، بازیگران چهره و فرمول های امتحان شده می رود. ویژگی های اصلی این نوع سینما بصورت خلاصه عبارتند از : - داستان های قابل پیش بینی و سبک زندگی محور - تمرکز بر سرگرمی لحظه ای و جلوه های بصری - وابستگی شدید به تبلیغات و رسانه های اجتماعی. فروش بالا در گیشه، اما ماندگاری پایین در حافظه فرهنگی ، تبلور این نوع نگرش در سینماست. نمونه هایی از این روند را می توان در فیلم هایی دید که با وجود ضعف محتوایی، به دلیل حضور بازیگران محبوب و تبلیغات گسترده، فروش بالایی دارند. در مقابل، سینمای متعهد ( فرهنگی ) به دنبال طرح مسائل اجتماعی، فرهنگی، تاریخی یا انسانی است. این نوع سینما معمولا با چالش های زیادی در مسیر تولید و اکران مواجه است. ویژگی های اصلی سینمای متعهدنیز بصورت خلاصه عبارتند از : - روایت های عمیق و چندلایه - پرداختن به دغدغه های واقعی جامعه - استفاده از زبان سینمایی برای نقد و آگاهی بخشی - مخاطب خاص، اما تاثیرگذاری بلندمدت .
امروز ، فیلم هایی مانند «اتاقک گلی» یا «اشک هور» با وجود کیفیت هنری بسیاربالا، به دلیل کمبود سالن، تبلیغات ضعیف و بی توجهی سیاست گذاران، نتوانستند در گیشه موفق شوند. این تضاد در سینمای فرهنگی و تجاری ، تنها یک اختلاف سلیقه نیست؛ بلکه ریشه در ساختارهای مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی دارد. در مواردی همچون : - توزیع نابرابر سالن ها و سانس ها - اولویت دهی به آثار پرفروش در چرخه اکران - عدم حمایت از تولیدات فرهنگی و اجتماعی - سلیقه سازی مخاطب از طریق تکرار آثار سطحی. به گفته کارشناسان و منتقدان ، تداوم این روند می تواند به تک صدایی شدن فضای سینما و حذف تدریجی گونه های اندیشه محور منجر شود. از پیامدهای فرهنگی و اجتماعی در سینمای تجاری صرف میتوان به : 1- کاهش تنوع سینمایی و فقر محتوایی - تضعیف نقش سینما در آگاهی بخشی و نقد اجتماعی 2 - افزایش فاصله میان سینما و دغدغه های واقعی مردم 3- تبدیل سینما به ابزار صرفا سرگرمی و مصرف گرایی اشاره نمود.
برای کاهش این شکاف و ایجاد تعادل میان دو نوع نگاه سینما، می توان راهکارهای زیر را پیشنهاد داد:
1- ایجاد سیاست های حمایتی برای آثار متعهد 2- تخصیص عادلانه سالن ها و تبلیغات 3- آموزش سواد رسانه ای به مخاطبان برای انتخاب آگاهانه 4- تشویق جشنواره ها و نهادهای فرهنگی به حمایت از سینمای اندیشه محور .
سینمای تجاری و سینمای متعهد، هر دو بخشی از پیکره ی سینما هستند. اما زمانی که یکی بر دیگری سلطه پیدا کند، نه تنها تنوع هنری از بین می رود، بلکه نقش فرهنگی سینما نیز تضعیف می شود. ایجاد تعادل، نیازمند نگاه جامع، سیاست گذاری هوشمندانه و مشارکت فعال هنرمندان، مخاطبان و نهادهای فرهنگی است.