«نگاهی بر نثر و اندیشه ادبی تالستوی»

7 شهریور 1404 - خواندن 3 دقیقه - 40 بازدید

کنت لئو نیکلایه ویچ تالستوی، نویسنده و اندیشمند پرآوازه روس، در سال ۱۸۲۸م. در ملک خانوادگی اش یاسنایا پولیانا چشم به جهان گشود. و نهایتا در ۸۲ سالگی به سال ۱۹۱۰م. درگذشت. او از طبقه اشراف زادگان ریشه دار روسیه بود و همین زمینه خانوادگی، نه تنها الهام بخش شخصیت هایی چون نیکلا راستوف و پرنسس ماریا در رمان جنگ و صلح شد، بلکه تا پایان عمر نیز بر دیدگاه و فاصله گیری اش از جریان های روشنفکری تاثیر گذاشت.
در دوره ای، تالستوی چنان بر ادبیات روسیه سلطه داشت که در نظر جهانیان، پس از گوته و حتی ولتر، کسی تا این حد در صحنه ادبیات ملی تاثیرگذار شناخته نمی شد. با این حال، دگرگونی ذائقه ادبی غرب باعث شد جایگاه او تا حدی به داستایفسکی و چخوف واگذار شود. با این که این تغییر سلیقه قابل انکار نیست، اما تاثیر عمیق و پایدار تالستوی همچنان انکارناپذیر باقی مانده است.
در آغاز، تالستوی نماینده مکتب رئالیسم روسی بود و با توصیف دقیق جزئیات ذهنی و رفتاری، شخصیت هایی زنده و باورپذیر خلق می کرد. با این حال، در ادامه مسیر فکری اش، در رساله "هنر چیست؟" بسیاری از این ریزبینی ها را زائد خواند و به سوی سبکی ساده تر، پالوده تر و معنوی تر حرکت کرد. نثر تالستوی نیز با پرهیز آگاهانه از زبان رسمی و شاعرانه، به زبان گفت وگوی خالص و صمیمانه اشراف روس نزدیک شد که در آثارش به وضوح نمایان است.
نکته برجسته در آثار تالستوی، توجه عمیق او به لایه های روانی و اخلاقی انسان است؛ جایی که او برخلاف بسیاری از رئالیست ها که بر عناصر ملی یا اجتماعی تمرکز داشتند، به کاوش درونیات انسان پرداخت. این شیوه به گفته ویکتور اشکلوفسکی، نوعی «ناآشنا کردن» واقعیت است؛ یعنی زدودن صورت های کلیشه ای از پدیده ها تا بتوان آن ها را همان گونه که هستند دید و درک کرد. تالستوی در این مسیر، به جای بازنمایی طبقات یا نژادها، به درونی ترین لایه های تجربه انسانی نظر داشت.
با این حال، منتقدی چون باختین، از فرمالیست های متاخر روس، در بررسی آثار او به ویژه جنگ و صلح، به این نتیجه رسید که تولستوی نویسنده ای «تک صدایی» است؛ بدین معنا که صدای قهرمانان داستان در نهایت چیزی جز پژواک دیدگاه های خود نویسنده نیست و شخصیت ها تحت کنترل کامل او قرار دارند، نه اینکه آزادانه دیدگاه های مستقل خود را بیان کنند.
با وجود این انتقادات، تولستوی نه تنها در حوزه زبان و سبک، بلکه از نظر محتوایی نیز اثری جهانی آفرید. او با پرداختن به کشمکش های روانی و اخلاقی، مسائلی را مطرح کرد که فراتر از زمان و جغرافیا، با روح جهانی انسان ها ارتباط برقرار می کند. آثار او هرگز محدود به مسائل اجتماعی خاص زمانه اش نبودند و همین نگاه فراگیر است که آثارش را همواره زنده، تاثیرگذار و جهانی نگه داشته است.


منابع:
۱. تاریخ ادبیات روسیه/ جلد اول: از آغاز تا تالستوی/ نوشته: د.س.میرسکی/ ترجمه: ابراهیم یونسی
۲. کلیات سبک شناسی/ دکتر سیروس شمیسا


✍️امیرمحمد جودی ثمرین

دانشگاه محقق اردبیلی